ای در دل من اصل تمنا همه تو
وی در سر من مایهی سودا همه تو
هر چند به روزگار در می نگرم
امروز همه تویی و فردا همه تو
الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج
#سلام _صبحت بخیرمولا_جان
❤عاشقانه های حلال🇮🇷
#عاشقانه_شهدا #شهید_محسن_حججی #قسمت7 💢خاطراتی از شهید حججی💢 حجت_خدا خانه اش طبقه ی_چهارم بود توی
#عاشقانه_شهدا
#شهید_محسن_حججی
#قسمت8
🌷#خاطرات_شهید_محسن_حججی🌷
چند باری من را با خودش برد #اصفهان سر مزار #شهیدکاظمی.😍
آن هم با ماشین یا اتوبوس یا مثل این ها.
#موتور هوندایش شرایط آتیش می کرد و از #نجف_آباد می کوبید می رفت تا اصفهان.😎
یک ساعت یک ساعت و خوردهای توی راه بودیم به #گلزار که میرسیدیم دو سه متر قبل از مزار حاج احمد می ایستاد.😇
دستش را به سینه می گذاشت، سرش را خم می کرد و به حاج احمد #سلام می داد.🤗
بعد آرام آرام می رفت جلو.می نشست کنار قبر.
اول یک دل سیر #گریه میکرد. بعد می رفت توی عالم خودش انگار دیگر هیچ چیز و هیچ کس را دور و برش نمی دید. عشق میکرد با حاج احمد. کسی اگر نمی دانست که فکر میکردم محسن آمده سر قبر بابایش.
اصلا نمی فهمیدمش.😳🙄
با خودم می گفتم یعنی چه جور میشود آدم با کسی که توی قبر از بیشتر #رفیق باشد تا آنهایی که زنده اند و هر روز می بیندشان؟🙄
وقتی هم می خواستیم برگردیم دوباره دستش را به سینه می گذاشت و همانطور عقب میآمد انگار که بخواهد از حرم امامزادهای بیرون بیاید.
نمی فهمیدمش واقعا نمی فهمیدمش.😞
♥♥♥♥♥
مسئول #هیئت بزرگی توی اصفهان بودم یک بار آمد پیشم و گفت: "ببخشید من دوست دارم #خادم این هیئت بشم. ممکنه؟"🤩✌🏻
سخت گیری خاصی داشتم روی انتخاب خادمین هیئت هر کسی را قبول نمیکردم. اما محسن را که دیدم بلافاصله قبول کردم.😍
و #معنویت از توی صورتش میبارید نیاز به سوال و تحقیق و اینجور چیزها نبود.
رو کرد به من و گفت: "ببخشید فقط دو تا تقاضا." گفتم: "بفرمایید."😯
گفت: "لطفاً توی هیئت کارهای #سنگین و #سخت رو به من بدید. بعد هم اینکه من رو بزارید برای کارهای #پشت_صحنه. نمیخوام توی دید باشم." #اخلاص توی تمام کلمات پیدا بود. قبول کردم.
ماه #محرم که می شد هر شب با ماشینش از نجف آباد می کوبید و میآمد اصفهان هیئت.😯 ساعتها خدمت میکرد و #عرق می ریخت غذا درست می کرد. چای درست میکرد. نظافت میکرد. کفش را جفت می کرد. ☺️
یک تنه اندازه ۱۰ نفر کار میکرد تا آخر شب ساعت ۱۱ دوازده می نشست توی ماشینش را خسته و کوفته راه افتاد سمت نجف آباد.😶
تا ۴۰ شب کارش همین بود بعضی وقت ها بهش می گفتم: "آقا محسن همه کارهای سنگین رو که تو انجام میدی خیلی داری اذیت میشی."😅
نگاهم میکرد لبخند می زد و می گفت: "حاجی اینا کار نیست که ما برای امام حسین علیه السلام انجام میدیم برای امام حسین علیه السلام فقط باید #سر داد!!!😔
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
بعضی موقع ها که توی جمع #فامیل میرفت سر به سرش می گذاشتند و دستش می انداختند.😒
به خاطر عقایدش،شغلش، ریشش، تیپ و قیافه اش، حزب اللهی بودنش، زیاد رفتنش به گلزار شهدا، ارادتش به #رهبری. می دانستم توی ذوقش می خورد می دانستم ناراحت می شود اما هیچ نمی گفت به روی خودش نمی آورد به همه آنها #احترام می گذاشت به تک تک شان.🤗💚
ΠΠΠΠΠΠΠΠΠΠ
بعضی موقع ها #علی کوچولوی یک ساله مان را رو به رویش می نشاند.😌
نگاهی به علی می کرد و بعد شروع می کرد به #روضه خواندن و #گریه کردن و سینه زدن.😭
#مجلس تماشایی داشتند. مجلس #دونفره پدر و پسری.
بعضی موقع ها هم نصف شب صدای گریه و مناجاتش میآمد.😢
میرفتم میدیدم نشسته سر #سجاده اش و دارد برای خودش روضه می خواند.
می نشستم کنارش. آنقدر با سوز و گداز روضه می خواند که جگرم آتش می گرفت.😭💚
میگفتم: "محسن، بسته دیگه. طاقت ندارم."
روضه حضرت زهرا علیها السلام را که می خواند، دیگر بی تاب بی تاب می شدم. خودش را که نگو،بس که به نام بی بی #حساس بود و پای روضه هایش اشک می ریخت و ضجه می زد.😔😭👌🏻
یک شب هم توی خانه سفره حضرت #رقیه علیهاالسلام انداختیم.💝
فقط خودم و محسن بودیم.
پارچه #سبز ی پهن کردیم و #شمع و #خرما و مقداری خوراکی روی آن چیدیم. یک لحظه محسن از خانه بیرون رفت و بعد آمد.🙄
نمی دانم از کجا یک #بوته_خار پیدا کرده بود.
بوته را گذاشت کنار بقیه چیزها.😔
نشست سر سفره. #بغض گلویش را گرفته بود.
من هم نشستم کنارش. نگاه کرد به بوته خار.
طاقت نیاورد.زد زیر #گریه من هم همینطور.
دو تا یک دل سیر گریه کردیم.😭😭😭😭😭
#ادامه_دارد
🖤 @asheghanehalal 🖤
#صبحعاشقانه 🌼🍃
👌همین ڪہ
تـو ❤️👉
هـر
صبـح🌤
در خیالِ منـے...
حـالِ هر روز🗓 من
ِ خوبـ🌺ـــ اسـت...
#سلامـ✋
#صبحبخـیرجـانا
#صبح_بخیر
❤️ @asheghanehalal ❤️
#صبح_بخیر
🌼🌺
ای صبا گر بگذری
بر کوی مهرافشان دوست
یار ما را گو سلامی ،
دل همیشه یاد اوست ...
#سلام🤚
صبح زیباتون بخیر
════༻❤༺════
@asheghanehalal
هدایت شده از 🇮🇷زندگی عاشقانه🇮🇷
#سلام_ارباب_خوبم✋❤️
#خورشیدتابناڪ بہ رویٺ سلام ڪرد
خاڪ زمین بہ #زخم_گلویٺ سلام ڪرد
#آقاجواب نوڪرخودرانمیدهے؟
وقتے ڪه ایستادوبہ سویٺ #سلام ڪرد
#صلےالله_علیڪ_یااباعبدالله🌹
#شب_جمعه 🌙
🌸امروزتـون زیبـا
🌱و سرشـار از انرژی های مثبت
🌸و لحظـه لحظـه زنـدگیتـون
🌱پـر از خـیر و بـرکت و نیـکی
🌸#ســـلام روز_تابستونیتون_بخیر
382.8K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این زندگی نیست که میگذرد
ما هستیم که رهگذریم ..
پس با هر طلوع و غروب لبخند بزن
مهربان باش و محبت کن ..
🌞 #سلام 🌞
1.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام بر آفتابی کهبا طلوعش،
روشن خواهد کرد
تاریکیهایمان را...
🌞#سلام آرزوی زمین و زمان...🌞
🔸 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نُورَ اللهِ الَّذِي يَهْتَدِي بِهِ الْمُهْتَدُونَ 🔹
1.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امروز
در آهنگ صبح
شعری باید گفت
پر از طلوع
قصه ای باید گفت
پر از هیجان
و ترانه ای باید خواند
پر از پرواز
🌞#سلام🌞
1.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
1.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
هر صبحِ خدا یک
غزل از دفتر عشق است
سرسبزترین مثنوی
از منظر عشق است...
🌞 #سلام 🌞
1.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام بر آفتابی کهبا طلوعش،
روشن خواهد کرد
تاریکیهایمان را...
🌞#سلام آرزوی زمین و زمان...🌞
🔸 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نُورَ اللهِ الَّذِي يَهْتَدِي بِهِ الْمُهْتَدُونَ 🔹