eitaa logo
اشعار "عاصی"
408 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
57 فایل
👌اشعار مذهبی سیاسی اجتماعی عاشقانه طنز و انتقادی... ❤همراهمان باشید
مشاهده در ایتا
دانلود
اي منجي رهاييِ دين خدا بيا جبران دردهاي دل هل اتا بيا اي آخرين سلاله ي مظلوم اهل بيت آقا تو را به آبروي مصطفي بيا از چاههاي كوفه چه داري خبر ؟ بگو! اي باخبر ز درد دل مرتضي بيا ام الائمه النُّجَبا منتظر تُراست اي آشناي مصحف زهرا بيا بيا از غربت غريب مدينه بگو بما اي باخبر ز سرّ دل مجتبي بيا سنگين ترين مصيبت تو داغ كربلاست اي منتقم به خامس آل کسا بيا احياگر صحيفه ي سجاديه تويي اي شرح حال واقعه ي نينوا بيا بي تو دم از وصيت باقر نمي زنيم اي ميزبان روضه ي صحن منا بيا شيخ الائمه گفت: كه خدمتگذار توست اي مقتداي صادق آل عبا بيا باب الحوائجي كه دخيل تو بسته است از چاه خواند ، يوسف زهرا تو را بيا تو نور چشم عالم آل محمدي سوگند بر پيمبر و جان رضا بيا از كودكي جواد الائمه به ياد توست آقا! قسم به گريه ي ابن الرضا بيا تبعيدگاه هادي دين يك بهانه ماند ديگر تو بر نجات امام الهدي بيا حاجت به غير تو حسن عسگري نداشت اي مانده از قديم ز بابا جدا بيا سرداب سامرا ز سحر تا سحر به سوز سر داده اين صلا به صباح و مساء بيا عالم ز جور و ظلم پر است اي امير عدل اي ضامن حقيقي عهد و وفا بيا آقا قسم به درد اسيري عمه ات با ذوالفقار حضرت مولای ما بيا محمود ژوليده 🍃🌹🍃❤️
ای خیره به این خیره چه زیباست نگاهت ! جانم به لب آمد چه فریباست نگاهت ! شاید که سراب‌ست مگر میشود آخر آیینه ترین حالت دریاست نگاهت ! مصلوب نگاهت شده ام مریم عاصی انگار که از صلب مسیحاست نگاهت تسلیم تمنا و هوادار غرور است ای ناز ! چه افتاده و سرپاست نگاهت ! آهوچه ی ارباب ، به خاکی زده امروز امروز غزلناز رعایاست نگاهت ! ای تاج به سر ، کوزه ی الماس ! گل‌اندام! زیباست که زیباست که زیباست نگاهت شاعر.... 🍃❤️🍃❤️
🌼 🌼 جمعه زیباست اگر کینه زدل پاک شود مرغ دل همسفر طائر افــلاک شود جمعه زیباست اگر پنجره ها وا گردد چشم ها منتظر یوسف زهرا گـــردد جمعه زیباست اگر دوست کنارم باشد جان ناقابل من هــدیه بـــه یارم باشد جمعه زیباست اگر باب گنه بسته شود عالم از بند شیاطین زمان رسته شود زیباست اگر عشق فراهم گردد آخرین حجت حق، هادی راهم گردد شاعر... 🌼الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَــرَج🌼
🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃
محبوبه شب یاس سحر مریم زیبا بانوے غزل شهد وعسل دلبر شیدا مرداب منم ماه تویے منتظرم تا آیے تو به آغوش من اے ماه فریبا در خواب و خیالم همه شب مست تو بودم اے عامل سرمستے آن عالم رویا امشب ڪه خمار لب شیرین تو گشتم انگور لبان تو شرابے شده گیرا گیسوے پریشان تو بر مر مر شانه تزویج سیاهے و سپیدے به تمنا آرامش من بودے و طوفان تو بودم من ساحل امواج توام دختردریا در نقش و نگار در و دیوار طبیعت تو آن گل زیبایے و من محو تماشا.. 🍃❤️🍃❤️
همی گویی غمش در دل نگه دار... نصیحت گو! نمی‌گویی دلت کو؟ ┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈
خال هندی،گونه لبنانی،رخت کُردی تبار لُر مرام و آذری خو، ترکمن چابک سوار لب فریبا گونه زیبا چشم ابرو دیدنی یکه تازی ، دلنوازی، از تبار بختیار!!! گردنت تنگِ بلورین، مو شرابِ ارمنی طعم لیمو،عطر بویت پرتغالِ شهسوار زلف پرپیچ و خمت چالوس و طرحِ کندوان گاه حیران تر ز حیرانم از این نقش ونگار با دماوند همنشینی بر بلندای امید بهرِ فتحِ قله هایت بیقرارم بی قرار ژرف اقیانوس عشقی و درونت موج خیز میزنم دل را به طوفانِ تنت با اقتدار برده ای هوش از سرم، آتش زدی بر باورم بت پرستم کرده ای از خود ندارم اختیار میشوم محوِ جمالت میچکانی ماشه را ای امان از گردش بی رحم چشمانِ نگار در کجا سنگر بگیرد دل از آن تیرِ نگاه زه رها کن می پذیرم با کمالِ افتخار ماه من خوش آمدی بالای آبادی ما رقص نور امشب بپا کن تا بماند یادگار »آمدی جانم بقربانت ولی «این را بدان انتظارت را کشیدم سال های آزگار تا که آهنگِ قدم هایت بگوشم میرسید دل بیادت بی مهابا شور میزد دیده تار 😍😍😍
هدایت شده از اشعار عاصی
[saednews.com] Alireza-Eftekhari-Monajat [128].mp3
8.02M
خـدایـا عـــاشقــان رابـــا غـــــــم عشــــــق آشــــناکــــن... 🌹❤️🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آن دو بیت چشم‌ تو خیام را دیوانه کرد خانه و کاشانه‌ی عطار را ویرانه کرد مثنوی‌های لبت را شصت من کاغذ کم است مولوی و‌ شمس را با یکدگر بیگانه کرد هر چه شاعر بود و هر صاحب‌مقامی عاقبت! سرخوش از چشمان‌مستت راهی میخانه کرد گیسوانت را نده هر دم به آغوش نسیم موج ‌گیسویت شرار اندر دل پروانه کرد عشوه و طنازیت را حافظ شیراز دید  گفت: خوش بر حال معشوقی که مویت شانه کرد! شاعر... 😁😁❤️❤️
غم عشق آن پریچهر بربوده خواب از چشم دل من فدای جانش ، سر من فدای پایش همه شب به یاد آن مَه غزل و قصیده گفتم... که مگر نظر کند چند ، که کنم همی صدایش به کجا رود؟! به هر جا که رود نگار "عاصی" به ميان قلب خونم به خدا قسم که جایش که دلم شکسته بی او ، که نفس برون نیاید که بُود تمام جانم ، که شوم شبی فدایش لب من چه حسرتی خورد به ميان عشق بازان که رسد به لطف یزدان سحری به غنچه هایش به دلم فتاده بودش که سحر ببینم او را نشدش ولی ، که قسمت نکند به کس وفایش همه شب غزل سرودم ، که کنار او نبودم... چه کنم که کرده این دل به خدا قسم هوایش همه هست آرزویم که بگیرمش به آغوش... که دلم به خون نشسته ، که بمیرم از برایش بشنیده ام که گفته ، که اگر بمیرد عاصی نروم سر مزارش و نه در غم عزایش شده جان "عاصی" اکنون به ميان دود و آتش که بدون یاد من او بنشسته در سرایش! "عاصی" 🍃🌹🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا