eitaa logo
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
594 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.9هزار ویدیو
277 فایل
✅ ارتباط با مدیر کانال: @a_m_k_m_d جلسات هفتگی:شب های پنج شنبه،اصفهان،درچه،خیابان جانبازان،کوی سیدمرتضی،مسجد سید مرتضی رحمه الله علیه هیئت عاشقان روح الله تاسیس ۱۳۷۷
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷بسم الله الهادی🌷 🔴 👈این داستان کاملا واقعی است قسمت 5⃣6⃣ عثمان را در برزخ سوال و جوابش با غلظتی از عطر قهوه، رها کردم و سلانه سلانه، باران را تا خانه همقدم شدم.. خانه که نه.. سردخانه ی زنده گان. در را باز کردم. برقها خاموش بود و همه جا سکوت.. حتی خبری از مادر تسبیح به دست هم نبود. به زندان اتاقم پناه بردم. افکارم سر سازش نداشت. ساعتها گذشت و صدای گریه های معمول و آرام مادر بلند شد. همان گریه هایی که هرگز برای مهم نبود.. سرگشته که باشی، حتی چهارچوبِ قبر هم آرامت نمی کند و من آرام نبودم.. مثله خودم.. بعد از آخرین ملاقات با صوفی، گرمایِ جهنم زندگیم، بیشتر شد و من عاصی تر. اما دیگر دانیالی برای سرد کردن این آتش نبود، که خودش، زبانه ایی شعله ورتر از گداخته ها، هستی ام را می سوزاند. زندگی همان ریتم سابق را به خود گرفت و به مراتب غیر قابل تحمل تر.. حالا دیگر جز عربده های پر تملقِ پدرِ رجوی زده ام در مستی، دیگر صدایی به گوش نمیرسید حتی دلسوزی های مادرانه ی، تنها مسلمان ترسویِ خانه مان. زنی که هیچ وقت برایم مهم نبود اما انگار ناخودآگاهم، عادت کرده بود به نگرانی هایِ ایرانی منشانه اش.. روزها می گذشت و مادر بی صداتر از هر وقت دیگر، خانه گردی میکرد. از اتاقش به آشپزخانه، از آشپزخانه به اتاقش. بدون حتی آوایی که جنسِ صدایش را به یادم آورد. با چادری سفید بر سر و تسبیحی در دست. و سوالی که حالم را بهم میزد. " او هنوز هم رویِ خدایش حساب میکرد؟ " حالا دیگر معنای مرده ی متحرک را به عینه میدیدم.. زنی که نه حرف میزد.. نه گریه میکرد.. نه میخندید.. و نه حتی زندگی.. فقط بود، با صورتی بی رنگ و بی حس.. و منی که در اوج انکار، نگرانش بودم.. ⏪ ادامه دارد... 🌹🌹🌹🌹🌹 ✍ نویسنده:خانم زهرا اسعد بلند دوست 🌟🌟🌟🌟 منتظرشنیدن نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹 🔶 @asheghaneruhollah 🔷
🌷بسم الله الهادی🌷 🔴 👈این داستان کاملا واقعی است قسمت 6⃣6⃣ من دانیال را می پرستیدم، اما به مادر عادت کرده بودم.. عادتی که اسمش را هر چه می گذاشتم جز دوست داشتن. آن روزها اسلام مانند موریانه، دیوار های کاه گلی اطرافم را بلعیده بود و حالا من بودم و زمستانی سوزناک که استخوان خورد میکرد. و من تمام لحظه هایم را به مرورِ عکسهای آن دوست مسلمانِ دانیال در ذهنم میگذراندم تا انتقامِ خانه خرابی ام را از نفس به نفسش بگیرم. اما دانیال را دیگر بی تقصیر نمیدانستم. اگر او نمی خواستم زندگیم مان حداقل، همان جهنمِ دلنشینِ سابق بود. با همان مادرانه های، زنِ ایرانیِ خانه مان.. حالا دیگر قاعده ی تمام شده ی زندگی ام را میدانستم. دانیالی که نبود.. و دوست مسلمانی که چهل دزد بغداد را شرمنده کرد.. و در این بین نگرانی ها و مهربانی های عثمان، پوزخند بر لبم می نشاند. مدتی گذشت با مستی های بی خبرانه پدر.. سکوتِ آزار دهنده مادر.. قهوه ها و ملاقات های عثمان. عثمانی که وقتی از شرایط و حالات مادر برایش گفتم با چشمانی نگران خواست تا برای معالجه نزد پزشک ببرمش و من خندیدم.. عثمانی که وقتی با دردهای گاه و بی گاه معده ام مواجهه میشد، با نگرانی، عصبی می شد که چرا بی اهمیت از کنارِ خودم می گذرم و من می خندیدم.. عثمانی که یک مسلمان بود و عاشقِ چای… و من متنفر از هر دو.. و او این را خوب میدانست.. آن شب بعد از خیابانگردی های اجباری با عثمان، به خانه برگشتم.. همان سکوت و همان تاریکی.. برای خوردن لیوانی آّب به آشپزخانه رفتم که صدای باز و سپس کوبیده شدنِ در خانه بلندشد. پدر بود. مثله همیشه مست و دیوانه. خواستم به اتاقم بروم که صدایش بلند شد، کشدار و تهوع آور " سااا..را.. صبر کن.. " ایستادم. نگاهش کردم. این مرد، اسمم را به خاطر داشت؟ تلو تلو خوران دور خودش میچرخید : "دختر.. چقدر خوشگل شدی .. کی انقدر بزرگ شدی؟" دست به سینه، تکیه زده به دیوار نگاهش کردم. این مرده چهار شانه و خالی شده از فرط مصرف الکل، هیچ وقت برایم پدری نکرد.. پس حق داشت که بزرگ شدنم را نبیند.. جرعه ایی دیگر از شیشه اش نوشید " چقدر شبیه اون مادر عفریته اتی.. اما نه.. نیستی.. تو مثه من سازمانو دوس داری نه؟؟ مثه من عاشق مریم و رجوی هستی.." تمام عمرش را مدام در صورت خودش تف انداخت.. سازمان.. قاتلی که برادر و آسایش و زندگی و زن و بچه اش را یکجا از او گرفت.. دانیال چقدر شبیه این مرد بود، قد بلند و هیکلی، او هم ما را به گروه و خدایِ قصابش فروخت… ⏪ ادامه دارد... 🌹🌹🌹🌹🌹 ✍ نویسنده:خانم زهرا اسعد بلند دوست 🌟🌟🌟🌟 منتظرشنیدن نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹 🔶 @asheghaneruhollah 🔷
امام صادق(ع): 🔴 زیارت حسین(ع )، بدبخت را خوشبخت می‌کند #یاحسین_دلتنگ_زیارتم ✅ @asheghaneruhollah
🔵 #چله_نوکری | تا مُحرم هر شَب مهمانِ یک #شهید 🔸شهید شب چهاردهم : #شهید_سید_احمد_پلارک 💥شهیدی که قبرش همیشه بوی عطر میدهد 🔻27 روز مانده به #محرم ✅ @asheghaneruhollah
11.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میگفت هروقت دوماه مونده به محرم دلت شور میزنه بدون امام حسین قبولت کرده 🎤👈حاج حیدر خمسه 🎤👈حجت الاسلام عبدالحمید شهاب 💥 از دستش ندهید تا محرم هرشب یک ذکرارباب مهمان مائید🔻 ✅ @asheghaneruhollah
8.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎶بزار بیام.... تو نمیام....🎶 🎤👈حاج حیدر خمسه 😭 یا حسین مارا برای نوکری انتخاب کن تا محرم هرشب یک ذکرارباب مهمان مائید🔻 ✅ @asheghaneruhollah
❣️ حسینیه مجازی عاشقان روح الله ❣️: 🌼 یادآوری قبل از خواب 🌼 〖توصیه پیامبر خدا برای قبل خواب〗 ❶ ﺧﺘﻢ کردن قرآن با خواندن سه بار سوره توحید ﺑِﺴْﻢِ ﺍﻟﻠﻪِ ﺍﻟﺮَّﺣْﻤﻦِ ﺍﻟﺮَّﺣﻴﻢِ 💞 ﻗُﻞْ ﻫُﻮَ ﺍﻟﻠﻪُ ﺃَﺣَﺪٌ * 💞 ﺍﻟﻠَّﻪُ ﺍﻟﺼَّﻤَﺪُ * 💞 ﻟَﻢْ ﻳَﻠِﺪْ ﻭَﻟَﻢْ ﻳُﻮﻟَﺪْ * 💞 ﻭَﻟَﻢْ ﻳَﻜُﻦ ﻟَّﻪُ ﻛُﻔُـﻮﺍً ﺃَﺣَﺪٌ* ❷ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺷﻔﯿﻊ ﺧﻮﺩ ﮔﺮدانی با صلوات زیر: ○ ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻲ ﻣُﺤَﻤَّﺪٍ ﻭَﺍﻝِ ﻣُﺤَﻤَّﺪٍ وِّ ﻋَﻠَﻲ جمیع ﺍﻻ‌َﻧْﺒِﻴﺎﺀِ ﻭَﺍﻟﻤُﺮْﺳَﻠﻴﻦ.َ ○ ❸ ﻣﺆﻣﻨﯿﻦ ﻭ ﻣﺆﻣﻨﺎﺕ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺭﺍﺿﯽ ﻭ ﺧﺸﻨﻮﺩ ﺳﺎﺯﯼ با دعای زیر: ○ ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺍﻏْﻔِﺮْ ﻟِﻠْﻤُﺆْﻣِﻨﻴﻦَ ﻭَﺍﻟْﻤُﺆْﻣِﻨﺎﺕِ ○ ❹ ﺣﺞ ﻭﺍﺟﺐ ﻭ ﻋﻤﺮﻩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺎ ﺁﻭﺭﯼ با ذکر تسبیحات اربعه: ○ ﺳُﺒْﺤﺎﻥَ ﺍﻟﻠّﻪِ ﻭَ ﺍﻟْﺤَﻤْﺪُ ﻟِﻠّﻪِ ﻭَ ﻻ‌ﺍِﻟﻪَﺍِﻻ‌َّ ﺍﻟﻠّﻪُ ﻭَ ﺍﻟﻠّﻪُ ﺍَﻛْﺒَﺮُ ○ ❺ گقتن تسبیحات حضرت زهرا (س): الله اکبر ۳۴ مرتبه الحمدلله ۳۳ مرتبه سبحان الله ۳۳ مرتبه ○ ❻ خواندن آیت الكرسی و سوره فلق، ناس و كافرون ❼ سوره ى تكاثربه سفارش امام صادق علیه السلام : بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ 💞 أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ. 💞 حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ. 💞 كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ. 💞 ثُمَّ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ. 💞 كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ. 💞 لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ. 💞 ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ. 💞 ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ ○ ❽ خواندن دعایی كه به منزله ی هزار رکعت نماز است! روزى پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله وسلم در حضور اصحاب به امیرالمومنین علیه السلام فرمود: دیشب چه عمل خیری انجام داده‌اى؟ آن حضرت اظهار داشت: پیش از آن كه بخوابم، هزار ركعت نماز به جا آوردم، حضرت رسول فرمود: چگونه؟! پاسخ داد:از شما شنیدم كه فرمودید:هر كس هنگام خوابیدن سه مرتبه بگوید: ○ یَفْعَلُ اللهُ ما یَشاءُ بِقُدْرَتِهِ، وَ یَحْكُمُ ما یُریدُ بِعِزَّتِهِ ○ او همانند كسى است كه هزار ركعت نماز خوانده است. حضرت رسول اکرم فرمودند: راست گفتى، حقا که چنین است. 📚منبع :مستدرك الوسائل، ج ۵، ص۴۹ @asheghaneruhollah
امام خامنہ‌اے: "فضاے مجازے واقعاً یڪ دنیاے رو بہ رشدِ غیر قابل توقّف است؛ آخر ندارد. بايد از فرصت‌هائے ڪہ در اختیار مےگذارد حداڪثر استفاده را بڪنیم." ✅ @asheghaneruhollah
👈 #کمپین_من_انقلابی_ام 👇 ✅ @asheghaneruhollah
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
👈 #کمپین_من_انقلابی_ام 👇 ✅ @asheghaneruhollah
‼️‼️‼️‼️‼️‼️‼️‼️ 🔴دفاع از نظام و رهبری ، جرم ماست. 🔸از خوب که دفاع کنی بد میشوی ؛ یعنی با حسین که باشی از دید یزیدیان کافری.!!! با یزید که باشی همه چیزت درست است حتی مستی هم برایت حلال میشود.!!!! 🔹این شده احوال امروز مدعیان آزادی بیان... ✅آری دفاع از نظام ورهبری جرم ماست. 🔹کدخدا و کدخدازده ها بدانند ؛ من انقلابی ام و دلواپس . . . و پای نظام و ارزشهای انقلاب اسلامی و رهبرم ❤️ ایستاده ام.....!؟👊💪👊 👈 👇 ✅ @asheghaneruhollah