eitaa logo
🇮🇷 کانال شعر وادب #ایران_من 🇮🇷
1.3هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
4.9هزار ویدیو
40 فایل
🔹به نـام خـداوند #شعــــرو_ادب که با واژه بخشیده جانها به لب #دانشکده مجازی ✅ درج #اشعار از شعرای #ایران_زمین درمناسبت های مختلف ، همراه با #تقویم_روز و حافظ خوانی #شعرکودک و #آموزش #شعر آیدی مدیر👈 @shiriwatch و ادمین 👈 @Sabershiri آیدی کانال ⤵⤵
مشاهده در ایتا
دانلود
گفته بودم شادمانم؟ بشنو و باور مکن ! گاه می لغزد زبانم، بشنو و باور مکن ! گفتی آیا در توانت هست از من بگذری؟ گفتم آری می توانم ... بشنو و باور مکن ! عشق اگر افسانه می سازد که در زندان دل چند روزی میهمانم ، بشنو و باور مکن ! در جواب نامه فرهاد اگر شیرین نوشت: "با همه نامهربانم" ، بشنو و باور مکن ! گاه اگر در پاسخ احوال پرسی های تو گفته بودم شادمانم ، بشنو و باور مکن ! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌╭ 🇮🇷 کانال شعروادب ایران من 🇮🇷 ( ╰┈➤ @ashareiranman ✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️
من آشنای کویرم، تو اهلِ بارانی چه کرده‌ام که مرا از خودت نمی‌دانی؟ مرا نگاه! که چشم از تو بر نمی‌دارم تو را نگاه! که از دیدنم گریزانی من از غم تو غزل می‌سرایم و آن را تو عاشقانه به گوشِ رقیب می‌خوانی هزار باغِ گل از دامن تو می‌روید به هر کجا بروی باز در گلستانی قیاسِ یک به یکِ شهر با تو آسان نیست که بهتر از همگان است؟ بهتر از آنی   ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌╭ 🇮🇷 کانال شعروادب ایران من 🇮🇷 ( ╰┈➤ @ashareiranman ✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️
🇮🇷 کانال شعر وادب #ایران_من 🇮🇷
من آشنای کویرم، تو اهلِ بارانی چه کرده‌ام که مرا از خودت نمی‌دانی؟ مرا نگاه! که چشم از تو بر نمی‌دا
آقای سجاد سامانی متولد ۱۴ دی ۱۳۷۱ در تهران است. او سرودن را از دورۀ‌ راهنمایی آغاز کرد و برای این‌که به‌صورت جدی وارد دنیای ادبیات شود، در مقطع پیش‌دانشگاهی از ریاضی به علوم انسانی تغییر رشته داد. با تلاشی که داشت توانست در ۱۸ سالگی رتبۀ برتر جشنوارۀ شعر دانش آموزی را کسب کند و در همان سال توفیق پیدا کرد تا شعرش را در محضر رهبر معظم انقلاب قرائت کند. از سامانی دو کتاب «ایما» و «سالیان» به چاپ رسیده است.   ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌╭ 🇮🇷 کانال شعروادب ایران من 🇮🇷 ( ╰┈➤ @ashareiranman ✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️
من آشنای کویرم، تو اهلِ بارانی چه کرده‌ام که مرا از خودت نمی‌دانی؟ مرا نگاه! که چشم از تو بر نمی‌دارم تو را نگاه! که از دیدنم گریزانی من از غم تو غزل می‌سرایم و آن را تو عاشقانه به گوشِ رقیب می‌خوانی هزار باغِ گل از دامن تو می‌روید به هر کجا بروی باز در گلستانی قیاسِ یک به یکِ شهر با تو آسان نیست که بهتر از همگان است؟ بهتر از آنی   ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌╭ 🇮🇷 کانال شعروادب ایران من 🇮🇷 ( ╰┈➤ @ashareiranman ✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️
آقای سجاد سامانی متولد ۱۴ دی ۱۳۷۱ در تهران است. او سرودن را از دورۀ‌ راهنمایی آغاز کرد و برای این‌که به‌صورت جدی وارد دنیای ادبیات شود، در مقطع پیش‌دانشگاهی از ریاضی به علوم انسانی تغییر رشته داد. با تلاشی که داشت توانست در ۱۸ سالگی رتبۀ برتر جشنوارۀ شعر دانش آموزی را کسب کند و در همان سال توفیق پیدا کرد تا شعرش را در محضر رهبر معظم انقلاب قرائت کند. از سامانی دو کتاب «ایما» و «سالیان» به چاپ رسیده است.   ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌╭ 🇮🇷 کانال شعروادب ایران من 🇮🇷 ( ╰┈➤ @ashareiranman ✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️
448.8K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بی من چگونه رفت؟ مگر دوستم نداشت؟ آخر چه خواستم که دگر دوستم نداشت؟ ‌ آن اشک‌های شوق در آغازِ هر سلام آن خنده‌ها چه بود؟ اگر دوستم نداشت ‌ آه ای دل صبورِ کماکان در انتظار! آه ای نگاه مانده به در! دوستم نداشت ‌ کار رقیب بود که نامهربان من از روز دیدنش به نظر دوستم نداشت ‌ من تا سحر به گریه و او تا سحر به خواب دردا که قدر خواب سحر دوستم نداشت... . ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌╭ 🇮🇷 کانال شعروادب ایران من 🇮🇷 ( ╰┈➤ @ashareiranman ✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️
دل دیوانه‌ام با دیدن بیگانه می‌لرزد چه با بیگانه می‌گویی؟ دل دیوانه می‌لرزد توان گریه‌ی آرام در ابر بهاری نیست اگر از های های گریه‌هایم شانه می‌لرزد برای دیدنم ای کاش در قلب تو شوقی بود که حتی شمع هم با دیدن پروانه می‌لرزد فرو می‌ریزد ایمان مرا موی پریشانی که گاهی با نسیم کوچکی ویرانه می‌لرزد تو را می‌بیند و در دست زاهد رشته‌ی تسبیح تو را می‌بینم و در دست من پیمانه می‌لرزد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌╭ 🇮🇷 کانال شعروادب ایران من 🇮🇷 ( ╰┈➤ @ashareiranman ✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️ 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید
نازپرورده ‌ای و درد نمی‌ دانی چیست گریه ی ممتد یک مرد نمی‌ دانی چیست روی پوشاندی و پوشاندن این ماه تمام آنچه با اهل زمین کرد نمی‌دانی چیست در کجا علم سخن یاد گرفتی که هنوز ظاهرا معنی “برگرد” نمی ‌دانی چیست شادمان باش ولی حال مرا هیچ مپرس آنچه غم بر سرم آورد نمی‌ دانی چیست گفتم از عشق تو دلخون شده ‌ام، خندیدی نازپرورده ‌ای و درد نمی‌ دانی چیست ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌╭ 🇮🇷 کانال شعروادب ایران من 🇮🇷 ( ╰┈➤ @ashareiranman ✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️
این شب تاریک، این چشم سیاهش را نگاه! در شب دل بردن از مردم، نگاهش را نگاه! گیسوانش جنگجویان شب و مژگان او نیزه‌دارانند، غوغای سپاهش را نگاه! نیمه‌شب دل می‌ربود از من که چشمش بسته شد پلک خسته، این رفیق نیمه‌راهش را نگاه! آسمان دریای خون شد، ابر زیر گریه زد حالِ دورافتادگان از روی ماهش را نگاه! با رقیبان گفت : "آه ، از دوریش ناراحتم" چشمک رندانۀ او بعدِ آهش را نگاه! در پناه حق🌙 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌╭ 🇮🇷 کانال شعروادب ایران من 🇮🇷 ( ╰┈➤ @ashareiranman ✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️ 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید
ياراي گريه نيست، به آهي بسنده کن ! آري، به آه گاه به گاهي بسنده کن! درد دل تو را چه کسي گوش مي‌کند؟ اي در جهان غريب! به چاهي بسنده کن! دستت به گيسوان رهايش نمي‌رسد از دوردست‌ها به نگاهي بسنده کن! سرمستي صواب اگر کارساز نيست گاهي به آهِ بعدِ گناهي بسنده کن! اهل نظر نگاه به دنيا نمي‌کنند تنها به ياد چشم سياهي بسنده کن! . ‌🇮🇷کانال شعروادب ایران من🇮🇷    (    ╰┈➤  @ashareiranman ✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️
هیچ دانایی فریبِ چشم‌هایت را نخورد عاقبت کاری به دستم می‌دهد نادانی‌ام! تقابل عقل و عشق ‌🇮🇷کانال شعروادب ایران من🇮🇷    (    ╰┈➤  @ashareiranman ✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️
آه اگر دوران شیرین وفا خواهد گذشت روزهای هم‌نشینی‌های ما خواهد گذشت بعد من تنها نخواهی ماند، اما بعد تو بر من تنها نمی‌دانی چه‌ها خواهد گذشت عاشقان تازه‌ات اهل کدام آبادی‌اند؟ عطر گیسوی تو این بار از کجا خواهد گذشت؟ تاب دورافتادنم از تاب گیسوی تو نیست کی دل آشفته از موی رها خواهد گذشت؟ ای دعای عاشقان پشت و پناهت! بازگرد بی تو کار دوستداران از دعا خواهد گذشت ... ‌🇮🇷کانال شعروادب ایران من🇮🇷    (    ╰┈➤  @ashareiranman ✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️