eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
6هزار دنبال‌کننده
276 عکس
204 ویدیو
44 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. به من رسیده دو چشم تر از حسین و حسن کلام وحی شده منبر از حسین و حسن خراب روضه شدم آمدم به میخانه رسیده جام و می و ساغر از حسین و حسن برای آنکه خدا را بیاورم هیئت نداشتم به خدا بهتر از حسین و حسن زمین به دست حسن، آسمان به دست حسین به عرش می رسد این نوکر از حسین و حسن نشسته زیر کسا بین شان رسول الله که ارث برده علی اکبر از حسین و حسن بهشت را به گدایی هر دوشان بفروش نخواه چیز کمی دیگر از حسین و حسن تویی که کرببلا رفته ای به عشق بقیع چه توشه ای ببری آخر از حسین و حسن طبیعی است که با فاطمه طرف بشود حساب اگر نبرد محشر از حسین و حسن بپرس فضه چه از فاطمه شنیده علی یک آیه کم شده از کوثر... از حسین و حسن چو وضع خانه او صورتش به هم خورده که رو گرفته چنین مادر از حسین و حسن کشیده خورد و کشیده شد و کشیده آه کشیده است خجالت در از حسین و حسن ✍ .
. چقدر دغدغه داری وصال سر برسد؟! دوباره یار سفر کرده از سفر برسد چقدر دغدغه داری که روسفید شوی؟! به حد وسع برای فرج مفید شوی چقدر بهر دفاعش قلم به دست شدی؟! چه روزها که فقط منفعت پرست شدی چقدر از غمش افتاده ای به کم خوابی؟! زمان پیری ات آمد هنوز هم خوابی چقدر محضر او دیده ی تر آوردی؟! ادای منتظران را فقط دراوردی بیا به کار بیاییم انحطاط بس است عمل کنیم، که بازی با لغات بس است بیا که مونس شبهای خلوتش باشیم به‌ جای ننگ شدن باز زینتش باشیم بیا که تا نفسی هست دم ز او بزنیم به جای مردم دنیا به یار رو بزنیم بیا که جز درش از هر دری جدا باشیم کنار او همه راهی کربلا باشیم خدا کند که بسوزیم و  آه.. گریه کنیم بخواند او همه تا قتلگاه گریه کنیم بخواند از بدنی که به بوریا مانده  که داغ او به دل اهل روستا مانده ✍ .
. ای مقتدایِ مرتضی و حضرتِ زهرا باید چگونه گفت از تو سید بطحاء؟ صحرا شده مجنونِ تو، دلداداه‌ات دریا بالاتر از تو نیست اصلا در همه دنیا تو رحمةُ لِلعالمینی یا رسول الله تو مایه‌یِ فخرِ زمینی یا رسول الله در مهربانی، مهربانِ مهربان‌هایی تنها نه اینجا تو امامِ آسِمان‌هایی در مبحث اخلاق هم نُقلِ دهان‌هایی تو ماوَرای فکر و توصیف و بیان‌هایی پیغمبرِ دل‌ها و آقای قلوبی تو یا با زبانِ خود بگویم که: چه خوبی تو سلمان، ابوذر، حمزه و عمار اصحابَت پیغمبران همواره مست باده‌ی نابَت تنها نه عرش و فرش، لاهوت است بی‌تابَت عالم فدایِ جانمازِ بینِ محرابَت بردی قرار از قلب عالم یا اباالزهرا تو آمدی تا که بگویی از علی تنها گفتی به مردم بارها راه سعادت را راهِ نجات و راهِ پیروزیِ امت را گفتی نمی‌بیند بلاهایِ قیامت را هرکس اطاعت میکند قرآن و عترت را اما چه شد با عترتت؟ جز ناجوانمردی رفتی، چه ها کردند جایِ عرضِ هم دردی سربسته می‌گویم که بعد از تو جگر خون شد بی احترامی به علی در حکمِ قانون شد زهرای مرضیه پریشان حال و محزون شد چه ظلم‌هایی که به این مظلومه خاتون شد تنها زمین نه در غمش عرش خدا می‌سوخت زهرا در آتش مانده بود و مرتضی می‌سوخت ✍ .