هدایت شده از اشعار عاصی
"من اینجا و تو آنجایی ، امان از درد تنهایی
غمت آتش زند جان را ، به دیدارم نمی آیی؟"
نفس در سینه می میرد نبینم گر تو را روزی
عیادت کن ز من ای دوست که بیمارم ، نمی آیی؟
تو اصلا گل تو اصلا باغ تو اصلا بوته ء سوسن
من اصلا بد من اصلا زشت بگو خارم نمی آیی؟
بیا تا با نگاهت من کمی گردد دلم آرام...
بیا از دوش من بردار تو این بارم نمی آیی؟
مسلمانی ولی من را ز خود می رانی ای مغرور
چه شد افتاد سوی تو سر و کارم نمی آیی؟
نیامد رحم تو بر من ، اگر چه دوستت دارم
فقط غم شد نصیب این دل زارم ، نمی آیی؟
💔💔❤️❤️
#بداهه
#ھسین
#عاصی