#شعر_پایداری
#دفاع_مقدس
#غزل
🔹درخت پر از زخم🔹
هنوز ماتم زنهای خونجگر شده را
هنوز داغ پدرهای بیپسر شده را
کسی نبرده ز خاطر کسی نخواهد برد
ز یاد، خاطرۀ باغ شعلهور شده را
کسی نبرده ز خاطر، نه صبح رفتن را
نه عصرهایبهدلواپسی به سرشده را
نه آهِ مانده بر آیینههای کهنۀ شهر
نه داغهای هر آیینه تازهتر شده را
جنازهها که میآمد هنوز یادم هست
جنازههای جوان، کوچههای تر شده را
نه،ایندرختپراززخم،خمنخواهد شد
خبر برید، دو سه شاخۀ تبر شده را!
#محمدمهدی_سیار
#دفاع_مقدس
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
مرگا به من که با پرِ طاووسِ عالَمی
یک مویِ گربه وطنم را عوض کنم
#ناصر_فیض
#دفاع_مقدس
┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈
کجایند مردان بیادّعا؟
شب است و سکوت است و ماه است و من
فغان و غم و اشک و آه است و من
شب و خلوت و بغض نشکفتهام
شب و مثنویهای ناگفتهام
شب و نالههای نهان در گلو
شب و ماندن استخوان در گلو
من امشب خبر میکنم درد را
که آتش زند این دل سرد را
بگو بشکفد بغض پنهان من
که گل سر زند از گریبان من
مرا کشت خاموشی نالهها
دریغ از فراموشی لالهها
کجا رفت تأثیر سوز و دعا؟
کجایند مردان بیادّعا؟
کجایند شورآفرینان عشق؟
علمدارمردان میدان عشق
کجایند مستان جام الست؟
دلیران عاشق، شهیدان مست
همانان که از وادی دیگرند
همانان که گمنام و نامآورند
هلا، پیر هشیار درد آشنا!
بریز از می صبر، در جام ما
من از شرمساران روی توام
ز دُردیکشان سبوی توام
غرورم نمیخواست اینسان مرا
پریشان و سردرگریبان مرا
غرورم نمیدید این روز را
چنان نالههای جگرسوز را
غرورم برای خدا بود و عشق
پل محکمی بین ما بود و عشق
نه، این دل سزاوار ماندن نبود
سزاوار ماندن، دل من نبود
من از انتهای جنون آمدم
من از زیر باران خون آمدم
از آنجا که پرواز یعنی خدا
سرانجام و آغاز یعنی خدا
هلا، دینفروشان دنیاپرست!
سکوت شما پشت ما را شکست
چرا ره نبستید بر دشنهها؟
ندادید آبی به لب تشنهها؟
نرفتید گامی به فرمان عشق
نبردید راهی به میدان عشق
اگر داغ دین بر جبین میزنید
چرا دشنه بر پشت دین میزنید؟
خموشید و آتش به جان میزنید
زبونید و زخم زبان میزنید
کنون صبر باید بر این داغها
که پر گل شود کوچهها، باغها
شب است و سکوت است و ماه است و من...
✍🏻 #علیرضا_قزوه
🏷 #دفاع_مقدس | #شهدا
🍃🌹❤️🇮🇷❤️🌹🍃
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#لبیک_یا_خامنه_ای
#فرزندآوری
#حجاب
هدایت شده از آبادی شعر 🇵🇸
🚩 روایت فتح
چه کردهای تو که بیتاب کردهای ما را
حدیث ماهی و گرداب کردهای ما را
به شور و شیوهی صیّادهای شیرازی
دوباره بر سر قلّاب کردهای ما را!
چقدر طرز نگاه تو یوسفاللهیست
که از خجالت خود، آب کردهای ما را!
به دلفریبی لبخندهای خرّازی
چگونه اینهمه شاداب کردهای ما را!
هنوز احمدیِ روشن است چشمانت
به چشمهمزدنی خواب کردهای ما را!
لبت روایت فتح است، عین آوینی
دم تو گرم که سیراب کردهای ما را
به عمق نافذ چشمان محسن حججی،
قسم که مسلم خیزاب کردهای ما را
به ابروان حسنْ باقری تر از چمران!
خراب گوشهی محراب کردهای ما را
کرشمهی تو پر از طیّب است و ضرغام است
رفیق اینهمه ناباب کردهای ما را!
دو چشم ناز، دو تا باکری، دو زینالدّین
به محضر که شرفیاب کردهای ما را؟
مگرنه عشق تو بیباکی جهانآراست؟
چرا مُبادی آداب کردهای ما را؟!
به دام زلف تو دل، یک حسین فهمیده است
به عمق حادثه پرتاب کردهای ما را!
تمام شهر، پر از قاسم سلیمانیست
بیا که یک غزل ناب کردهای ما را...
#شهید_علی_صیاد_شیرازی
#شهید_حسین_یوسفاللهی
#شهید_حسین_خرازی
#شهید_مصطفی_احمدی_روشن
#شهید_مرتضی_آوینی
#شهید_محسن_حججی
#شهید_مسلم_خیزاب
#شهید_حسن_باقری
#شهید_مصطفی_چمران
#شهید_طیّب_حاجرضایی
#شهید_شاهرخ_ضرغام
#شهید_مهدی_باکری
#شهید_حمید_باکری
#شهید_مهدی_زینالدین
#شهید_مجید_زینالدین
#شهید_محمد_جهانآرا
#شهید_حسین_فهمیده
#شهید_قاسم_سلیمانی
#شهدا
#دفاع_مقدس
شاعر#مهدی_جهاندار