#شهیدانه
#خاطره
💠▫️یه روز نگاه کردم تو چشمای #حاج_ابراهیم گفتم ابراهیم چشمات چقدر قشنگن ،گفتم #چشمای تو خیلی زیبان و خدا چیزای زیبا رو برای ما نمی ذاره تو این دنیا برای خودش بر می داره
💠▫️مطمئنم حاجی تو وقتی #شهید بشی سرت جدا می شه #چشماتو خدا می بره.
#همسر حاج ابراهیم همت می گه چشمای ابراهیم من بخاطر این قشنگ بود
💠▫️یکی بخاطر اینکه این چشم ها #هیچوقت به گناه باز نشد
💠▫️دوم اینکه هر وقت خونه بود #سحر پا می شدم می دیدم چشمای قشنگ حاج ابراهیم دارن در خونه #خدا چه اشکی می ریزن
💠▫️گفتم من مطمئنم این چشما رو #خدا خاطر خواه شده چشمات نمی مونه.آخرش هم تو #عملیات_خیبر از بالای دهانش و لبهاش #سرش رفت چشما رو خدا با قابش برداشت و برد.
#شهید_محمدابراهیم_همت
🌻 @asheghane_ba_shohada
خیلی با مزه ست..بخونین👇👇👇👇
-------------------------------------------------
❣💫❣ هفت هشت سالش بیشتر نبود...☺️
ولی راهش نمی دادند،چادر مشکی سرش کرده بود،رویش را سفت گرفته بود...😁
رفت تو،یک گوشه نشست.😅
روضه بود،روضه ی حضرت زهرا(س).😌
مادر جلوتر رفته بود،سفت و سخت سفارش کرده بود:"پا نشی بیای دنبال من،دیگه مرد شدی😂،زشته،از دم در برت می گردونند".🙈
روضه که تمام شد،همان دم در چادر را برداشت،زد زیر بغلش و دِ بدو...!😅😄
________________________________
🌹#خاطره
🌹#سردار_شهید_مصطفی_ردانی_پور
بہ ما بپیوندید👇👇
💙❣ @Asheghane_ba_shohada❣💙