eitaa logo
اشعار محمود یوسفی مشهد
836 دنبال‌کننده
627 عکس
4 ویدیو
0 فایل
باعرض سلام وادب خدمت همه عزیزان به فضل خدا و لطف ائمه اطهار در این کانال اشعار مدح و سرود و مرثیه اهل البیت علیهاالسلام و مناجات و پندیات سروده های این حقیرجهت استفاده مادحین عزیز به اشتراک گذاشته میشود خادم ونوکر اهل البیت عصمت وطهارت @mahmodusefi
مشاهده در ایتا
دانلود
مرثیه شهادت حضرت و گریز روضه به کربلا زین مصیبت قلب شیعه درخروش ناله ای از پشت در آید به گوش ناله ی جانسوز و آهی از عطش می زند از عمق جان و حنجرش قاتلش شد همسر ملعونه اش کرده مسموم از جفا در خانه اش دست و پا می زد عزیز فاطمه پشت در بر پاست رقص و هلهله یک کنیز از غربتِ او دل شِکست آب آورد ، اُمِّ فضل ، راهش بِبَست لیک آخر جرعه ای آبش نداد پور زهرا تشنه بود و جان بداد کربلا هم آب آورده هِلال شمر کرد این آرزویش را مَحال ای هِلال دیگر حسین سیراب شد نا نجیب او قاتل ارباب شد گفت کردی کار خود ای بی حیا لرزه بر جانِ تو افتاده چرا درجوابش گفت هلال سر شد جدا می شنیدم مادری میزد صدا کای بُنَّیَ ای غریب بی کفن سر بریدن تشنه لب در پیش من با فرج آن منتقم خواهد رسید ( یوسفی ) دارد به دیدارش امید ✍️ کانال اشعار محمود یوسفی مشهد مقدس @asharmahmodusefimashhad
موسم غمها شده در این جهان گاهِ ماتم گشته بهرِ شیعیان باز هم آقای عالم در عزاست خانه ی جد غریبش کربلاست تسلیت ای هشتمین نور ولا شد جوادت کشته ی زهر جفا زین مصیبت قلب شیعه درخروش ناله ای از پشت در آید به گوش ناله ای جانسوز دارد از عطش دل بسوزد بر جواد و بر غمش همسرِ ملعونه ی مولای ما زد شرر با زهر ، بر ابن الرضا دست و پا می زد عزیزِ فاطمه پشت در بر پا نمودند هلهله ناله های العطش می زد ولی جز کنیزی بهرِ او نشکست دلی ظرفِ آبی بهرِ او آورده است ام فضل راهِ کنیزش بَسته است لیک آخر جرعه ای آبش نداد پورِ زهرا تشنه بود و جان بداد کربلا هم آب آورده هِلال شمر دون کرد آرزویش را مَحال ای هِلال دیگر حسین سیراب شد گفت شمر و قاتلِ ارباب شد گفت ، کارِ خود نمودی بی حیا لرزه بر جانت فِتاده پس چرا ؟ تا نمودم ای هِلال ، سر را جدا می شنیدم مادری میزد صدا کِای عزیزم ای غریبِ عالمین تشنه لب ذِبحَت نمودند یا حسین ای خدایا کی رسد مولای ما ؟ منتقم از بهرِ آلِ مصطفی (یوسفی) آن منتقم خواهد رسید ما به دیدارش همه داریم امید ✍️ اشعار محمود یوسفی مشهد مقدس @asharmahmodusefimashhad
موسمِ غم آمده در این جهان گاهِ ماتم آمده بر شیعیان باز هم آقای عالم در عزاست خانه ی جدش مثالِ کربلاست تسلیت ای هشتمین نورِ ولا شد جوادت کشته ی زهرِ جفا زین مصیبت قلبِ شیعه درخروش ناله ها از پشتِ در آید به گوش ناله ای جانسوز دارد از عطش دل بسوزد بر جواد و بر غمش همسرِ ملعونه ی مولای ما زد شرر با زهر ، بر ابن الرضا دست و پا می زد عزیزِ فاطمه پشتِ در بر پا نمودند هلهله ناله های العطش می زد ولی جز کنیزی بهرِ او نشکست دلی ظرفِ آبی بهرِ او آورده است ام فضل راهِ کنیزش بَسته است لیک آخر جرعه ای آبش نداد پورِ زهرا تشنه بود و جان بداد کربلا هم ، آب آورده هِلال شمرِ دون ، کرد آرزویش را مَحال ای هِلال ، دیگر حسین سیراب شد گفت شمر و من دلم بی تاب شد گفت ، کارِ خود نمودی بی حیا لرزه بر جانت فِتاده ، پس چرا ؟ می نمودم من سرِ او را جدا می شنیدم مادری میزد صدا کِای عزیزم ،ای غریبِ عالمین تشنه لب ذِبحَت نمودند یا حسین ای خدایا کی رسد مولای ما ؟ منتقم از بهرِ آلِ مصطفی (یوسفی) آن منتقم خواهد رسید ما به دیدارش همه داریم امید ✍️ اشعار محمود یوسفی مشهد مقدس @asharmahmodusefimashhad