eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
6هزار دنبال‌کننده
283 عکس
206 ویدیو
44 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. برای حضرت خدیجه سلام الله علیها از این معامله آری خودش خبر دارد تجارتی که سراسر ، فقط ثمر دارد خدیجه تاجر بازار عشق و مهر و وفاست خودش حساب ‌و کتاب ِ سودوضرر دارد برای هردو طرف‌ این معامله سود ، است در‌ ایـن‌ مـعامـله ، دریایـی از گـهر دارد خدیجه آمده تا زوجة النبی باشد برای کار بزرگی ، که در نظر دارد ... مطاع دین خدا را که بر زمین مانده... به دوش خود بکشد با رسول ، بر دارد کسی که عاشق و دلداده بود می فهمد که عاشقی به چه اندازه ، دردسر دارد کسی که آمده در جاده‌ی سفر تا عشق ز مشکلات ِ سر راه خود ، خبر دارد کسی که پای نبوت نشسته می داند سه سال شِعب ابوطالبش خطر دارد کسی نداند اگر‌هم خدیجه ابتر نیست گمان کنم که حمیرا ، ولی ، خبر دارد خدیجه مادر محبوبه و نجیبی که ... دوازده گل خوشبو ترین ، پسر دارد چقدر خورده غم کربلا ، نمی دانم... کفن ندارد اگر چه ، دو چشم تر دارد روح الله قناعتیان✍ ........................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
افتاد شور و غلغله در طاق نه رواق چون آفتاب دين قدم از خيمه زد برون‏ اين خرگه عزاي تو، اين طارم کبود لبريز خون ز داغ تو پيمانه‏ي وجود وي هر ستاره قطره‏ي خوني که علويان در ماتم تو ريخته از ديدگان فرود گريه ست برتو هر چه نوازنده را نواست ناله‏ست بي تو، هر چه سراينده را سرود تنها نه خاکيان به عزاي تو اشک ريز ماتمسراست بهر تو از غيب تا شهود از خون کشتگان تو صحراي ماريه باغي و سنبلش همه گيسوي مشک سود کي بر سنان تلاوت قرآن کند سري بيدار ملک کهف تويي، ديگران رقود اشعار حسینی و آموزش مداحی, [۰۷.۱۰.۲۲ ۱۹:۱۶] . برای حضرت خدیجه سلام الله علیها از این معامله آری خودش خبر دارد تجارتی که سراسر ، فقط ثمر دارد خدیجه تاجر بازار عشق و مهر و وفاست خودش حساب ‌و کتاب ِ سودوضرر دارد برای هردو طرف‌ این معامله سود ، است در‌ ایـن‌ مـعامـله ، دریایـی از گـهر دارد خدیجه آمده تا زوجة النبی باشد برای کار بزرگی ، که در نظر دارد ... مطاع دین خدا را که بر زمین مانده... به دوش خود بکشد با رسول ، بر دارد کسی که عاشق و دلداده بود می فهمد که عاشقی به چه اندازه ، دردسر دارد کسی که آمده در جاده‌ی سفر تا عشق ز مشکلات ِ سر راه خود ، خبر دارد کسی که پای نبوت نشسته می داند سه سال شِعب ابوطالبش خطر دارد کسی نداند اگر‌هم خدیجه ابتر نیست گمان کنم که حمیرا ، ولی ، خبر دارد خدیجه مادر محبوبه و نجیبی که ... دوازده گل خوشبو ترین ، پسر دارد چقدر خورده غم کربلا ، نمی دانم... کفن ندارد اگر چه ، دو چشم تر دارد روح الله قناعتیان✍️ ........................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
اشعار حسینی و آموزش مداحی
#پیوند_آسمانی #ازدواج_رسول_الله . برای حضرت خدیجه سلام الله علیها از این معامله آری خودش خبر دارد
. همان دینی که شد مدیونت از شعب ابیطالب بر عالم کرده تکریم تو را مهر آفرین واجب شدی زینت فزای خانه ی طاها و آوردی گلی یکتا و در شان علی ابن ابیطالب خدا را دیده ای در چشمهایش بی گمان بانو که قلبت شد به عشق «رحمة للعالمین» راغب کم آورده است حاتم از شکوه بذل و بخشش هات و در تحریر اجر نیکی ات در مانده شد کاتب شدی سنگ صبور خاتم و نگذاشتی یک آن شود غم بر وجودش در هیاهوی زمان غالب اگرچه وصف تو سخت است ام المومنین شاید محمد رفت تا معراج ،وقتی شد تو را صاحب .
. دهم ربیعُ الْاَوّل ، حضرت محمّد ( ص ) و حضرت خدیجه کبری ( س ) --------- ربیعُ الْاَوّل است ای دل بیا اوّل به زیبایی ببین آئین دلداری ببین نور دلآرایی ز پیوند دو گل امشب گلستان می شود عالَم چه پیوند گل افشانی چه پیوند شکوفایی گرفته دست بانو را محمّد گرم در دستش خدیجه با محمّد زیر سقفی از شکیبایی کنار یکدگر این دو شبیه مهر و مهتابند چقدر این منظره زیبا چقدر این دَم تماشایی کرامت را ببین زآن دو که در عالَم پدید آمد گل آرایی گل افشانی گل افروزی گل افزایی عروس خانه احمد خدیجه گشته و بنگر شکوه عشق ورزی را به زیبایی به شیدایی خدیجه ازقریش است وقریش ازاو سرافراز است محمّد از بنی هاشم ، بنی هاشم به پویایی خدیجه طاهره باشد ، محمّد هم اَمین آری سزد تا آیه ی تطهیر ازین لحظه بیارایی مقامش را ببین ای دل که عصمت زاده ی عشقند صنوبرهای حیدرخو شقایق‌های زهرایی زموج چشم این گلهادرخشان می شودهستی بهایی می دهند این دو به گوهرهای دریایی برای احمد مُرسَل نباشد همسری چون او ندیدم بانویی مثلش به بیتایی به همتایی معطّرشدجهان اکنون ازین پیوند ازین وصلت تو ای«یاسر»ازین شعرت گل آوردی به تنهایی ** محمود تاری «یاسر» . .