eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
6هزار دنبال‌کننده
273 عکس
204 ویدیو
44 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
حُسن تو سِرِّ عاشقی را برملا کرد بر طرّه ی زلف کمندت اقتدا کرد شکر آن خدا را که ز لطف بی مثالش روز ازل با تو دلم را آشنا کرد دلدادگی دلداده ات شد، شوق پر زد عشق آمد و بر تو سلامی دلربا کرد جانم فدای پیر میخانه که سرمست ما را به عشق روی ماهت مبتلا کرد من بنده ای سرگشته بودم که نگاهت دل را اسیر بارگاه کرد دیدارِ سُرِّ مَن رَأی رشک بهشت است باران ز شوق دیدنت اشک بهشت است زیبا گل که رشک نسترن شد جلوه نمود و رونق دشت و دمن شد روی زمین تا آسمان بی کرانه در هر کران دائم ز حُسن او سخن شد در خانه ی قلب همه جانانه جا کرد هر جا که مِهرش بود بر دل ها وطن کرد ذکر حدیثش قدسیان را مست می کرد در حلقه ی خاتم عقیقی از یمن شد وقتی که دنیا آمد و بُرد از همه دل نام دل آرا و خدایی اش حَسَن شد حُسن حَسن ، مهر حسین و مرتضی داشت او یک تنه حُسن تمام انبیا داشت او آمد و آغاز عشق و دلبری شد گویا دوباره موسم پیغمبری شد تاب تماشایش ندارد دیده ی شب بر او هجوم از خصم با ناباوری شد در لشکری ، محبوب را محصور کردند غافل از آن که نام خوبش عسکری شد با رمز یا زهرا دل از دل دادگان بُرد آغاز دلداریِ یار حیدری شد در سامرایش سائلان صف ها کشیدند درگاه او درگاه حاتم پروری شد ما هم گدایان ره دلدار هستیم در انتظار وصل روی یار هستیم هر کس که شوق سامرا دارد بیاید هر که به دل عشق خدا دارد بیاید هر کس به قلبش شوق دیدار زیارت از بارگاه سامرا دارد بیاید مهر امام عسکری در سینه ی ماست هر کس که قلبی با صفا دارد بیاید شوق مدینه تا ابد داریم در سر هر که دلی درد آشنا دارد بیاید این بانگ زیبای خدا از آسمان هاست هر کس هوای کربلا دارد بیاید ختم کلام عاشقان ذکر حسین است عشق خدای آسمان ذکر حسین است
مدح امام عسکری علیه السلام باز کمندی فکند جعد مجعّد آهوی طبع مرا کرد مقیّد سلسله ی موی آن زلف مسلسل سخت مرا بسته چون عهد موکّد داد شمیمی از آن موی معنبر عظم رمیم مرا روح مجدّد پیک صبا آورد خرّم و خندان زان لب و دندان خبر، مرسل و مسند قوت دل و جان از آن حقّه ی یاقوت لولو و مرجان از آن دُرّ منضّد سرّ حقیقت از آن پیر طریقت آیه ی رحمت از آن رحمت بی حد عین معارف لسان الله ناطق الحسن بن علیّ بن محمّد عسکری آن شاه اقلیم ولایت کش همه عالم بود جند مجنّد بسمله ی مصحف عالم امکان نقطه ی بائیّه ی نسخه ی سرمد فالق صبح ازل٬ مطلع انوار مشرق شمس ابد٬ فیض موبّد خاک گذرگاه او طبع مجسّم بنده ی درگاه او عقل مجرّد طلعت زرّین مهر٬ شمع رواقش شرفه ی ایوان او٬ طاق زبرجد کس نزند جز تو ای محرم لاهوت در حرم کبریا تکیه به مسند سجده کند مهر و مه چون بنشیند یوسُف حُسن تو بر تخت ممهّد شاخه ی طوبی کجا آن قد زیبا نخله ی طور است و یا روح مجسّد زد به دلت آتشی زهر که در دهر شعله ی او تا ابد ماند مخلّد شاهد اصلی پس از شمع جمالت شد به پس پرده ی غیبت ممتد ناظم کون و مکان٬ چون ز میان رفت شمل حقیقت شد این گونه مندّد ای چه خوش آن دم که در جلوه در آید کوکب درّی از آن برج مشیّد تا که به دیدار آن طلعت میمون تا که به اشراق آن طالع اسعد سینه ی سینا شود عرصه ی گیتی روشن و بینا شود دیده ی اَرمد
. . محاصره‌ست ولی جای هیچ دلهره نیست که نور لَم‌ یَزَلی قابل محاصره نیست تنش اگرچه به ظاهر اسیر سامره است نسیم عطر حضورش اسیر سامره نیست کدام‌ بند و اسارت؟ که دست فضل کسی چنین به میمنه‌ی روزگار و میسره نیست بگو به بحث بیایند اهل شایعه را اگر که در دلشان ترسی از مناظره نیست به زور حیله و تحریم و شایعه، کارِ کسی که کار دلش با خداست یکسره نیست کسی که درس گرفت از امام یازدهم به وقت حصر، گریزنده از مخاطره نیست کسی که درس گرفت از امام یازدهم به وقت جنگ در اندیشه‌ی مذاکره نیست کسی که شیفته‌ی زرق و برق سامری است مرام او که مرام امام سامره نیست به حج نرفت و سفارش به اربعین فرمود چنین گشوده به سوی ظهور، پنجره نیست چقدر درس گرفتیم از او ولی افسوس هنوز سیره‌ی او نام هیچ کنگره نیست علی سلیمیان ✍ ............................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. . روزِ بی تو شبِ یلداست، سحر می خواهد روزِ وصلت چه قَدَر خونِ جگر می خواهد؟ چشمِ ما خشک شد از بس به رهِ آمدنت جمعه ها خیره به در مانده ، خبر می خواهد چه کسانی که تو را درک نکرده رفتند تا بیایی تو بگو چند نفر می خواهد...؟ العجل شامِ غم و غصه به پایان بِرِسد یوسف فاطمه این شهر قمر می خواهد خون شده چشمِ تو از گریه ی هر صبح و مساء روضه هایت چه قدر اشکِ بصر می خواهد قدری ام اشک به این چشمه ی خشکیده بده دلمان حالِ دعا ، دیده ی تر می خواهد غرق در بحرِ گناهیم و پریشان هستیم حالِ ما گوشه ی چشمی و نظر می خواهد همه جا ظلم و جفا، رنگِ سیاهی شده است بُتکده باز خلیلی و تبر می خواهد العجل کعبه تو را چشم به راه است بیا بازهم حیدری با تیغِ دو سر می خواهد خوب شد لحظه ی جان دادنِ بابا بودی (( پدرِ از نفس افتاده پسر می خواهد )) خوب ، باشد پسری ، تشنه نمیرد پدری برساند به لبش آب اگر می خواهد خوب این است که بالاسر بابا باشد تا مهیا کند هر آنچه پدر می خواهد آه از آن دم که حسین آب طلب کرد و لعین کرد از دادنِ یک قطره حذر ، می خواهد... آه از آن لحظه که با چشمِ خودش زینب دید شمر در حالِ تقلّاست و سر می خواهد. مهدی شریف زاده ✍ .......................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab