با شب چہ ڪند سینہ ے
این برڪہ ے بیتاب...
وقتی ڪہ تــــــو اے ماه
نخواهــی ڪہ بتابـــــے…!!!
#قاسم_صرافان
#شب_بخیر
💟 @asheghaaneh
با زبان ڪَـفتی: ... برو
با چشمها ڪَفتی: ...بیا
میرود در عاشقـی
دل یڪطرف...پا یڪطرف...!!!
#قاســـم_صـرافان
💟 @asheghaaneh
چاے
را بےپولکےخوردن
صفا دارد اگر
حبہ قندے
مثل تووو
شیرین زبانے
میکنـــد......❤️
#قاسم_صرافان
#عصــرتون_عاشقانه
💟 @asheghaaneh
با زبان ڪَـفتی: ... برو،
با چشمها ڪَفتی: ...بیا
میرود
درعاشقی
دل یڪطرف...
پا یڪطرف...!!!
#قاسـم_صــــرافان
💟 @asheghaaneh
با شب چه کند
سینهء این برکهء بیتاب...
وقتیکه تو ای ماه!
نخواهی که بتابی
#قاسم_صرافان
#شبت_بخیر_زندگی_من
💟 @asheghaaneh
قرار شد که بیایی و از ستاره بگویی
صدای پنجره باشی و از نظاره بگویی
تمام قصهی دردِ هزار و یک شب ما را
- بدون آنکه بخوانی- به یک اشاره بگویی
نشان صبح همین بود، همین که «حی علی العشق»
تو با صدای سپیدت به هر مناره بگویی
برای دخترکانی که سهم خاک نبودند
تو از جوانه زدن در شبی بهاره بگویی
و موج، پشت سرِ موج، به صخرهها بزنی تا
از آن حقیقت آبی در این کناره بگویی
چه سبز میشود آن روز که در صدای سواری
غزل دوباره بخوانی، اذان دوباره بگویی
#قاسم_صرافان
💟 @asheghaaneh
هم شاعر آیینی و هم شاعر جنگم
هم سخت، گرفتارِ دو تا چشم قشنگم
تا فتح کنم قلبِ تو چادر عربی را
باید بروم، با همهی شهر بجنگم
میگیرمت از پنجهی عاشق کُشِ تهران
از نصف جهان آمدهام، بچه زرنگم
دیدی اگر این شهر به رقص آمده، یعنی
یک تار ز گیسوی تو افتاده به چنگم
من یک دل و یک رو، وسط دام دو چشمم
یک رنگم و بازیچهی دنیای دو رنگم
در عشقِ تو، چون یوسفِ افتاده به چاهم
در دام تو، چون یونسِ در کام نهنگم
جای غزل، از دست تو و آن دلِ سنگت،
باید که فقط نوحه بخواند، دلِ تنگم
بگذار که مجنون صفت، از عشق بگویم
حتی اگر این شهر، زَنَد باز به سنگم
#قاسم_صرافان
💟 @asheghaaneh
نسیم،
عطر تو را صبح با خودش آورد
و گفت: روزیِ عشاق با خداوند است
#قاسم_صرافان
#صبح_بخیر
💟 @asheghaaneh