معلّم شمع و من پروانه بودم
فقط فکر فرار و خانه بودم
به فکر بازی و شادی فقط من
به فکر سفره ای شاهانه بودم
نصیحت کرد درسم را بخوانم
نخواندم ، از ازل دیوانه بودم
کتاب و درس و مشق خوبند و عالی
ولی من با همه بیگانه بودم
رفیقانم شدند دکتر مهندس
منم آبدارچی جانانه بودم!
"عاصی"
😂😂😩😩
روز #معلّم مبارک ❤️