هیچ امیدی نباشد بر من و احوال من
مستحق هیچ پروازی نباشد بال من
کارهای من وصالت را به تاخیر افکند
بوی هجران می دهد پرونده اعمال من
من دگر آن نوکر خوب و قدیمی نیستم
این لباس نوکری گرید بر این احوالِ من
بارها خوردم زمین از جا بلندم کرده ای
بارها شد جای من تو آمدی دنبال من
بارها دستم گرفتی و نمک گیرت شدم
شکر یک نعمت نکرد آخر زبان لال من
تا دم آخر منم شرمنده احسان تو
من گنه کردم تو کردی گریه بر احوال من
#اسماعيل_فتحى
@asharenaabe