جشن باشکوه ولادت پیامبراکرم و امام جعفرصادق(ع)1397 هیئت عاشقان روح الله (5).mp3
5.04M
🌺عاشقان عیدتان مبارک
#گزارش_صوتی
❤️جشن باشکوه ولادت
پیامبراکرم(ص)وامام جعفرصادق(ع)
💐🌺
به اذن مولا به اذن علی
به اذن آقا نعم الولی
🎤کربلایی #قاسمعلی_محسنی
👈شورطوفانی امیرالمومنین
👌پیشنهاد دانلود
🚩هیئت عاشقان روح الله
✅ @asheghaneruhollah
جشن باشکوه ولادت پیامبراکرم و امام جعفرصادق(ع)1397 هیئت عاشقان روح الله (2).mp3
7.16M
🌺عاشقان عیدتان مبارک
#گزارش_صوتی
❤️جشن باشکوه ولادت
پیامبراکرم(ص)وامام جعفرصادق(ع)
💐🌺
ساقی شبیه ساقی کوثر نیامده
جزءاو کسی بجای پیامبر نیامده
جزء او کسی برای فاطمه همسر نیامده❤️
🎤کربلایی #قاسمعلی_محسنی
👈مدح شنیدنی حضرت مولا
👌پیشنهاد دانلود
🚩هیئت عاشقان روح الله
✅ @asheghaneruhollah
جشن باشکوه ولادت پیامبراکرم و امام جعفرصادق(ع)1397 هیئت عاشقان روح الله (3).mp3
2.84M
🌺عاشقان عیدتان مبارک
#گزارش_صوتی
❤️جشن باشکوه ولادت
پیامبراکرم(ص)وامام جعفرصادق(ع)
💐🌺
گردش روزگار دست علی است
کهکشان دانه های تسبیحش
درخیبرشکسته چیزی نیست
فتح آن قلعه بود تفریحش😍
🎤کربلایی #قاسمعلی_محسنی
👈شعرخوانی مستانه حضرت حیدر
👌پیشنهاد دانلود
🚩هیئت عاشقان روح الله
✅ @asheghaneruhollah
جشن باشکوه ولادت پیامبراکرم و امام جعفرصادق(ع)1397 هیئت عاشقان روح الله (6).mp3
4.52M
🌺عاشقان عیدتان مبارک
#گزارش_صوتی
❤️جشن باشکوه ولادت
پیامبراکرم(ص)وامام جعفرصادق(ع)
💐🌺
دوباره بساط مستی فراهمه
میخونه ملک با شادی و زمزمه
🎤کربلایی #قاسمعلی_محسنی
👈سرود
👌پیشنهاد دانلود
🚩هیئت عاشقان روح الله
✅ @asheghaneruhollah
جشن باشکوه ولادت پیامبراکرم و امام جعفرصادق(ع)1397 هیئت عاشقان روح الله (7).mp3
6.41M
🌺عاشقان عیدتان مبارک
#گزارش_صوتی
❤️جشن باشکوه ولادت
پیامبراکرم(ص)وامام جعفرصادق(ع)
💐🌺
زندگیمون یعنی #حسین
بندگیمون یعنی #حسین
شیرین ترین خاطره زندگیمون
یعنی #حسسسسین
🎤کربلایی #قاسمعلی_محسنی
👈شوراحساسی
👌پیشنهاد دانلود
🚩هیئت عاشقان روح الله
✅ @asheghaneruhollah
جشن باشکوه ولادت پیامبراکرم و امام جعفرصادق(ع)1397 هیئت عاشقان روح الله (8).mp3
2.95M
🌺عاشقان عیدتان مبارک
#گزارش_صوتی
❤️جشن باشکوه ولادت
پیامبراکرم(ص)وامام جعفرصادق(ع)
💐🌺
#اللهم_عجل_الولیک_الفرج
#ظهور میکنه
اونیکه عالم غرق نور میکنه
🎤کربلایی #قاسمعلی_محسنی
👈شور احساسی ظهور امام زمان_عج_
👌پیشنهاد دانلود
🚩هیئت عاشقان روح الله
✅ @asheghaneruhollah
کمکها به مردم مظلوم یمن ادامه دارد
دستان یاری خود را بسوی امت پیامبر که در محاصرهی اشقیا در فاجعهی بشری قرن بسر میبرند دراز کنیم فرصتها را برای ذخیرهی دنیا و آخرتمان از دست ندهیم.
#یمن زخمی است #یمن سراسر فریاد دادخواهی است ؛عقیق #یمن کبود است....
برای پرداخت کمک به مردم مظلوم یمن به پایگاه رهبرمعظم انقلاب در قسمت پرداخت وجوهات رجوع کنید.
آدرس👇👇👇👇
http://www.leader.ir/fa/monies
#الیمن_مظلوم_و_انتصار
✅ @asheghaneruhollah
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
🌷بسم الله الهادی🌷 🔴 #یک_فنجان_چای_با_خدا قسمت 8⃣6⃣2⃣ امیرمهدی، مدام از طریق تلفن جویایِ حال و
🌷بسم الله الهادی🌷
🔴 #یک_فنجان_چای_با_خدا
قسمت 9⃣6⃣2⃣
روی به رویِ میدانی که یک مشک وسطش قرار داشت ایستادیم
" اینجا کجاست؟؟ "
دانیال نگاهی به اطراف انداخت
" میدون مشک.. حرم حضرت عباس اون طرفه.. نگاه کن.."
عباس.. مردی که نمی توانستم درکش کنم..
اسمش که می آمد حسی از ترس و امنیت در وجودم می پیچید..
عینیت پیدا کردنِ واژه ی جذبه..
دانیال دستم را در مشتش گرفت و فشرد. خیره به مشکِ پر آب، خواست دلم را به زبان آوردم
" نمیشه یه جوری بریم تو حرم نه..؟؟ خیلی شلوغه.."
صدایش بلند شد
" من می برمت.. اما این رسمش نبودا بانو.."
نفسم از شوق بند آمد. به سمتش برگشتم. امیرمهدیِ من بود. با لباسی نیمه نظامی و موهایی بهم ریخته..
اینجا چقدر زود آرزوها برآورده میشد..
اشک امانم را بریده بود و او با لبخند نگاهم می کرد
" قشنگ دقمون دادی تا رسیدی.. "
دیدنِ حسام آن هم درست در نقطه ی صفر دنیا، یعنی نهایت عاشقانه ها..
دستم را گرفت و به گوشه ای از خیابان برد و من بی صدا فقط و فقط در اوج گنگیِ شیرینم تماشایش کردم.
خستگی در صورت و سفیدیِ به خون نشسته ی چشمانش فریاد میزد..
راستی چقدر این لباس های نیمه نظامی، مَردم را پر جذبه تر می کرد.. دوستش داشتم، دیوانه وار..
⏪ ادامه دارد...
🌹🌹🌹🌹🌹
✍ نویسنده:خانم زهرا اسعد بلند دوست
🌟🌟🌟🌟
منتظرشنیدن نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹
🔶 @asheghaneruhollah 🔷
#پیشنهاد_میکنم_این_رمان_از_دستش_ندهید
‼️این داستان کاملا واقعی است
🌷بسم الله الهادی🌷
🔴 #یک_فنجان_چای_با_خدا
قسمت 0⃣7⃣2⃣
ایستاد با لبخندی بر لب و سری کج شده نگاهم کرد
" خب حالا دیگه جواب منو نمیدی؟؟
حساب اون دانیال و که بعدا صاف می کنم.. اما با شما کار دارم.. "
به اندازه تمامِ روزهایِ ندیدنش، سراپا چشم شدم.
از درون کیسه ی پلاستیکی که در دستش بود، پارچه ای مشکی بیرون آورد و بازش کرد.
چادر بود، آن هم به سبک زنان عرب... لبخند زد
" اجازه هست؟؟ "
باز هم مثل آن ساق دست. این بار قرار بود که چادر سرم کند؟؟
نماد تحجر و عقب ماندگیِ برایِ سارایِ آلمان نشین ...؟؟
چادر را آرام و با دقت روی سرم گذاشت و آستین هایش را دستم کرد.
یه قدم به عقب برداشت و با تبسمی عجیب تماشایم کرد.
سری تکان داد
" خانوم بودی.. ماه بانو شدی.. خیلی مخلصیم، تاج سر.. "
خوب بلد بود در مسیری که دوست داشت، هدایتم کند. بدون دعوا.. بدون اجبار.. بدون تحکم..
رامم کرده بود و خودم خوب می دانستم.. و چه شیرین اسارتی بود این بندگی برای خدا..
و در دل نجوا کردم که " پسندم هر چه را جانان پسندد" این که دیگر تاج بندگی بود..
⏪ ادامه دارد...
🌹🌹🌹🌹🌹
✍ نویسنده:خانم زهرا اسعد بلند دوست
🌟🌟🌟🌟
منتظرشنیدن نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹
🔶 @asheghaneruhollah 🔷
#پیشنهاد_میکنم_این_رمان_از_دستش_ندهید
‼️این داستان کاملا واقعی است
🔸 #محسن_حججی متولد۷۰
#محمدحسین_حدادیان متولد۷۴
#امیرمحمد_اژدری متولد۷۲
کار دست دهه هفتادیها افتاده، کار دفاع از مردم و انقلاب را میگویم؛
یکی در #سوریه سر میدهد تا داعش نزدیک مرزمان نشود؛ یکی در #تهران شهید میشود تا امنیت به خطر نیفتد و یکی در راه خدمت به محرومان پر میکشد...
#مدافع_حرم
#مدافع_وطن
#مدافع_محرومان
👈 #کمپین_من_انقلابی_ام 👇
✅ @asheghaneruhollah