eitaa logo
اشعار مداحی اهل بیت(علیهم السلام)
121 دنبال‌کننده
22 عکس
12 ویدیو
1 فایل
ارتباط با ادمین @ashareahlebeyt
مشاهده در ایتا
دانلود
قدری بخند و حال مرا رو به راه کن فکری به حال گریه این بی پناه کن بالا بگیر پلک ترت را نگاه کن زهرا ببین که همسفرت گریه می کند دارد به وضع بال و پرت گریه می کند    دارم کنار بستر تو گریه می کنم با پاره های معجر تو گریه می کنم با گریه های آخر تو گریه می کنم مشکن مرا ، بدون تو من پیر میشم بعد از تو من غریب و زمین گیر می شوم   پهلو به پهلو می شوی و درد می کشی دیدم که راه می روی و درد می کشی دیدم به کوچه می دوی درد می کشی ... دیدند بسته دست علی را، تو را زدند چشمت به دست بسته من ... بی هوا زدند   ای با وفا بگو که در آن کوچه ها چه شد؟ قدت کمان نبود، جوانم، چرا؟ چه شد؟ ان روز بین راه، مگر با شما چه شد؟ این شهر هم به غربت من گریه می کند هر شب میان خواب حسن گریه می کند محمدی @asharemaddahieahlebeyt
اشک از دیده ي خونبار بیفتد سخت است هر کجا بستر بیمار بیفتد سخت است اوج این واقعه را جان علی می داند خانم خانه که از کار بیفتد سخت است به خدا فرق ندارد که کجا ، یک مادر ... کوچه یا در خم بازار بیفتد سخت است به زمین خوردن مادر به کناری امّا ... پیش چشم پسر انگار بیفتد سخت است مرد باشد ، و زنش پشت در خانهء او در دل آتش اغیار بیفتد سخت است سینه اش شد سپر شیر خدا ، امّا حیف کار این سینه به مسمار بیفتد سخت است صورت حور که از برگ گلی نازک تر گذرش چون که به دیوار بیفتد سخت است ... آنکه مادر شده این واقعه را می فهمد بعدِ شش ماه اگر بار بیفتد سخت است خواست تا شانه کند موی سر زینب را ... شانه از دست گرفتار بیفتد سخت است ! دیدن نیمه در سوخته سخت است ولی دیدنِ صحنه به تکرار بیفتد سخت است ... کوچه ها اوّل غم واقعهء کرببلاست ... علم از دست علمدار بیفتد سخت است   محمدی @asharemaddahieahlebeyt