هدایت شده از خادم کانال حسینیه مجازی عاشقان روح الله
شخصیت امام حسن.mp3
3.93M
🏴 #روز_پنجم_محرم_الحرام_1397
#السلام_علیک_عبد_الله_ابن_الحسن
🔺شخصیت #امام_حسن_مجتبی_س_
🎤حجت الاسلام #رفیعی
😭سخنرانی
#قرار_عاشقی
وعده ما هر روز #ظهر در کانال↙️
🏴 @asheghaneruhollah
هدایت شده از خادم کانال حسینیه مجازی عاشقان روح الله
احرارر الحسین _روز پنجم محرم.mp3
31.05M
🏴 #روز_پنجم_محرم_الحرام_1397
#السلام_علیک_یاعبد_الله_ابن_الحسن
🔺مجتبی زاده ای شبیه #حسن
🎤حاج #حیدر_خمسه
😭روضه عبدالله ابن الحسن
#قرار_عاشقی
وعده ما هر روز #ظهر در کانال↙️
🏴 @asheghaneruhollah
هدایت شده از خادم کانال حسینیه مجازی عاشقان روح الله
4_421541110138015097.mp3
8.3M
🏴 #روز_پنجم_محرم_الحرام_1397
#السلام_علیک_یاعبد_الله_ابن_الحسن
امام حسنی ام❤️الحمدالله
🔺جانم #حسن روحم حسن
🔻دردم حسن درمانم
🎤کربلایی #محمد_حسین_حدادیان
😭پیش زمینه
#قرار_عاشقی
وعده ما هر روز #ظهر در کانال↙️
🏴 @asheghaneruhollah
هدایت شده از خادم کانال حسینیه مجازی عاشقان روح الله
03-Zamine-Nariman Panahi-Moharam (Shab 5) 960703.mp3
2.36M
🏴 #روز_پنجم_محرم_الحرام_1397
#السلام_علیک_یاعبد_الله_ابن_الحسن
امام حسنی ام❤️الحمدالله
🔺با اشک و آه رسیدم از راه
🔻برا جون دادن اومد #عبد_الله
🎤کربلایی #نریمان_پناهی
😭 زمینه
#قرار_عاشقی
وعده ما هر روز #ظهر در کانال↙️
🏴 @asheghaneruhollah
هدایت شده از خادم کانال حسینیه مجازی عاشقان روح الله
Untitled 19.mp3
13.36M
🏴 #روز_پنجم_محرم_الحرام_1397
#السلام_علیک_یاعبد_الله_ابن_الحسن
امام حسنی ام❤️الحمدالله
🔺یا #معز_المومنین السلام
🔻به عشق تو نکردم گدایی کسی را #حسن_جان
🎤کربلایی #سید_رضا_نریمانی
😭تک مستانه امام حسن_ع_
#قرار_عاشقی
وعده ما هر روز #ظهر در کانال↙️
🏴 @asheghaneruhollah
هدایت شده از خادم کانال حسینیه مجازی عاشقان روح الله
07.mp3
5M
🏴 #روز_پنجم_محرم_الحرام_1397
#السلام_علیک_یاعبد_الله_ابن_الحسن
امام حسنی ام❤️الحمدالله
🔺عشق اولاد حسن به دلم دارم
🎤کربلایی #ابراهیم_رحیمی
😭واحد حماسی
#قرار_عاشقی
وعده ما هر روز #ظهر در کانال↙️
🏴 @asheghaneruhollah
هدایت شده از خادم کانال حسینیه مجازی عاشقان روح الله
1396-08-24 (10).mp3
5.13M
🏴 #روز_پنجم_محرم_الحرام_1397
#السلام_علیک_یاعبد_الله_ابن_الحسن
امام حسنی ام❤️الحمدالله
🔺زیباترین طلیعه ناب غزل #حسن
🔻ذکر لب حسین بود از ازل #حسن
🎤کربلایی #جواد_مقدم
😭شعر خوانی
#قرار_عاشقی
وعده ما هر روز #ظهر در کانال↙️
🏴 @asheghaneruhollah
هدایت شده از خادم کانال حسینیه مجازی عاشقان روح الله
1396-07-04(3).mp3
5.7M
🏴 #روز_پنجم_محرم_الحرام_1397
#السلام_علیک_یاعبد_الله_ابن_الحسن
امام حسنی ام❤️الحمدالله
🔺افتخار یه پدر مادر اینه
🔻بگه بچم تو #سپاه حسن
🎤کربلایی #جواد_مقدم
😭شورطوفانی #امام_حسن
#قرار_عاشقی
وعده ما هر روز #ظهر در کانال↙️
🏴 @asheghaneruhollah
هدایت شده از خادم کانال حسینیه مجازی عاشقان روح الله
Untitled 20 (2).mp3
6.52M
🏴 #روز_پنجم_محرم_الحرام_1397
#السلام_علیک_یاعبد_الله_ابن_الحسن
🔺کاش آقا منم غلامت بودم
🔻کاش مثل گذشته عاشق بودم
🎤حاج #مهدی_اکبری
😭شور احساسی بیادماندنی
#قرار_عاشقی
وعده ما هر روز #ظهر در کانال↙️
🏴 @asheghaneruhollah
هدایت شده از خادم کانال حسینیه مجازی عاشقان روح الله
fadaeian-sh imam hassan96 (11).mp3
7.88M
🏴 #روز_پنجم_محرم_الحرام_1397
#السلام_علیک_یاعبد_الله_ابن_الحسن
امام حسنی ام❤️الحمدالله
یک لقمه نون که #بابام
میاره تو خونه
میگه این کرم خوده آقا جون
همونیکه بی حرمه😔
🎤کربلایی #سید_رضا_نریمانی
😭شور احساسی فوق العاده زیبا
#قرار_عاشقی
وعده ما هر روز #ظهر در کانال↙️
🏴 @asheghaneruhollah
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
🌷بسم الله الهادی🌷 🔴 #یک_فنجان_چای_با_خدا قسمت 4⃣2⃣1⃣ سعی کرد لبخندش را زیر انگشتانش مخفی کند
🌷بسم الله الهادی🌷
🔴 #یک_فنجان_چای_با_خدا
قسمت 5⃣2⃣1⃣
هر وقت که از خانه بیرون می آمدیم، تمام حواسش به من و اطرافم بود. باورم نمی شد که زندانی اش باشم.. در طول مسیر مثل همیشه سکوت کرد. وقت پیاده شدن صدایم زد :
" سارا خانووم..".
ایستادم.
" من بهتون قول دادم که هیچ اتفاقی براتون نیوفته.. تا پایِ جوونمم سر قولم هستم.."
نمیدانم چه چیز در صورتِ یخ زده ام دید که خواست آرامم کند..
اما ای کاش دنیا می ایستاد و او برایم قرآن می خواند.. منتظرِصدا زدنِ اسمم توسط منشی، نشستم و حسام با یک صندلی فاصله، تمام حواسش به من بود. به ساعتم نگاه کردم، زمان زیادی تا اجرایِ نقشه نمانده بود. تنم سراسر تپش شد. منشی نامم را صدا زد. پاهایم می لرزید. حسام مقابلم ایستاد :
" نوبت شما.. حالتون خوب نیست؟ "
با قدمهایی سست و بی حال به سمت در رفتم و حسام با احتیاط پشت سرم آمد. دو مرد، چند گام آن طرف تر با لحنی عصبی و بلند با یکدیگر بحث می کردند و این اولین هشدار برایِ اجرایِ نقشه بود. درب اتاق پزشک را باز کردم.
دو مرد دعوایشان بالا گرفت.. ضرب و شتم شروع شد. مردم جمع شدند. دکتر به سرعت از اتاقش خارج شد. حالا نوبت اجرایِ نقشه بود. برایِ آخرین بار به صورتِ متین ترین خانه خراب کنِ دنیا نگاه کردم.. حواسش به مردها بود. قصد داشت تا آنها را از هم جدا کند.
آرام آرام چند گام به عقب برداشتم. به سمت پله های اضطراری دویدم. یک مرد روی پله ها منتظرم بود. دستم را گرفت و شروع به دویدن کرد.. صدایِ بلندِ حسام را شنیدم. نامم را صدا میزد و با فاصله به دنبالم می دوید..
ریه هایم تحملِ این همه فشار را نداشت و پاهایم توانِ دویدن.
⏪ ادامه دارد...
🌹🌹🌹🌹🌹
✍ نویسنده:خانم زهرا اسعد بلند دوست
🌟🌟🌟🌟
منتظرشنیدن نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹
🔶 @asheghaneruhollah 🔷
#پیشنهاد_میکنم_این_رمان_از_دستش_ندهید