هدایت شده از آبادی شعر 🇵🇸
گرما نمی شناخت و سرما نمی شناخت
در راه عشق هیچ سر از پا نمی شناخت
امید را به فرصت امروز بسته بود
در کار خلق وعده فردا نمی شناخت
مرد تلاش بود و صف اول جهاد
با خود به کار خلق مدارا نمی شناخت
در پیچ های پر خطر او ترس و یاس را
یا برده بود از نظرش، یا نمی شناخت
در فتح قله های سرافرازی وطن
آن مردِ مرد "شاید" و "اما" نمی شناخت
تا پای جان برای وطن پا به کار بود
"من" را ز یاد برده و جز "ما" نمی شناخت
شفاف تر از آینه در پیش هر خلاف
انکار و چشم پوشی و حاشا نمی شناخت
تا خاک آستان رضا را شود مقیم
غیر از سلاح توبه و تقوا نمی شناخت
بی شک بهای صبر و ثباتش شهادت است
هر کس که جز رضای خدا را نمی شناخت!
#بهجت_فروغی_مقدم
شهید_ رییسی
#شهدای_خدمت
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
#شهدای_خدمت
#شهید_جمهور
در قله میان ابرها باریدند
در پهنهی آسمان خدا را دیدند
چون در صف اول همه خادم بودند
از اول مجلس شهدا را چیدند
✍ #حسن_ونائی