eitaa logo
🇮🇷 کانال شعر وادب #ایران_من 🇮🇷
1هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
3.6هزار ویدیو
34 فایل
🔹به نـام خـداوند #شعــــرو_ادب که با واژه بخشیده جانها به لب #دانشکده مجازی ✅ درح #اشعار از شعرای #ایران_زمین درمناسبت های مختلف ، همراه با #تقویم_روز و حافظ خوانی #شعرکودک و #آموزش #شعر آیدی مدیر👈 @shiriwatch و ادمین 👈 @Sabrshiri آیدی کانال ⤵⤵
مشاهده در ایتا
دانلود
نمی‌توان به تو شرحِ بلای هجران کرد فتاده‌ام به بلایی، که شرح نتوان کرد ز روزگار، مرا خود همیشه دردی بود غم تو آمد و آن را هزار چندان کرد... بلای هجر تو مشکل بوَد، خوش آن بیدل که مُرد پیش تو و کار بر خود آسان کرد... خیالِ کشتن من داشت وه! چه شد یارب؟ کدام سنگدل آن شوخ را پشیمان کرد؟ جراحتِ دل ما بر طبیب ظاهر نیست که تیر غمزه‌ی او هرچه کرد پنهان کرد نیافت لذّتِ اربابِ ذوق، بی دردی که قدر درد ندانست و فکر درمان کرد! هلالی از دل مجروح من چه می‌پرسی؟ خرابه‌ای که تو دیدی فراق ویران کرد... 👇 🇮🇷 ڪانال من 🇮🇷 ┏━━━🌷💌💐━━━┓ 👉 @ashareiranman 👈 👉 @ashareiranman 👈 ┗━━━💐💌🌷━━━┛ عضویت در کانال👆👆👆👆👆
بدرالدین هلالی استرآبادی از بزرگترین شاعران اواخر قرن نهم و اوایل قرن دهم بوده است که اصالتاً از ترکان جغتایی است. او در هرات متولد شده است و از ملازمان امیر علیشیر نوایی بوده است. شهرت او در غزل است و مثنویهای شاه و درویش (شاه و گدا)، صفات‌العاشقین و لیلی و مجنون او نیز معروف است. امیر عبیدالله خان ازبک او را به جهت کینهٔ شخصی به تشیع متهم کرد و به قتل رسانید (این که او به راستی شیعه بوده یا نه را از روی اشعارش نمی‌توان استخراج کرد چرا که وی در آثارش گاه از خلفای راشدین و گاه از ائمهٔ شیعه نام برده و چنان می‌نماید که به مقتضای زمان به این سو و آن سو متمایل می‌شده است). مشهور است که سیف‌الله نامی در قتل او ساعی بود و از این جهت سال مرگ وی را به ابجد با عبارت «سیف‌الله کشت» (معادل ۹۳۶ هجری قمری) ضبط کرده‌اند. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌╭ 🇮🇷 کانال شعروادب ایران من 🇮🇷 ( ╰┈➤ @ashareiranman ✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️
مه من، بجلوه گاهی که ترا شنودم آنجا جگرم ز غصه خون شد، که چرا نبودم آنجا؟ گه سجده خاک راهت بسرشک می کنم گل غرض آنکه دیر ماند اثر سجودم آنجا من و خاک آستانت، که همیشه سرخ رویم بهمین قدر که روزی رخ زرد سودم آنجا بطواف کویت آیم، همه شب، بیاد روزی که نیازمندی خود بتو می نمودم آنجا پس ازین جفای خوبان ز کسی وفا نجویم که دگر کسی نمانده که نیازمودم آنجا بسر رهش، هلالی، ز هلاک من کرا غم؟ چو تفاوتی ندارد عدم و وجودم آنجا ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌╭ 🇮🇷 کانال شعروادب ایران من 🇮🇷 ( ╰┈➤ @ashareiranman ✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️
هردم از چشم تو دل را نظری می‌باید صد نظر دید و هنوزش دگری می‌باید آن قدر سرکشی و ناز، که باید، داری شیوه مهر و وفا هم قدری می‌باید هرچه در عالم خوبی‌ست از آن خوب‌تری نتوان گفت کزان خوب‌تری می‌باید به امید نظری در گذرت خاک شدیم از تو بر ما نظری و گذری می‌باید گفتی: از وصل خبر یافته‌ای، خوش دل باش خبری هست ولیکن اثری می‌باید به قدم طی نشود راه بیابان فراق قطع این مرحله را بال و پری می‌باید در ره عشق، هلالی، خبر از خویش مپرس که درین راه ز خود بی‌خبری می‌باید   ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌╭ 🇮🇷 کانال شعروادب ایران من 🇮🇷 ( ╰┈➤ @ashareiranman ✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️
شبِ غم دیده بستم، تا نبینم بی تو عالم را چه باشد، گر گشایم چشم و این شب را سحر بینم؟ در پناه حق 🤲 ‌🇮🇷کانال شعروادب ایران من🇮🇷    (    ╰┈➤  @ashareiranman ✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️