#امام_زمان_علیه_السلام_ولادت
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
ناسپاسی ست اگر مایه ی عارش باشیم
بی تفاوت به غم ایل و تبارش باشیم
اُف به دنیا که نشد آینه دارش باشیم
((با کدام آبرویی روز شمارش باشیم))
((عصرها، منتظر صبح بهارش باشیم))
هر کسی رابطه با عالم بالا دارد
دل و دین در گِرُوِ حضرت مولا دارد
دوست از دوست فقط دوست تمنّا دارد
((کاروان سحـرش مال هـمـه،جـا دارد))
((تا که جا هست،چرا گرد و غبارش باشیم؟))
درد اینجاست که از بس دل ما بی درد است
یازده قرن گذشته ست و بیابان گرد است
این همه غم چه به روز دل او آورده ست؟
((سالها منتظر سیصد و اَندی مرد است))
((آن قَدَر مَرد نبودیم که یارش باشیم))
سر و کارش که به ما مردم خودخواه افتاد
یوسف از جهل خودی ها به تَهِ چاه افتاد
پس به زندان نه به اکراه به دلخواه افتاد
((سال ها در پی كار دل ما راه افـتاد))
((یادمان رفت ولی در پی کارش باشیم))
گیرم از لطف به ما نیز کمالاتی داد
فرصتی در پی جبران خساراتی داد
موقع گریه به ما حال مناجاتی داد
((گـیرم امروز بـه ما اذن ملاقاتی داد))
((مرکبی نیست که راهی دیارش باشیم))
چه قَدَر گوش نواز است صدای قدمش!
همه گویند که ((عشق است صفای قدمش))
می نویسیم پس از سجده به جای قدمش
((ما چرا؟ خوبترین ها به فدای قدمش))
((حیف او نیست که ما میثم دارش باشیم؟))
سحری هم دَرِ این خانه به ما جا بدهید
مژده ی وصلِ مرا با گُلِ زهرا بدهید
گرچه امروز به ما وعده ی فردا بدهید
((اگـر آمـد خـبـر رفـتـن مـا را بـدهید))
((به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم))
تضمینی از غزل مهدوی استاد علی اکبر لطیفیان
#محمدقاسمی
ابیات داخل پرانتز برای جناب #لطیفیان است.
.
بسماللهالرّحمنالرّحیم
ولادتامامحسینعلیهالسّلام
به نام خداوند یار آفرین
همان خالقِ شاهکار آفرین
خداییکههنگامِخَلقِحُسین
بهخودگفتهصدهاهزارآفرین
به نام سمیع و علیم و بصیر
اَمیری حُسَینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر
زمینروشنوآسمانروشناست
کرانتاکرانکهکشانروشناست
بنازم به رخسار ماهی کز او
دلوچشمکرّوبیان روشناست
خودش نور و نورش سراجُالمُنیر
اَمیری حُسَینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر
فقط حُولوحُوش خیابان او
بُوَد خطّ سِیرِ مُحبّان او
و در کربلا بیش از هر شبی
شب سوّم ماه شعبان او
هوادلکشاستوفضادلپذیر
اَمیری حُسَینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر
گِرِهخُوردهدلهای ما باحسین
شعاری نداریم جز یاحسین
و ما سالیانیست فهمیدهایم
رفیقی نداریم الّا حسین
به دام رفاقت مرا کرد اسیر
اَمیری حُسَینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر
بهقارونبگویید بر خود مَناز
کهمحرومهستیاز اینامتیاز
نکرده نصیب تو حُبّالحسین
خداوند روزیدِهِ بینیاز
حسینینباشی؛فقیریفقیر
اَمیری حُسَینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر
چگونه سِپارم دلم را به غیر؟
مگر دیدهام کم از این خانه خِیر
به آنانکه در او فنا گشتنه اند
بهفُطرُس بهشُؤذَب بهحُرّ و زُهیر
کسینیست مانند او دستگیر
اَمیری حُسَینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر
به حقّ حسین و خدای حسین
بهشت از زیر لوای حسین
یکی از علامات ایمان ماست
همین گریهکردن برای حسین
مرا گریهکردهست روشنضمیر
اَمیری حُسَینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر
شدم باتو اهل تَغزُّل حسین
بهاسم تو کردم تَوسُّلحسین
خداوند خیر مرا خواسته
کهدرقلبم اُفتادهحُبُّالحُسین
چه لطفی خدا کرده بر این حقیر
اَمیری حُسَینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر
بهعرشِخدا گوشواره حسین
نبی مرکب است و سواره حسین
از اینرو که از خُونَت اسلامِ ناب
گرفته حیاتِ دوباره؛ حسین
به تو میرسد آخرِ این مسیر
اَمیری حُسَینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر
بجُز تو کسی وِتر مُوتُور نیست
بجُز تو کسی سِرِّ مستور نیست
بگو لَن تَرانی به زوّار خویش
که سِیرِ جمالِ تو مِیسُور نیست
تو وجه خدایی؛ نداری نظیر
اَمیری حُسَینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر
دل آموخت از گردش روزگار
فقطمیشود با تو شد ماندگار
شد آویزهی گوش من این کلام
که خود کردهای روزیِ سازگار
"حسینیبمانوحسینیبمیر"
اَمیری حُسَینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر
منم بندهی زَرخَریدت حُسین
یکی از هزاران مُریدت حُسین
به فرق دو تای علی اکبرت
بهحلقوم طفل شَهیدت حُسین
امان از عذابم بده یامُجیر
اَمیری حُسَینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر
✍#محمدقاسمی
#میلاد_امام_حسین
......................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
.
#شهادت_امام_صادق
هم گرفتاره امام صادقیم
هم عزادار امام صادقیم
وقتیروضهشعبهایازحرمه
ماها زوّار امام صادقیم
شیعه از اهل سقیفه بِریه
شیعه فاطمیِ و حیدریه
شُبهههاراهشو کج نمیکنن
هرکسیکهمذهبشجعفریه
شیعهتننمیدهبهحُکم غلط
پا نمیزاره تو هرجمعی وسط
شیعه اونیه که از آل علی
اعتقاداتشو میگیره فقط
ماکهمیمیریمبرایاهلبیت
عشقمونهروضههایاهلبیت
قربون خدا برم کهآفرید
مارو تسلیمرضایاهلبیت
وقتیتوحیدوبهمانشوندادن
برا بندگیبهما جنوندادن
بااحادیثیکهنوره تکتکش
کربلا رفتنو یادمون دادن
بهماگفتنکهچجور،کجا برید
تشنه و گرسنه کربلا برید
برایادایحقّمون مُدام
واسهگریهتوی روضهها برید
بشنوه هرکسی که گریه کُنه
این دعای شب آقای منه
*خدارحمتکنهاونکسیروکه
برا ما بلند ضجّه میزنه
ضجّهمیزنمبراشاهغریب
برا داغ قتلگاهوبوی سیب
برااونشاهیکهباصوتضعیف نالهزد:اَینَزهیر،اَینَحبیب؟
ضجه میزنم برا پیرهنش
برا نیزهایکه خورد تو دهنش
ضجه میزنم برا ساعتی که
درآوردن پیرهنش رو از تنش
#محمدقاسمی✍
* "مَن بَكىٰ اؤ اَبكىٰ او تباکی وَجَبَت لَهُ الجَنَّه"
۰۰═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
کانال اشعار حسینی ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#حضرت_زینب
#غزل_مدح_و_مرثيه
#حضرت_زينب_كبري
دختر غيرت و شجاعت بود
گوهری پاک و با اصالت بود
گرچه زن بود ،مثل شير خدا
همچنان كوه ، با صلابت بود
مادرش عصمتآفرين بود و
او خودشبيكرانعصمتبود
طبق درخواستش مُحافظتش
همه جا با جناب غيرت بود
فهم شأنيّتش ميسّر نيست
آنكـه زِيْـنِ اميـر خلقت بود
این سـراپا خدیجـهی کُـبری
ارثـش از فاطمه نجابت بود
شـد مقـامش وليَّــةُ اللّهـي
بسكه اين زن بلندهمّت بود
بعد عبّاس چند ماهي هم
حامـل پرچـم ولايـت بود
داشت تأييـديه فَتـاوايش
چون خودش صاحب شريعت بود
همه ديدند كربلا تا شام
چادرش حافظ امامت بود
آه، پنجاه سال زندگي اش
سر به سر ماتم و مصيبت بود
كمرش را شكست غربت شاه
گرچه در صبر بي نهايت بود
پيش طشت طلا به بزم يزيد
آنچه زينب نداشت طاقت بود
كُشت اورا غم امام حسين
پس چنين رفتني شهادت بود
بعد يك سال و چندماه هنوز
پيكرش غرق در جراحت بود
وقت پرواز روح از بدنش
دور بانو چقدر خلوت بود
روح او داشت كربلا مي رفت
باز هـم راهي زيـارت بود
#محمدقاسمي✍
شب١٥رجب
#وفات_حضرت_زینب
.
...┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
کانال اشعار حسینی ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#امام_حسین
#غزل_امام_حسین علیهالسلام
هرکس کتابِزندگیات را مُرور کرد
از سرسپردگی بهتو حسّ غُرور کرد
از نَهر اَشک فاطمه نَشئت گرفته بود
آبی که صحنِ گونهی مارا نَمور کرد
محکوم شد به بیکسی و دربهدرشدن
هرکسکهبیتفاوتاز ایندر عُبور کرد
آن را که هست در پی تحریف مکتبت
باید هزار مرتبه زنده به گور کرد
شاعر کُجا و دَم زدناز چون تو دلبری !
لطف تو اینچنین قلمم را جَسور کرد
در پیش داغ تو به نظر سهل میرسید
از روضهها؛ هرآنچهبهذهنمخُطور کرد
شمشیر و تیر و نیزه و سنگ و عصا نکرد
کاری که با لباس تو سُمّ سُتور کرد
تا چند شب به حُرمتِ تو فکر نان نبود
هرکس که یاد از آن سرِ بین تنور کرد
بعدازگریستنبهغمت ای قتیلِ اشک
حاجترواست هرکه دعا بر ظُهور کرد
#محمدقاسمی✍
.