eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
5هزار دنبال‌کننده
279 عکس
178 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh آی دی تبادل @purbakhsh
مشاهده در ایتا
دانلود
بیا ای گل بیا بی تو زمین سرد و زمان خسته بهاران است و لیک آمد خزان در باغ نو رسته بیا در غیرت شیعه که این آیین نمیگنجد تمام مسجد و محراب و درهای حرم بسته بساط هیئت و روضه همه بر چیده شد حالا نفس در سینه سنگین است و روح و جانمان خسته تو آقایی و ما رسم رفاقت را ندانستیم از این رو راه ‌وصل‌ ما ز هر چه ‌رشته‌ بگسسته بهار روشنایی ها به تاریکی مبدل شد تو را می خوانیم ای جانا ز اشک و آه پیوسته بیا محض رضای مادرت زهرا(س) تجلی کن ز دوریت غبار غم به روی چهره بنشسته اگر چه می شود خانه بساط روضه بر پا کرد ولی شوری دگر دارد دلم در هیئت و دسته چه کردیم اشک و استغفار و عجز و توبه کاری نیست که ما اینگونه درماندیم از این فعل ندانسته خداوندا بحق ماه رمضان که در پیش است به جان مهدی زهرا همان انسان وارسته در باغ حرم ها را به روی عاشقان وا کن به شان و حرمت زهرا(س) به آن پهلوی بشکسته بیا از کل هستی دور کن این هاله ی غم را غمی که جان عالم را گرفت آهسته آهسته! اللهم عجل لولیک الفرج
با سلام در رابطه با سوز صدا چون از نظر معنوی بررسی شده و الحمدالله این مسائل رو سالیان سال هست که استاد تابع منش کار می کنند، به صورت خلاصه عنوان شد. اما سعی بر این هست که چند فایل دیگر در رابطه با همین مبحث ارسال بشه تا دوستان بهتر و بهتر آشنا بشوند. ممنونم ان شا الله مباحث مورد نظر برای جلسه های بعدی فن بیان مخاطب شناسی، ریتم و ضرب ارتباط موثر و یک دوره کامل شعر شناسی و ادبیات هست.
هیئت، دوباره روضه‌ی ارباب پا گرفت باران رحمت دلم از ابتدا گرفت دست نیاز، زمزمه‌ی کربلا گرفت اینجا اگرچه سوخت دل من، شفا گرفت همراه ناله‌های دلم نی، نوا گرفت روضه - نشسته‌ایم که آتش زنیدمان آه از دمی که شرم نکردند کوفیان۱ بستند آب را به روی باب آسمان می‌دیدی آسمان را "کَالنّار کَالدُّخان۲" چون دود، آسمانِ عطش شد، هوا گرفت کوفه- حرامیان همه مشغول مستحب شب‌مسلکان تیره همه در نماز شب از یاری تو تنها حرفی‌ست روی لب دین‌ها بدون علت و اعمال بی‌سبب اینگونه شد که بردن سرها بها گرفت مقتل سری برابر مادر بریده شد از قتگاه ناله‌ی حیدر شنیده شد تا جسم او چو ماهی در خون‌تپیده شد آن سوی دشت معجری از سر کشیده شد آتش سراغ خیمه‌ی آل عبا گرفت خیمه- میان شعله یتیمان بی‌گناه زن‌های داغ‌دیده و اطفال بی‌پناه رفتی و می‌رود دل زینب هزار راه: "رفتی و قامت من غمگین خمیده ... "آه در امتداد سیره‌ی زینب صدا گرفت نیزه -هجوم زخم روی زخم روی زخم باران سنگ‌های هدف‌دار سوی زخم سرنیزه‌های تشنه‌ی در آرزوی زخم... شمشیرهای کند که در جستجوی زخم... مولا! چگونه برتنت این حجم جا گرفت؟ یک دشت دور پیکر تو دشمن تو بود چون صید دست و پا زده در خون تن تو بود صد گرگ نابرادر و پیراهن تو بود این بیت‌ها روایت جان دادن تو بود هر چند واژه‌واژه جان ِ مرا گرفت... ۱- از مصرع «آه از دمی که لشگر اعدا نکرد» از محتشم کاشانی ۲"- یحول العطش بینه و بین السماء كالدخان" بر اساس روایتی از بحار الانوار درباره حالت امام علیه‌السلام در عاشورا ۳- "چون خم شدم که پای تو بوسم پی وداع / رفتی و قامت من غمگین خمیده ماند" از حبیب الله چایچیان امیرعلی شریفی
والا مقام ! ای مادر زهرا خدیجه مادربزرگ زینب کبری خدیجه خرج خدا شد ثروتت یکجا خدیجه کوری چشم شور بعضی‌ها خدیجه ... .. انگشتر عشق پیمبر را نگینی الحق و الانصاف اُمّ المؤمنینی هم گوهر نابی و هم گوهرشناسی ای تاجر خوش ذوق ! پبغمبرشناسی تنها نه در مکّه ، در عالم سرشناسی از بیعتت پیداست که حیدر شناسی عطر علی دارد سراپای وجودت بانو! مِی ‌کوثر گوارای وجودت بوی نبوّت را که استشمام کردی بهر رواج دین حق اقدام کردی اسلام را با همتت اسلام کردی کفّار را با ثروتت ناکام کردی بوده اساس دین و آیین پیمبر اخلاق او ، اموال تو ، شمشیر حیدر عیسی غلام همسرت تا روز محشر مریم کنیز دخترت تا روز محشر عصمت نخی از معجرت تا روز محشر باقی ست نسل کوثرت تا روز محشر مِهرت برای آسمان‌ها و زمین بس داماد تو حیدر شده ، فخرت همین بس ای طاهره ! بانوی باتقوای مکّه سنگ صبور و حامی آقای مکّه بی اعتنا به طعنه ی زن‌های مکّه ای کاش نیشابور بودی جای مکّه شعب ابی طالب تو را از پا نینداخت آزار اهل شرک از تو « شیرزن » ساخت بانو سلامت می‌کنم از دور و نزدیک پیش حبیب خود در این شب‌های تاریک راحت برو راحت بیا " اُمّ الصعالیک " مکّه ندارد کوچه‌های تنگ و باریک مکّه مدینه نیست آتش پا بگیرد میخی درون سینه ی تو جا بگیرد رفتی ندیدی رکن حیدر را شکستند الواط های بی حیا در را شکستند نامردها ، پهلوی کوثر را شکستند قلب پر از مِهر پیمبر را شکستند رفتی ندیدی باغ تو بی یاسمن شد ای باکفن ! آخر حسینت بی کفن شد
‏این لینک را دنبال کنید تا به گروه من در WhatsApp ملحق شوید: https://chat.whatsapp.com/Ie5H2bXilyv4aTbz9OP4hI
به جمع عاشقان سیدالشهداء به کانال ضامن اشک بپیوندید. @zameneashk1
هدایت شده از کتابخانه مقتل امام حسین ع و معصومین ع
4_5771824506905559403.pdf
1.47M
کتابخانه ضامن اشک ، زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک👇👇 @zameneashkbook کتابخانه ایتا👇👇 @zamenashkbook1
ای بردلم امیر، یا مجتبی حسن محبوب بی نظیر، یا مجتبی حسن از سوی ذالجلال، درمکتب کمال مارا توئی دبیر ، یا مجتبی حسن فرزند شیر حق ، مهر منیر حق روشنگر ضمیر، یا مجتبی حسن حلال مشکلی ، فرمانده ی دلی ای عشق دلپذیر ، یا مجتبی حسن من آهوی دلم ، بوده ست از ازل در دامتان اسیر ، یا مجتبی حسن ذکرم شده مدام ،ازصبح تا به شام یاغوث‌وُ یا مجیر ، یا مجتبی حسن تو دُرِّ کوثری ، بی شک وُ شبهه هست خیر شما کثیر ، یا مجتبی حسن فرزند شیر حق، مهر منیر حق روشنگر ضمیر، یا مجتبی حسن جان علی قسم ، مستم کن ازکرم از باده ی غدیر، یا مجتبی حسن من پیر‌ وُ خسته ام ، ازپا نشسته ام دست مرا بگیر ، یا مجتبی حسن سلطان ذوالکرم ، بنما عنایتی بر این فقیر پیر ، یا مجتبی حسن مگذار روز حشر ، درپیشگاه حق افتد سرم به زیر ، یا مجتبی حسن هرچند من بدم ، از خود مکن ردم خرده به من مگیر ، یا مجتبی حسن احد