eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
5.1هزار دنبال‌کننده
279 عکس
178 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh آی دی تبادل @purbakhsh
مشاهده در ایتا
دانلود
. خورشید بی فروغ و چراغ هدایتی لطفت شده است شامل ما قبل حاجتی تفسیر بی نظیر تو از آیه های وحی دارد برای عالم و آدم طراوتی «المنقبه»است مشق حلال و حرام ها نور است در «صحیفه» ی تو هر عبارتی مولای من اسارت و زندان مگر گذاشت؟ در طوف کعبه باشی و حتی زیارتی شش گوشه در جوار تو ،اما همیشه بود سهم تو از زیارت جدت نیابتی هر روز روزه بودی و زندان گواه بود شب تا به صبح گرم دعا و عبادتی از ظلم خسته بودی و در اوج درد ها هرگز ندید هیچ کس از تو شکایتی می خواست بی فروغ بماند جهان و رفت ظلمت به سمت خلقِ چه دهشت جنایتی مسموم زهر گشتی و از ما تو را گرفت غافل از اینکه حافظ نسل امامتی در انتظار دیدن منجی نشسته ایم برپا شود به وقت ظهورش قیامتی امید چشم غمزده های جهان بیا دیگر نمانده در دل ما صبر و طاقتی .
. 🔸️امامت امام زمان(عج) 🔸️ امام مفترضه‌الطاعه حجت داور شبیه حضرت مادر شبیه پیغمبر تو بدر کامل آل علی و زهرایی تو بی بدیل‌ترین نور سوره‌ی کوثر چه‌خوانمت‌که‌خدا مدح تو به‌قرآن گفت تو آیه آیه‌ی نوری تویی تویی حیدر (به بارگاه خیالم جمال منظر توست) تویی تجلی زهرا تو زاده‌ی کوثر تویی امام زمین و زمان به امر خدا امامت تو مبارک امام ثانی عشر خدا کند که شب تیره‌ام سحر گردد بهار آید و گلخانه پر ثمر گردد امید عالم و آدم تویی تویی مهدی ز نسل فاطمه خاتم تویی تویی مهدی مسیح آل محمد به دردهای همه نفس بریده‌ام و دم تویی تویی مهدی تومروه‌ای توصفایی مقام‌وحجر تویی منا و مشعر و زمزم تویی تویی مهدی تو وارث همه‌ی انبیا در این عالم ز انبیا و ز خاتم تویی تویی مهدی تو مصلحی و تو منجی بقیه اللهی طبیب درد دو عالم تویی تویی مهدی برای آمدنت فاطمه دعا کرده میان غصه و غمها ترا صدا کرده هزار و یکصد و هشتاد سال پنهانی تو از قدیم بوده که ابتدا و پایانی هزار و یکصد و هشتاد سال در غیبت برای کشته‌ی کرببلا تو گریانی هزار و یکصد و هشتاد سال در غربت به مثل شمع شب تار و تیره سوزانی الا مسافر صحرا چرا نمیایی هزار و یکصد و هشتاد سال حیرانی صدای خواندن قرآنت از حجاز آید میان قوم خموشم تو جان جانانی تو ای امام زمان انبیا دعاگویت تمام خلق دو عالم چشمشان سویت ✍ .
. 🌻 آفتابگردان‌ها 🌻 تقدیم به پیشگاه . . کجای وسعتی از آفتاب گردان‌ها نشسته‌ای به تماشای ما پریشان‌ها؟! کجای این شب مهتاب می‌زنی لبخند به روی مزرعه ی آفتاب گردان‌ها شهید باغ اشارات چشم‌های تواند که مانده‌اند در اوصافشان غزل خوان‌ها تمام جاده چراغانی نفس‌هایت نشسته اند به پا بوسي ات خيابانها زمین قلمرو گل‌های آفتابی توست زمان پر از هیجان شکوفه باران‌ها دوباره دست تکان می‌دهی از آن سو ها دوباره شور شگفتی است در نیستان‌ها کنار تپه ي نرگس مسافری می‌خواند خوشا هواي تو وجشن گل به دامانها درا که تفرقه تعطیل کرده عاطفه را پرندگان پراکنده‌اند انسان‌ها! بهار مي رسد از راه تازه مثل ظهور خوش است فرصت گل چيدن از فراوان ها . . ✍ .
. شادمان از شادیت زهراست یا صاحب زمان بر سرت تاجی ز کرّمناست یا صاحب زمان گشته آغاز امامت ای بهار بی خزان جشن و شادی در جهان برپاست یا صاحب زمان گو بشارت باد بر یاران که مهدی می رسد این خبر شیرین ترین رویاست یا صاحب زمان چشم عشاقت چنان ابر بهاری اشک بار دیده ها از دوریت دریاست یا صاحب زمان کودک شش ساله بودی رهبر امت شدی گفت بابت مهدی ام تنهاست یا صاحب زمان یک هزار و چارصد سال و هزاران جمعه رفت غربت از طول فرج پیداست یا صاحب زمان مدعی باور ندارد گل ز بستان می رسد باغ مست نوگلی رعناست یا صاحب زمان خیمه گاه سبز رنگت در کدامین منزل است طور سینا یا دل صحراست یا صاحب زمان آیه جاء الحقی که آید از کعبه به گوش بهترین تکبیر روح افزاست یا صاحب زمان انتظار منتظر از منظر اهل ظهور بهتر از شب زنده داری هاست یا صاحب زمان رنج هفتاد و دو ملت بهر یک تن باقی است تا که لیلی در پی لیلاست یا صاحب زمان گه پریشان خاطری گه بی قراری های دل حاکی از این سینه شیداست یا صاحب زمان می کشی با تیغ کج نقش صراط المستقیم ذوالفقارت هدیه مولاست یا صاحب زمان آن چه پنهان گشته از چشم همه تا روز حشر تربت صدیقه کبراست یا صاحب زمان سوگواری بر حسین بن علی بعد از ظهور همچنان جاری و پابرجاست یا صاحب زمان عج .
. ای عشق، زَعامتت مبارک باشد این شور قیامتت مبارک باشد یابن الحسن ای عزیز زهرا و علی آغازِ امامتت مبارک باشد ✍ .
. عج ای گل گلزار شه عالمین ای به حسین بن علی نور عین ای هدف خلقت کون و مکان مالک ملک دل و صاحب زمان منجی انسانیت و بندگی عشق به تو مایه ی سرزندگی رشته جانهاست به دستان تو عرش خدا گوشه ی دامان تو نفحه ی صورت به فرمان تو هر دل دلداده به قربان تو عطر جنان در طلب بوی تو باغ جنان در هوس روی تو حسن خداوندی و پور حسن جلوه ی حق، آینه ی ذوالمنن با دل بیگانه توئی آشنا با همه ای لیک تو نا آشنا روح خدا در تو تجلا گرفت وجه خدا در تو تماشا گرفت عشق به تو عاشق و وابسته است دل به تو دلداده و دلبسته است گوهر یکدانه ی زهرا توئی دلبر دردانه ی طاها توئی ای به سماوات فروزان قمر تاج سر حضرت خیر البشر کی کنی از کوچه ی دلها عبور کعبه بود چشم به راه ظهور منتظران همه در انتظار ازغم هجران تو در احتضار کی به فراقت تو دهی خاتمه العجل ای منتقم فاطمه ذکر لب فاطمه نامت بود چشم قیامت به قیامت بود ندبه هر جمعه صدایت کند مسجد و محراب دعایت کند صبر ز کف رفته ز هجران تو خون چکد از دیده ی یاران تو ای ثمر نخله ی طوبا، بیا گل پسر حضرت زهرا، بیا خونجگر از غربت مذهب، بیا زنده کن مکتب زینب، بیا گریه کن شاه شهیدان، بیا ناله کن کشته ی عطشان، بیا آه، بیا ای به فدای غمت کرببلا منتظر مقدمت ✍ .
. ماه وخورشید که مانند تونورانی نیست هرفروغی که چو انوار تو یزدانی نیست جزهمانی که درآئینه ی عشقت محواست هیچ کس باخبرازعالم حیرانی نیست مُلک عالم به امیری تو می نازد وبس غیرتو هیچ کسی لایق سلطانی نیست همه آفاق پر ازشعشعه ی مهر شماست گوهر مهرتو درتاج سلیمانی نیست عشق مجنون تو گردید و بیابانی شد در رهت خوشتر ازاین بی سرو سامانی نیست خواب دیدم که تو می آیی واین روًیا را هیچ تعبیر به جز آن چه تو می دانی نیست وارث عدل وامان، جان علی زود بیا! جمع مارا به خدا غیرپریشانی نیست جمعه ای را که اثراز تو ندارد سرداست دم بی یاد شما، لحظه ی روحانی نیست همگی ندبه کنان ذکر فرج می خوانند شیعه را طاقت این غیبت طولانی نیست تا که با یاد تو آقا نفسی تازه کنم مهدی آباد دلم روی به ویرانی نیست هرچه گفتم به عنایات تو،عرض ادب است هدف شعر«وفایی» که غزل خوانی نیست ✍ .
. با نـام و نشـان قهرمانـی برگشت محبـوب وطن شد آسمانـی برگشت در خواب خوش همیشه بودیم که او با نـام «شهیـد مرزبانـی» برگشت .
در آغاز امامت حضرت مهدی ( عج ) ---------- ماه ربیع است و تو ماهِ جهان گشته ای مطلع انوار دل مِهرِ عیان گشته ای روز نُهُم از ربیع آینه ات شد وسیع حجّت ثانی عَشَر جان جهان گشته ای باغِ امامت ز تو باز گل افشان شده باغِ دلآرای ما عطر فشان گشته ای ماهْ رخ ماهِ تو ، مِهرْ به همراه تو ماه تو و ، مهر تو ، نورْ نشان گشته ای روز امامت تو را شد نُهُم ماه عشق حضرت صاحب زمان جان زمان گشته ای چشم جهان روز و شب بر تو نظر داشته پیر جهاندیده را عینِ جوان گشته ای در نظر آسمان یوسف زهرا نشان آینه از هر کران تا به کران گشته ای پیش دو چشم زمان روز و شب ای نور حق از همه پیداتری گرچه نهان گشته ای «یاسر» ازین رهگذر سوی تو آید مدام زآن که تو بر جسم وی روح و روان گشته ای ** محمود تاری «یاسر»
نُهُم رَبیعُ الْاَوَّل آغازین روز امامت حُجَّتِ بْنِ الْحَسَنِ الْمَهْدی( عج ) ----------- ای دلم غرقِ به خون از غم هجران شما همه ی عمر منم بی سر و سامان شما دیده وا کرده ام ای دوست به سمت خورشید تا بتابد به دلم چهره ی تابان شما می شود کلبه ی خود را تو نشانم بدهی که رسد دستِ منِ خسته به دامان شما این که آورده ام اینجا شب ظلمانی دل تیره گی را ببرد طلعت رخشان شما من حریف دل خود نیستم ای آقا جان کمکم کن که شوم گوش بفرمان شما شمع سوزان شده ام ای گل زهرا بی تو می زند شعله به جان چهره ی پنهان شما ای که بر شانه تان شال امامت افتاد چشم من بسته شد امروز به احسان شما روز آغاز امامت که شما مولایید این منم بنده ی دلخسته و گریان شما از همین لحظه مرا هم به غلامی بپذیر می دَوَد از پی تان سائل نالان شما غیراشک ازغمتان «یاسر» مسکین که نداشت شده این اشک روان گوهر غلتان شما ** محمود تاری «یاسر»
. در مدح امیرالمومنین علی ابن ابی طالب(علیه السلام)... هرآنکس که تولای علی دارد چه غم دارد؟ هرآنکس که تبرای عُمر دارد چه کم دارد؟ علی مولا، علی سرور، علی فاتح، علی حیدر بُوَد شاهد مرا خیبر، علی تنها جَنَم دارد بگو با پیروان شَر، بگو با آن سه تَن پَرور که تنها شیرِ حق حيدر، به هر کشور علم دارد نباشد کَس مثال او، مثال آن کمان اَبرو بِمیرد دشمن تَرسو، که او تیغِ دو دَم دارد مَطاف كعبه را بِنْگر، به چشمِ مرتضی بِنْگر بِگَرد و هر کجا بِنْگر، که دورش گَشتَنَم دارد قياسش با بَدان هرگز، ندارد ترسِ جان هرگز.. زيادی بُرده نان؟، هرگز..، که او میلِ به کم دارد بگو با آن دو شیطانی، لَنا بی نون شود فانی اگَر دارید یک جانی، علی اعجاز دَم دارد اگر بُرهان نَشد سلمان، ابولؤلو که شُد بُرهان بِفهمید ای عُمرداران، علی یارِ عجم دارد علی گَر حاکم ما شد، به شیعه شاه و مولا شد به اَمر حق مهیا شد، که او حُکمِ حَكَم دارد شبِ معراج دید اَحمد، به چشم خود شَهِ سَرمد در آن خلوتگَه ایزَد، علی حق قِدَم دارد نُبوت بی علی ناقص، ولایت بر همه شاخص به دلهایی که شد مُخلص، ولایت از عدم دارد قسم بر حضرت طاها، به زهرا و بَنی الزهرا فقط حیدر بُوَد مولا، كه اثباتش قسم دارد نجف رؤیای هر شیعه، گُذارد پاش سر شیعه کُند با دل سفر شیعه، که شوق آن حرم دارد خوشا بر حال آن سائل، که شد بر رحمتش شامل که در این بَحرِ بی ساحل، فقط با او صَنم دارد علی مولای بَخشنده، علی از غُصه آکنده علی روزی دِهِ بنده، علی خیلی کرم دارد بدان گردیده پابستش، زِ جام کوثری مستش اگر که "ملتمس" دستش، در اين وادی قلم دارد .
اشعار حسینی و آموزش مداحی
#پیوند_آسمانی #ازدواج_رسول_الله . برای حضرت خدیجه سلام الله علیها از این معامله آری خودش خبر دارد
. همان دینی که شد مدیونت از شعب ابیطالب بر عالم کرده تکریم تو را مهر آفرین واجب شدی زینت فزای خانه ی طاها و آوردی گلی یکتا و در شان علی ابن ابیطالب خدا را دیده ای در چشمهایش بی گمان بانو که قلبت شد به عشق «رحمة للعالمین» راغب کم آورده است حاتم از شکوه بذل و بخشش هات و در تحریر اجر نیکی ات در مانده شد کاتب شدی سنگ صبور خاتم و نگذاشتی یک آن شود غم بر وجودش در هیاهوی زمان غالب اگرچه وصف تو سخت است ام المومنین شاید محمد رفت تا معراج ،وقتی شد تو را صاحب .