eitaa logo
اشعار "احمدرفیعی وردنجانی"
1.3هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
662 ویدیو
32 فایل
🔷 با ذکر منبع و نام شاعر کپی شود . 🔹ارتباط با شاعر 🔹بیان نظرات🌹انتقادات وپیشنهادات 🔹سفارش شعر، نوحه، سرود، و... : 🔹برگزاری محافل ومجالس شعر(شب شعر، عصرشعرو... @ahmad_rafiei_vardanjani
مشاهده در ایتا
دانلود
رسمِ جوانمردی نام او می‌بَرَم و اوست دمادم یارم پیِ خوشنودی او بوده همه کردارم ذره‌ام ،جذبه‌یِ او می‌بردم سویِ خودش من از اویم ،من از اویم ،من از او سرشارم من به یُمن نفس دوست توان یافته‌ام خادمِ حلقه به گوشِ حرم دلدارم کی مرا بوده توانی گرهی باز کنم دست او باز نموده‌است گره از کارم می‌بَرد تیر مرا سویِ هدف، یاریِ او اوست آن دوست که توفیق دهد هر بارم می‌شود مایه‌ی دلگرمی و آرامش من تا ز جان نام بزرگش به زبان می‌آرم گفتنِ حرفِ جز این رسم "جوانمردی" نیست "هر چه دارم همه از دولتِ قرآن دارم" @asharahmadrafiei
صلی‌الله علیک یارسول‌الله روضه بوده روزهایی که به پیغمبر گذشت آنچه بر او در دل این قوم کج‌باور گذشت مغزهای خشک از تعبیر رحمت عاجزند حضرت باران از آنان با دو چشم تر گذشت یک نفر ایمان سُستش را به مشتی سیم داد یک نفر از یاری دینش به مشتی زر گذشت گُل نپاشیدند مردم بر سرش، بسیار شد در عبور ازکوچه‌ها از زیر خاکستر گذشت می‌زد آتش بر دل افلاکیان از جور خلق درد دلهایی که بین احمد و حیدر گذشت رحمت للعالمین، یعنی مروت بر همه یعنی الگوی تمام خلق بودن، در گذشت غیر خوبی هیچ‌کس از دست پیغمبر ندید از بدی‌هایی که دید از خلق سرتاسر گذشت خانه‌اش کوی امید مردم درمانده بود چون‌که می‌دیدند از این خانه‌ی اطهر گذشت با ادب در می‌زد عزراییل هنگام ورود چون به اذن فاطمه می‌باید از این در گذشت آه روزی با لگد با شعله بر در می‌زدند باز قلبم خون شد از روزی که بر کوثر گذشت داشتم می‌گفتم از داغ رسول حق ولی می‌شود آیا مگر از روضه‌ی مادر گذشت؟ @asharahmadrafiei
صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضاالمرتضی قصد داریم باهمت و همراهی شما در روز شهادت آقا امام رضاجان مون در جوار گلزار شهدا و تربت مقدس شهدای گمنام،موکب پذیرایی هیات دانش آموزی،انصارالمهدی شهر وردنجان را برپا نماییم و از،عزاداران شهادت آقا امام رضا(ع) به نحوی شایسته پذیرایی نماییم. از همه ی شما ارادتمندان اهل بیت (س)تقاصا داریم مثل همیشه همراه ما در این امر خیر باشید. شماره کارت : به نام احمد رفیعی وردنجانی ۶۰۳۷۹۹۷۵۶۳۵۰۳۶۶۴
در سالروز رحلت جانسوز پیامبر اسلام ص و شهادت امام حسن مجتبی ع در حرم آقا امیر المومنین نائب الزياره شما هستم سیدهادی حسینی
صلی الله علیک یا امام حسن مجتبی رفته پیغمبر ولی دارد گُلی در گلشنش می دهد بر خلق طعمِ دیدنش را دیدنش سبطِ پیغمبر مسیحایِ زمانِ خویش بود شهر را جانی دگر می داد قرآن خواندنش یوسفی که چشمهایِ عاشقانش صبحدم باز می شد از شمیم دلکشِ پیراهنش کوچه هایِ بی هیاهو گرم هو هو می شدند نیمه شب از گرمیِ آوایِ یارب گفتنش بارها می شد سر سفره جذامیهایِ شهر فیض می بردند از نورِ نگاهِ روشنش بهرمند از مهر او تنها نه جمعِ دوستان بلکه از دست کریمش لطف دیده دشمنش مزد مهرش داده شد،روزی که از خونِ جگر داشت یک عالم شکوفه روی دشتِ دامنش آه از آن مظلوم وقتی همسرش شد قاتلش آه از آن مظلوم وقتی دوستش شد دشمنش نیستم شاعر،که الحق بهر هر شاعر سزاست جان دهد هنگامِ شرحِ غربتِ جان دادنش روضه ام دارد به پایان می رسد اما به جان آتشی دارم ز شرحِ تیرباران تنش @asharahmadrafiei
صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضاالمرتضی قصد داریم باهمت و همراهی شما در روز شهادت آقا امام رضاجان مون در جوار گلزار شهدا و تربت مقدس شهدای گمنام،موکب پذیرایی هیات دانش آموزی،انصارالمهدی شهر وردنجان را برپا نماییم و از،عزاداران شهادت آقا امام رضا(ع) به نحوی شایسته پذیرایی نماییم. از همه ی شما ارادتمندان اهل بیت (س)تقاصا داریم مثل همیشه همراه ما در این امر خیر باشید. شماره کارت : به نام احمد رفیعی وردنجانی ۶۰۳۷۹۹۷۵۶۳۵۰۳۶۶۴
صلی‌الله‌علیک یا علی‌بن‌موسی‌الرضا چشم بستی بر گناه و جرم‌هایِ بی‌حدم آمدم شرمنده، از لطفت نفرمودی ردم بارها با مهربانی جان‌پناه من شدی هیچ جز خوبی نکردی گرچه می‌دیدی بدم دستگیری کردی از این زائرِ درمانده‌ات رو گرفتی گرچه من با این بدی‌ها رو زدم در بهشتت لطف‌های جاودانی کرده‌ای با من درمانده‌ی درگیر دنیایِ عدم صد قدم سویم به لطف و مرحمت برداشتی گاه اگر برداشتم سویِ تو تنها یک قدم می‌رسی هنگام تنهایی به دادِ زائران با همین شوق اصلا از اول زیارت آمدم من کلاغ روسیاهی هستم و از لطف تو قاطیِ جمع کبوترهای صحنِ مشهدم @asharahmadrafiei
🌸 ربیعِ عشق 🌸 اگر رد شدیم از محرم، حسین(ع) اگر رفت وقت صفر هم، حسین(ع) مگر می‌شود جوهر یادِ تو نباشد به رگ‌های عالم حسین(ع)؟ مگر قلب ما از تو و یادِ تو جدا می‌شود قدرِ یک دم حسین(ع)؟ مگر لطف تو می‌شود کم به ما؟ مگر عشقِ ما می‌شود کم؟ حسین(ع) همه شادی و شوق اهل جهان فدای تو و شورِ این غم ،حسین(ع) ربیعِ دل من فقط عشق توست مگر می‌شود بی‌تو باشم حسین(ع)؟ @asharahmadrafiei
صلوات الله علی علی بن ابیطالب به بستر رفت، بستر نه که اینجا سنگر است اصلا یکی از آن‌همه سنگر که رفته، بستر است اصلا در این بستر که خوابیدن نه بیداری‌ست سرتاسر در آن موج خطر سرتابه‌پا، سرتاسر است اصلا در این بستر که زیر انداز آن شاید کمین باشد و شاید نه که از هر سو نشان خنجر است اصلا چه مشتاقانه با جان آمده در راه جان دادن که عشقش دادن جان در ره پیغمبر است اصلا نه حالا آمده با نیت تقدیم جان خود که او از اول این قصه بر این باور است اصلا نه این‌که با خیال سایبان و کرسی و مسند که حیدر بین یاران بر مرامی دیگر است اصلا چه می‌گویم خدایا بین یاران مثل او هرگز نه تنها او ز یاران از همه عالم سر است اصلا در این بستر، شهادت، مرگِ در بستر نخواهد بود در این بستر که حتی مرگ از آن مُضطر است اصلا از این مرد است قاسم‌ها یکایک یاد می‌گیرند شهادت اتفاقی از عسل شیرین‌تر است اصلا خدایی بوده هر کاری که حیدر پای آن بوده و هر کاری خدایی بوده، کار حیدر است اصلا اگر کفر خدای او نمی‌شد من یقین دارم از آنچه دیدم از او می‌شدم حیدرپرست اصلا @asharahmadrafiei
اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان چهارمحال و بختیاری اداره فرهنگ و ارشاد شهرستان بن با همکاری قرارگاه شهید آوینی و انجمن شعر و ادب توکل شهر وردنجان برگزار می کند: سومین سوگواره ی شعر عاشورایی {شمیم شهادت} (ویژه ی شهرستان بن) با موضوعات:عاشورایی موضوع ویژه:شهدای خدمت(شهید جمهور) و شهدای مقاومت(شهید اسماعیل هنیه) 🔻ارسال آثار به شماره ی ۰۹۱۳۳۸۵۷۴۶۳ در پیام‌رسان ایتا [احمد رفیعی وردنجانی،دبیر انجمن توکل وردنجان] 🔻مهلت ارسال آثار:۱۴۰۳/۶/۲۰ *از پنج اثر برگزیده و دو اثر شایسته تقدیر با جوایز ارزنده و لوح تقدیر در مراسم ویژه ای در شهر وردنجان تجلیل خواهد شد. "انتشار به مناسبت هفته دولت"
نیگانکن... نیگا نکن ببین که لخت و عوره ببین چقد ناز و گوگور مگوره! مهم اینه بعضی! جاهاش پوشیدس چه فرقی داره جایِ پارچه، توره دوس داره پیدا باشه کلِ تنش دوس نداره لباس بپوشه، زوره؟! اون که میگه برای چی برهنه س؟ چرا غمِ توی چشاشو کوره؟ ببین چقدر غصه داره تو چشاش چیکار داری وضعیتش چه جوره چرا کسی پیدا نمیشه اینجا بهش محبت کنه یه نموره؟ حتی اگه کلی گناه کرده آسد جواد گناهاشو می شوره! آسد جوادِ مثلِ آلپورینول گناه گلشیفته شبیهِ اوره برا ازاله کردن گناها آسدجواد شده شبیه نوره آسد جواد شهدایی چی شد؟ داری واسه ( ز_ز_آ )،زنجه موره آ سد جواد!رفیقِ ناحق نشو جای همه فردا تو خاکِ گوره خداکنه که عاقبت به خیر شیم انگورمون نشه دوباره غوره @asharahmadrafiei
پولا مالِ خودمه،نوموخوام وام بدم هرچه تویَم پول باشد هست از آنِ خودم می‌کُنم پولِ خودم را خرجِ سامان خودم بی‌نیاز از ملت و دولت منم باور کنید من سرِ پایِ خودم هستم فقط، جانِ خودم! از چه می‌گیرند بعضی خرده بر پُر خوردنم هرچه را که خورده‌ام من خوردم از خوانِ خودم گر که پول خویش را صرف خودم کردم چه غم! دست خود را کرده‌ام در جیبِ تُمبانِ خودم اسم را ول کن عزیزم، بانک دُکّان من است من پی سودم فقط از دخل و دُکّان خودم از چه باید وا کنم از کار این امت گره؟! من فقط از عمق جان هستم پریشان خودم همتی جان گفته که زین پس مجازم مثل قبل! وام‌هایم را دهم بر کارمندان خودم من نوموخوام از پولام چیزی بدم به هیچ کس گفته: پولاتو مواظب باش، مامانِ خودم @asharahmadrafiei
وفاق!!! شیرین تر از شیرین تر از شیرین وفاق است بر دردهای مملکت تسکین وفاق است احساسِ خوبی می دهد بر کُل مردم در حد دیش دام دیش دیریم دیش دین وفاق است ان الذین آمنوا،.....رفته است یادم مضمون آن ،این بود : کُلِ دین وفاق است لفظی که در جذب سرانِ فتنه پرداز حاجاتِ ما را می کند تامین وفاق است من با تمامِ فتنه گرها می وفاقم چیزی که من هستم به آن خوش بین وفاق است با دشمنان هم‌می شود حتی وفاقید یعنی چه تردید و سبک سنگین،وفاق است هرکس که گوید از چه با دشمن شدی ،دوست گویم به او ساکت،بُکن تمکین وفاق است مشتاق تضمینِ کری هستیم خیلی چیزی که آن را می کند تضمین وفاق است گر بی وفاقی تنگ و کم جا چون پراید است جادار و گُنده مثل لیموزین وفاق است کو اسب زین کرده که می گویند از آن؟ آنچه که سازد اسب ما را زین وفاق است پخته ست اصلاحات آشی بهر کشور چیزی که آن را می کند تزیین وفاق است . . . دارم یقین آنچه برایش روز محشر خواهد خداوند از تو پاسخ این وفاق است @asharahmadrafiei
صلی الله علی سکینه بنت الحسین مُدام تیر غمی می‌نشاند بر جگرش مرورِ خاطره‌هایی که بود در نظرش میان روضه‌ی مقتل مدام، جاری بود زلالِ اشکِ غم از کنجِ دیدگان تَرَش پدر نداشت ولی بی‌گمان که هیچ نبود به غیرِ نامِ پدر بر زبان نوحه‌گرش گواهِ بارِ غمِ رویِ شانه‌یِ او بود به هر قدم زدنی دست مانده بر کمرش دل شکسته‌ی او را مدام می‌سوزاند خیالِ قامتِ درهم شکسته‌یِ پدرش به خواب چون سر او را به نیزه‌ها می‌دید به راه شام بلا ، می‌کشید تیر ، سرش به هر طرف که نظر می‌نمود و هرجا بود همیشه کرب و بلا تازه بود دور و برش اگر چه رفته ز جسمش ولیکن از جانش شکنجه‌های اسارت نمی‌رود اثرش رسید با سفری سوی او به آرامش کسی که بود همیشه، سکینه‌ی پدرش @asharahmadrafiei
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
اشعار "احمدرفیعی وردنجانی"
نوای دوست عزیزم شاعر توانمند و هنرمند همه فن حریف،محمد سلامی با شعر حقیر @asharahmadrafiei
به نام خدا تو نیکی می کن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز در آستانه ی سال تحصیلی جدید قصد داریم چندین بسته ی لوازم التحریر را از طرف هیات انصارالمهدی هدیه کنیم به دانش آموزان کمتربرخوردار،چنانچه مثل همیشه قصد داریم همراه ما در امور خیر باشید مبالغ اهدایی خودتون را به این شماره کارت واریز بفرمایید. اجرکم علی الله شماره کارت : به نام احمد رفیعی وردنجانی ۶۰۳۷۹۹۷۵۶۳۵۰۳۶۶۴
مدالِ عشق در سایه ی اهل بیتِ حق میهن ماست خوشنودی آنان هدفِ روشن ماست غم نیست اگر مدالِ مان را ندهند وقتی که مدالِ عشق بر گردن ماست 🥇🥇🥇 مدال آسمانی با اهل حق داریم عشقی جاودانی بخشد خدا ما را مدالی آسمانی ای آنکه دیدی جرم این پرچم،خدایی چون می کنی با پرچم رنگین کمانی‌! 🥇🥇🥇 مدال از حضرت ام البنین از غصبِ مدالِ خویش کی دلگیریم از هرچه مدالِ دارِ دنیا سیریم با عشقِ ابالفضلِ علمدار،..مدال از فاطمه ی اُم بنین می گیریم @asharahmadrafiei
غمِ نان مردمِ خوب وطن هستم بسی ممنان تان جان جانانِ! منید و بنده هم جانانِ تان رای تان گردید پشتیبان من ،شکرِ خدا دولت دلسوزِ ! من گردید پشتیبانِ تان جمعی از دلسوزهایِ کشور! اکنون حاضرند تا که جان برکف نهند از بهرِ ایران جانِ تان بنده با طرح وفاقِ خویش طوفان می کنم می شود با آن دگرگون وضع شهر و خانه تان! بنده در طرح وفاقم ،دشمنان را دوستم احتمالا صلح خواهم کرد حتی با نتان اشتباهات کلامم نیست اصلا غیر عمد بنده می کوشم شود اینگونه تامینِ فانِ تان آنچنان رونق! کنم ایجاد در این مملکت از،یورو پیشی بگیرد ارزش تومان تان می شوید از مردم ایسلند ثروتمندتر می شود از پول پُر جیب کُت و تُمبان تان خوش به حال یَک یَک ایرانیانِ گُل شود چون شود آغاز با من دوره ی ارزانِ تان قصه ی نان و پنیر از ذهن خود بیرون کنید می پزد کوبیده هرشب بعد از این مامان تان آب در هاون نکوبید این زمان رونق است شیر می ریزید بعد از این درون وانِ تان کی به عقل سالمی این نرخ بنزین جایز است؟ چون شود بنزین گران،خُرم شود ایرانِ تان گفته بودم که به فکر سفره هایِ مردمم گفته بودم که شود پر رونق از من خوانِ تان چند ده درصد گران شد نان در این آغاز کار گفته بودم بنده غم دارم برایِ نانِ تان @asharahmadrafiei
به به... به به عجب جمع قشنگ و بی نظیری! مسئولهایِ مخلص و روشن ضمیری! تنها به قصد خدمت و در اوج ایثار! مردانه تن دادند بر امر خطیری به به از این جمعی که با روحیه ای خوب دورهمی دارند در هنگام پیری! از مردم خود دستگیری می نمایند چون سابقه دارند تویِ دستگیری!!! وا می شود با دستهایِ این عزیزان هرجا که کار مملکت کرده ست گیری اینگونه که هستند فکرِ نانِ مردم !!! در این وطن دیگر نمی ماند فقیری مسئول مان هستند حالا فتنه گرها به به عجب احساسِ خوب و دلپذیری! در فتنه مسئولین مان هستند خبره بودند گرداننده ی آن ،چون "وزیری"! باید به حالِ مُرغهایِ شهر گریید وقتی که روباهی بگیرد پست شیری هان ای بنی صدرِ خیانتکار برگرد وقت است در دولت تو هَم پُستی بگیری @asharahmadrafiei