eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
6هزار دنبال‌کننده
282 عکس
205 ویدیو
44 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. بسم الله الرحمن الرحیم رئوف با دست‌خالی آمدم، سلطان رئوف است این میزبان هم‌واره با مهمان رئوف است پرسیدم از علامه‌ای درباره‌ی او یک‌جمله فرمودند که؛ "ایشان رئوف است" آهو گواهی می‌دهد این‌مصرعم را این مرد با انسان و با حیوان رئوف است شعری که در مدح امام مهربانی‌ست حتی ردیف‌و‌قافیه در آن "رئوف است" آنقدر رأفت دیده شد در این حرم که حتی رواق و گنبد و ایوان رئوف است فرقی ندارد خوب و بد در محضر او وقتی برای زائران یک‌سان رئوف است از بس رئوفی می‌کند، انگار تنها او در تمام عالم امکان رئوف است ضرب‌المثل‌ها پیش او تغییر کردند؛ "هرچه گدا کاهل بود، سلطان رئوف است" .................................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. محتاج نگاه و با دلی غرق گناه بردیم به نام حضرت نور پناه وا شد گره کور هرآنجا گفتیم یا فاطمه اشفعی لنا عند الله بر شام سیاه شیعیان ماه آمد درمانگر هرچه درد، از راه آمد عطر قدمش میان دنیا پیچید ای منتظران بقیت الله آمد بارانی وبی قرار و عاشق چشمم در تاب و تب مرگ دقایق چشمم هستی همه جا و در تماشای رخت یک عمر نبود و نیست لایق،چشمم شیـدای امـام منتظَر بسیـار است عمـریست جهـان منتظِر دیـدار است این چشـم اگـر لایق دیدارش نیست شاید سر سفره نـان مشکلدار است! آه است که آمیخته با بازدم است عجل لولیک الفرج ذکر همه است در مدعیـان انتظـارش افسـوس آن سیصد و سیزده نفر مرد کم است در شهر اگر هنوز ایمانی هست در کالبد خسته ی ما جانی هست چون معتقدیم منتقم در راه است ویرانی و غم را سرو سامانی هست آماج تمام فتنه ها خواهد شد به درد عظیم مبتلا خواهد شد این کشور شیعه تا ظهور مهدی(عج) هر بار زمین نخورده پا خواهد شد هستیم گرفتار غم و عسر و هرج افتاده جهان ظلم با ما سر لج سرباز ولایتیم و بر لب‌هامان جاری‌است همیشه ذکر تعجیل فرج او می رسد و ثبات باید بدهد یک حرکت کیش و مات باید بدهد دنیا به کنار،مردم ایران را از فتنه و شر نجات باید بدهد .
. نمی دانم که دیدارت در اقبال که می افتد و یا تصویر رویت در کدامین برکه می افتد محاق افتاده می گویند نادانها نمی آیی ولی از پرده بیرون ماه عالم ، بلکه می افتد سلام ای وعده ی صادق، مرا دریاب در وقتِ ظهور باشکوهت در همان روزی که می افتد ولی با مقدمت بد می شود اوضاع بعضی ها دغل بازان ما بازارشان از سکه می افتد دمار از ما در آوردند دینداران بی تقوا تو می آیی و از اسلام ناب این لکه می افتد جهان در انتظار بانگ زیبای انا المهدی است که بی شک اتفاق از سرزمین مکه می افتد ...................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
‌. ایام عام‌الحزن ای باعث آرامش احوال پیغمبر بعد از تو "عام‌الحزن" شد هرسال پیغمبر آرامشی در عمق جان خویش حس می‌کرد هر وقت می‌رفتی به استقبال پیغمبر او چون تویی را دارد و تو همچو اویی را پس خوش به اقبال تو و اقبال پیغمبر چندین مجلّد می‌شود در صورت تحقیق شان تو در آیینه‌ی اقوال پیغمبر از دیگران هرقدر هم رنج‌وبدی می‌دید با تو همیشه خوب می‌شد حال پیغمبر از کودکی دنبال حق بودی و آخر شد تعبیر رویای تو در تمثال پیغمبر اسلام ثروتمند شد از آن زمانی که یک روزه اموال تو شد اموال پیغمبر مادربزرگ سفره‌داری مثل تو دارند اکرام اگر ارثیه شد در آل پیغمبر جای تو حتی لحظه‌ای خالی نخواهد ماند در سینه‌ی از عشق مالامال پیغمبر زهرا اگر دنبال حیدر رفته در کوچه چون دیده هرلحظه تو را دنبال پیغمبر... .
. اَعلـــــــی حضـــــرتِ اباصــــالِحَ الْمَـهـــــدی! چـــــــــون پیمــبر، تویـی حبیبِ خـــــــــــدا چــــــــــون خــــدیجه، تویی وقــــــار و وفا چــــــــــون علی که خرید قــــــــــــــنبر را... می‌‌شـــــــــــــــود که تو هم مــــــــرا بِخَری؟ " مــــــــــا اَنَا ســــــــیّدی و مـــا خَــــطَری " خـــــــاک ریزم به ســـــــر، از این محــــنت: ظـــــــــــــــــاهرم من، ولی تو در غیـــــــبت راحــــــــــــــــتم من، ولی تو در شـــــــــدّت تو امـــــــــــــام ِ غــــــــــــــــــریب منتظَری " مــــــــــا اَنَا ســــــــیّدی و مـــا خَــــطَری " مـن که پیوســــــــــــــــــــــــــته‌‌اَم گرفتارت گــــــــر چــــه لب‌تشــــــــنه ام به دیدارت... یوســــــــــــــفیّ و خــــــــــــــــدا خریدارت من کـــــــه باشــــــــم کنــــم به تو نظــری؟ " مــــــــــا اَنَا ســــــــیّدی و مـــا خَــــطَری " قدمی میهمان چشـــــــــــــــــــــــــــمم باش کاش بودم زمـــــــــــــــــینِ تو ای کـــــــاش گر چه باشــــــــــــــــد مرا تبِ تو مَعـــاش.. من چه باشــــــــــــــــــم کنی به من گذری؟ " مــــــــــا اَنَا ســــــــیّدی و مـــا خَــــطَری " زنده کُن با ظــــــــــــــهور، قــــــــــــــرآن را خَـــــــــــــــــــــــــتم کُن با فرج، زمستان را گر چــــــــــــــــه این روزهای هجـــران را... با دعـــــــــــــــا بر تو می کنم ســـــــــــپری " مــــــــــا اَنَا ســــــــیّدی و مـــا خَــــطَری " من، اگر جــَـــــــــــــــــــــلدِ جمکران و قُمَم بينِ خُــــــــــــــــدّام تو همیشـــــــــــه گُمَم گر بدم، تشـــــــــــنه‌ی غـــــدیر خُمــَــــــــم تو عــــــــزیزِ دل پیــــــــــــامبــــــــــــــــری " مــــــــــا اَنَا ســــــــیّدی و مـــا خَــــطَری " ✍ شنبه ۱۴۰۲/۰۱/۱۲ .
. مدح‌ومرثیه مجتبی علیه‌السلام گناه‌کارترین بنده‌ی توام یارب به‌جان فاطمه شرمنده‌ی توام یارب ببین به‌پا شده بت‌خانه در دلم، اما هنوز معتقدم بنده‌ی توام یارب تمام عمر مرا سربلند کردی و من تمام عمر سرافکنده‌ی توام یارب گناه، خیمه‌ی غم در دلم زده اما هنوز منتظر خنده‌ی توام یارب به روسیاهی من بیشتر اضافه شده که بین خلق نماینده‌ی توام یارب اگر نظر کنی از لطف، رام خواهم شد منی که عبد گریزنده‌ی توام یارب گناه‌کارترین بنده‌ام، ولی دل‌خوش به‌دست رحمت بخشنده‌ی توام یارب در این سیاهی دنیا امید ما حسن است که دست رحمت بخشنده‌ی خدا حسن است کبوتریم و پی دانه‌ی امام‌حسن رسیده‌ایم درِ خانه‌ی امام‌حسن تمام مردم این شهر، شهرت ما را شناختند به دیوانه‌ی امام‌حسن عجیب نیست اگر می‌شوند دشمن و دوست اسیر لطف کریمانه‌ی امام حسن اگر تمام جهان میهمان او باشند هنوز جا دارد خانه‌ی امام حسن نمی‌رویم سراغ کسی به غیر از او که رزق ماست به پیمانه‌ی امام حسن دل شکسته‌ی ما آن‌قدر طوافش کرد لقب گرفت به پروانه‌ی امام حسن فقیر بوده ولی پادشاه می‌گردد گرفته هرکس عیدانه‌ی امام‌حسن هزارشکر که نام تو بر زبان من است "حسن" قشنگ‌ترین واژه‌ی جهان من است تمام شهر سر سفره‌ی ضیافت اوست که روزی همه‌ی خلق از کرامت اوست اگر چه خم نشده پیش هیچ‌کس، اما همیشه گردن ما زیر بار منّت اوست کریم قابل تعریف نیست، پس چه عجب! اگر که دشمن او شامل شفاعت اوست عجیب نیست که لبخند و مهربانی و عشق جواب آن‌همه بی‌حرمتی به ساحت اوست "سکوت" حکم خدا و رسول بود، ولی جمل نمونه‌ای از قدرت و شجاعت اوست فقط نه این که کرم کرد و رزق ما را داد نفس کشیدن ما نیز با عنایت اوست مرا به حج چه‌نیازی‌ست تا حسن دارم اگر به کعبه بیایم هدف زیارت اوست وجود عالم امکان به خاطر حسن است خوشابه‌حال هر آن‌کس که شاعر حسن است همان که با ادب و با‌وقار می‌بخشد فقط به خاطر پرودگار می‌بخشد به این دلیل غلام حسن خودش آقاست که گل همیشه به خار اعتبار می‌بخشد تمام زندگی من فدای مردی که تمام زندگی‌اش را سه‌بار می‌بخشد چرا که او پسر ارشد همان مردی‌ست که بین معرکه‌ی کارزار می‌بخشد بجز علی که به هنگام جنگ بخشیده‌ست کدام شیر به وقت شکار می‌بخشد؟ همیشه موقع بخشش که می‌شود این مرد به رسم فاطمه اول به "جار" می‌بخشد نمی‌دهم به دوعالم غلامی او را گرفتم اینکه به من اختیار می‌بخشد همیشه گفته‌ام از تو ولی کم است حسن غلام کوی تو آقای عالم است حسن کریم اوست که در اوج بی‌مرامی‌ها نشسته است سر سفره‌ی جزامی‌ها که نیک‌نام‌ترین است و خورده‌اند قسم به نیک‌نامی او کل نیک‌نامی‌ها کج است گردن‌شان پیش او، چرا که شدند به احترام حسن محترم گرامی‌ها غلام آل علی باش چون که می‌ارزد به پادشاهی عالم همین غلامی‌ها در این مقام که شهرت در اوج گمنامی‌ست همیشه در پی گمنامی‌اند نامی‌ها به یک نگاه کریم تو می‌شود شیرین برای دشمن تو اوج تلخ‌کامی‌ها همیشه گرم بماند به حق حضرت عشق به شوق دم زدن از او دم "کلامی" ها " چه مِدحتی بنویسیم در مقام حسن که هم غلام حسینیم و هم غلام حسن" تو را که دیده غم از شوق ریشه‌کن شده است همه اویس شدند و جهان قرن شده است برای هرکه تو را دیده نیست جای گله که هم‌ردیف ترانی همیشه لن شده است زبان شعر کم آورده است هرجایی که از فضائل بسیار تو سخن شده است به رمز و راز مسیحایی تو پی بردم از آن کویر که تا رد شدی چمن شده است حرام باشد اگر دست بی‌وضو بزنم به هر نگین که مزین به یاحسن شده است مگر به خواب ببیند شترسوار جمل کسی حریف تو در جنگ تن‌به‌تن شده است! تمام شهر برای حسین سینه زدند ولی حسین برای تو سینه‌زن شده است‌... امید ما کرم توست یا امام‌حسن زیارت حرم توست یا امام‌حسن .
مگر به‌خواب ببیند شترسوار جمل کسی حریف تو در جنگ تن‌به‌تن شده است
. علیهم السلام به من از کار جهان سینه‌زدن ارث رسید کاروبار پدرم بود و به من ارث رسید "از ازل ایل و تبارم همه عاشق بودند" به من از طایفه این فیض کهن ارث رسید وطن مادری سینه‌زنان کرببلاست نسل در نسل به ما حبّ وطن ارث رسید چشم من نام تو را دید و دلم عاشق شد عشق در لحظه‌ای از سر به بدن ارث رسید یک‌نفر آمد و یک طایفه را عاشق کرد از اویس است که رحمت به قرن ارث رسید هرکسی گفت؛ حسین، اشک مرا جاری کرد شبنم از ناحیه‌ی گل به چمن ارث رسید بی‌کفن ماند، ولی از حرم اطهر او در همه عمر به زوّار کفن ارث رسید زخم‌های تن بابا به حسین‌بن‌علی بی‌حرم بودن مادر به حسن ارث رسید . ...................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af ک گروه آموزش مقتل. https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. شب رسید و سکوت سنگینی به هیاهوی شهر حاکم شد با کمی نان به سمت نخلستان مردی از جنس نور عازم شد می‌رود تا به پیرمردی که در خرابه‌ست باز سر بزند کودکان یتیم منتظرند تا که مرد غریبه در بزند پادشاه کدام مملکتی در غم مردمش سهیم شده؟ چه کسی جز علی در اوج مقام مرکب کودک یتیم شده؟ خیلی از بچه‌ها نمی‌دانند نام این مرد آسمانی را ولی او هدیه می‌دهد به همه نان و خرما و مهربانی را کوله‌بارش همین که خالی شد شکر کرد و به کار خود برگشت یک نفر مانده بود و او حالا به محل قرار خود برگشت خلوتی داشت در سیاهی شب با خودش رو به ماه زمزمه کرد دردهای فراق فاطمه را باز در گوش چاه زمزمه کرد تو بگو دست جهل مردم شهر به کجا می‌برد مرا ای چاه... تا سحر با دل شکسته گرفت زیر لب نغمه‌ی " الا ای چاه... " مسجد کوفه آخرین روز است که علی را امام می‌بیند نانجیبی به تیغ زهرآلود کار او را تمام می‌بیند سر او را شکسته‌اند، اما دل او از همه شکسته‌تر است خسته از عدل اوست کوفه ولی علی از روزگار خسته‌تر است همه دیدند در کنار علی خون محراب باغ لاله شده وسط روضه با همین تصویر روضه‌ی دیگری حواله شده ناگهان در غروب روز دهم در دل اهل‌خیمه غوغا شد وسط جنگ بین زجر و سنان سر یک گوشواره دعوا شد سر اصغر به نیزه بند نشد فرق عباس با عمود شکست بدن اکبر ارباً اربا شد شمر بر سینه‌ی حسین نشست... .
. علیه‌السلام؛ فراق اگرچه مدح تو پیچیده در معانی نیست ولی سرودن تو شأن هر زبانی نیست تمام خلق خدا ریزه‌خوار خوان تواند ولی غذای خودت غیر قرص نانی نیست عجیب نیست که غیر از بلا به تو نرسید زمین مناسب مردان آسمانی نیست به این سوال فقط "عَمروْ" می‌دهد پاسخ که در مبارزه غیر از تو پهلوانی نیست هزارویک شب اگر لیلةُالمَبیت شوند کسی بجز تو مهیای جان‌فشانی نیست هرآن طرف که تو هستی "فَثمَّ وجهُ‌الله" بجز مسیر تو سمت خدا نشانی نیست به "مَن یَمُت یَرَنی" تو دلخوشم مولا که پاسخ "أَرِنی" غیر "لَن‌تَرانی" نیست محبت تو تمام امید ماست علی برای هر در بسته کلید ماست، علی خداست مست جمال تو و تو مست خدا به جلوه آمده در تو تمام هست خدا رسیده عشق تو از روز اول خلقت به بندگان خداجو و حق‌پرست خدا به‌جز تو که همه‌ی عمر در "بلا" بودی کسی برآمده از عهده‌ی الست خدا؟ به شوق این که دوباره نماز می‌خوانی به انتظار تو در عرش خود نشسته خدا تلاش کرده بفهمند حق فقط با توست به‌غیر باب تو ابواب را که بسته خدا به روز معرکه از تو شکست خواهد خورد هر آن که آمده با نیّت شکست خدا بریده باد دودست ابولهب‌صفتی که دست‌های تو را بسته است، "دست‌خدا" نوشته شد به تمام جهان و مافیهم؛ علی‌ست شان " یدالله فوق ایدیهم " اگرچه در همه عمر از غم علی گفتیم ولی هنوز کمی از کم علی گفتیم تمام شهر خریدار دار عشق شدند همین که جمله‌ای از میثم علی گفتیم به مرز شرک رسیدند مردم عالم اگرچه شمه‌ای از عالم علی گفتیم سوال کردم از او که: چگونه خوشبختیم؟ به خنده گفت پدر؛ چون دم علی گفتیم به جرم بردن نام علی شهید شدیم ولی به کوری چشم همه علی گفتیم شکست از کمر و عاقبت به خاک افتاد به کوه ذره‌ای از ماتم علی گفتیم غم علی غم زهراست، ما نمی‌فهمیم اگرچه در همه عمر از غم علی گفتیم علی که رفت جهان خالی از عدالت شد تمام سهم بشر از علی خجالت شد جهان بدون تو از هر بهار خالی ماند همیشه جای تو در روزگار خالی ماند قرار خسته‌دلان بوده‌ای و بعد از تو دل زمین و زمان از قرار خالی ماند کجایی ای همه‌ی فخر دین، که دین خدا بدون نام تو از افتخار خالی ماند تو رفتی و همه‌ی گردوخاک‌ها خوابید تمام معرکه‌ها از سوار خالی ماند کجاست حیدر کرار خیبر و احزاب که جان معرکه از ذوالفقار خالی ماند ندیده چشم زمانه به خاطر فقرا که شانه‌های تو از حمل بار خالی ماند صدای پای تو امشب نیامد از کوچه پیاله‌های پر از انتظار خالی ماند فقط علی درِ هر خانه رفت و در می‌زد به هر یتیم و اسیر و فقیر سر می‌زد شد از مصیبت تو قد چرخ مینو خم ولی هنوز نیاورده‌ای به ابرو خم تمام عدل جهان یک‌طرف اگر باشد هنوز هست به سمت علی ترازو خم کسی که سمت علی نیست، هرکجاست، خطاست. درخت بی‌ریشه می‌شود به هر سو خم اگرچه شانه‌ی او کوه استواری بود که چشم عالم و آدم ندید از او خم غمی عجیب دلش را دوباره می‌گیرد همین که فاطمه‌اش می‌شود به پهلو خم چگونه قد بکشد مرتضی؟ که شد کمرش به یاد دیدن قدّ کمان بانو خم فراق فاطمه از پا نشاند مردی را که در برابر عالم نکرد زانو خم نخورد در همه‌ی جنگ‌ها شکست، علی به داغ فاطمه آخر زمین نشست، علی... .
. بسم الله الرحمن الرحیم حدود رها کرد از غم دنیا تمام تاروپودش را علی وقف ضعیفان کرد سرتاسر وجودش را... بجز مولای ما دیگر امیری نیست در تاریخ که خود زحمت کشید اما به مردم داد سودش را جهان چون شمع بیت‌المال شد خاموش، وقتی‌که نفهمید از مقامات علی حّد و حدودش را نه ملاها و عالم‌ها، نه سائل‌ها و مسکین‌ها ندانستند قدرش را، نفهمیدند جودش را زمین و آسمان و منبر و محراب دلتنگ‌اند رکوعش را، سجودش را، قیامش را، قعودش را فراز مطلق دنیاست وقتی در تمام عمر ندیده هیچکس جز لحظه‌ی سجده فرودش را خودش را مرکب طفل یتیمی می‌کند مردی که شمشیر آرزو دارد ببیند رنگ خودش را علی آن شب از این دنیای فانی رفته که دیده میان آسمان خانه‌اش ماه کبودش را کسی که حق او را ناجوانمردانه غاصب شد گناهی کرد و در چشم دوعالم کرد دودش را زمین هرآینه چشم‌انتظار دیدن روزی‌ست که در آیینه‌ی موعود می‌بیند نمودش را . ............................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. همه رفتند پی رویت ماه منم و حسرت یک نیم نگاه چه عذابی است که با کوه گناه نشود هیچ نصیبت به جز آه... .