eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
6هزار دنبال‌کننده
280 عکس
205 ویدیو
44 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. السلام علیک یا صاحب الزمان رسد ز نم نم باران صدای آمدنت به اشک دیده بخوانم دعای آمدنت چه دیده ها که براهت سپید شد آقا چه گریه دار شده ماجرای آمدنت .
محتاج نگاه و با دلی غرق گناه بردیم به نام حضرت نور پناه وا شد گره کور هرآنجا گفتیم یا فاطمه اشفعی لنا عند الله بر شام سیاه شیعیان ماه آمد درمانگر هرچه درد، از راه آمد عطر قدمش میان دنیا پیچید ای منتظران بقیه الله آمد بارانی وبی قرار و عاشق چشمم در تاب و تب مرگ دقایق چشمم هستی همه جا و در تماشای رخت یک عمر نبود و نیست لایق،چشمم شیـدای امـام منتظَر بسیـار است عمـریست جهـان منتظِر دیـدار است این چشـم اگـر لایق دیدارش نیست شاید سر سفره نـان مشکلدار است! آه است که آمیخته با بازدم است عجل لولیک الفرج ذکر همه است در مدعیـان انتظـارش افسـوس آن سیصد و سیزده نفر مرد کم است در شهر اگر هنوز ایمانی هست در کالبد خسته ی ما جانی هست چون معتقدیم منتقم در راه است ویرانی و غم را سرو سامانی هست آماج تمام فتنه ها خواهد شد به درد عظیم مبتلا خواهد شد این کشور شیعه تا ظهور مهدی(عج) هر بار زمین نخورده پا خواهد شد هستیم گرفتار غم و عسر و حرج افتاده جهان ظلم با ما سر لج سرباز ولایتیم و بر لبهامان جاریست همیشه ذکر تعجیل فرج او می رسد و ثبات باید بدهد یک حرکت کیش و مات باید بدهد دنیا به کنار،مردم ایران را از فتنه و شر نجات باید بدهد .
. بی تو دلهای ما بی قرار خسته ایم از تب انتظار العجل وعده ی کردگار حال و روز زمین گشته تار درد ها مهلک و بی شمار از پس پرده بیرون بیا با قدومت بیاور بهار بی حجابی شده افتخار رفته از مردها اختیار چشم و دلها به فحشا دچار نهی منکر گرفتار عار کیست دیگر به فکر وقار؟ حق علی گفت و شد یادگار «لعن اللهُ مَن لا یَغار» گرچه این نیست پایان کار سبز خواهد شد این شوره زار یک شب از قلب گرد و غبار بسته ای بر کمر ذوالفقار از خم جاده، ای تک سوار می رسی و عدالت شود در جهان با شما برقرار .
. دنیا قشنگ می شد اگر دل قرار داشت آغاز سالِ باور مردم بهار داشت پایان تلخ کامی و غم های بی امان یک جمعه حین نم نم باران قرار داشت عطر شکوفه نیست، از این باغ در کما هرگز نمی شود ثمری، انتظار داشت باید برای دیدن خورشید بی غروب یک شهر دلشکسته ی دائم دچار داشت مثل همیشه در تب نوروز مانده ایم ای کاش یک نفر خبری از نگار داشت... .
. تو سرم هزار و شونصد تا سوال بی جوابه که دلیل قحط بارون واسه ی کشف حجابه!؟ یا دلیل اون گناه و اختلاسِ با نشوناست؟ یا که کدخدا پرستی باعث قحطی آبه؟ واسه کم فروشی و کم کاری و نون حرومه؟ یا دهن کجی به عکس شهدای انقلابه؟ واسه ی نفوذیای دم‌کلفت با نفوذه که نگاهشون به غرب و شازده ی عالیجنابه؟ نمیباره آسمون و از عطش کویر لوتیم یا که یکباره میاد و آیه ی رنج و عذابه یا تقاص اشتباهه یا که امتحان سخته یا که هیچ کدومشون نیست و خدای ما تو خوابه داره می لنگه یه جای کارمون وگرنه دنیا همه چیش قاعده مند و از روی حساب کتابه ‌ خلاصه هرچی که هست و باعثش هرچیزی باشه قحطیِ آبه و وضع مملکت خیلی خرابه دیگه شوره زار شده سدای آبمون بفهمید آبی دریای بیکرانمون دیگه سرابه همه چیز سهمیه بندی شده مثل آب خوردن مصرف درست مون خودش یه جورایی ثوابه کاشکی از خدا بخواد بارون بباره اون کسی که لنگر زمینِ وُ دعاش همیشه مستجابه .
. وقتی غزل به نام علی(ع) می شود شروع خورشیدی از فضائل او می کند طلوع آئینه ی خداست که در وصف ذات او باید شود به اعظم اسماء حق رجوع دست زمین به قامت شأنش نمی رسد در سجده در تضرع و بخشنده در رکوع وقتی زمانه قدر علی(ع) را نگه نداشت باید که خون شود شب قدر زمین دموع دنیا دوباره تشنه ی جام عدالت است حالا که رنج اهل زمین رفته تا شیوع بی شک به ختم غیبت کبری دهد نوید سالی که با عزای علی(ع) می شود شروع .
. لبخنـد شبی ز حصـر برخواهد گشت با همت شیعـه نصر برخواهد گشت هرکس که شود شهید آزادی قدس همراه امام عصر(عج) برخواهد گشت .
. همه رفتند پی رؤیت ماه منم و حسرت یک نیم نگاه چه عذابی است که با کوه گناه نشود هیچ نصیبت به جز آه...
. عج آقایِ زمین و ماه و خورشید بیا در این شبِ عید، نورِ اُمیّد بیا ما مُنتظرِ عیدِ حضورت هستیم ای صبحِ ظهورِ برترین عید بیا .
. ایام ای کاش پیاده شود این طرح بدیع از هشتم شوال الی هشت ربیع همگام شود امامت صاحب عصر با ختم پروژه ی حرم های بقیع .
. ای کاش همیشه بی قرارت بودیم! در تک تک لحظه ها دچارت بودیم ایام تمام هفتـه را چون جمعـه شاگــرد کلاس انتظارت بودیم .
. عج عمریست به نرخ روز یا نان خوردیم یا از سـر سفـره ی ریا نان بردیم ما دغدغه مان همیشه نان بوده، نه تو... تعجیل نمـا کـه از غـم نان مردیم! .