حجت_الاسلام_سید_حسین_مومنی_روز_ششم.mp3
15.11M
🏴 شهادت پیامبر اکرم و آقای بی حرم 😭
درمیان معصومین _ع_
هیچ امامی،مثل #امام_حسن غربت نکشیده😔
زمان هیچ امامی
جلوش به باباش #فحش ندادن😭
جلوش بهش نگفتند یا #مذل_المسلمین 😭
جلو چشمش #مادرش نزدن
هم زنده بود و #غریب بود
هم توخونش غریب بود
هم تشیعش غریب بود
هم الان مزارش غریبه 😭😭
🎤حجت الاسلام #سید_حسین_مومنی
📌سخنرانی و روضه امام حسن(ع)
✅پیشنهاد دانلود
#امام_حسنی_ام_الحمد_الله 👇
🏴 @asheghaneruhollah
روز_هفتم_صفر_97_مداحی_حاج_حسن_خلج(1).mp3
19.63M
👈آقامون #امام_حسن خیلی #غریبه 😔
براش کم نگذاریم...
کاش ماهم #کبوترت بودیم
آستان بوس محضرت بودیم
کاش با بالهای خاکیمان
لااقل #سایه_گسترت بودیم
آقای غریب مدینه😔
کاش ماهم به درد میخوردیم
#فرش قبر مطهرت بودیم
اشک چشمهای ترش میگه #نزن
پاره های #جگرش میگه نزن 😭
🎤حاج #حسن_خلج
📌روضه طوفانی #امام_حسن
✅تو خلوت خودتون گوش کنید
#پیشنهاد_دانلود
#امام_حسنی_ام_الحمد_الله 👇
🏴 @asheghaneruhollah
Gomnam-Haftegi930516[04].mp3
5.31M
🏴 شهادت پیامبر اکرم و آقای بی حرم 😭
شده دم به دم این نگرانی ام
که #مدینه ندیده بمیرم
ای مدینه ،شهر روضه و گریه بیصدا
ای مدینه سرزمین غریب #رسول_خدا
🎤حاج #میثم_مطیعی
📌زمینه به یادماندنی
#امام_حسنی_ام_الحمد_الله 👇
🏴 @asheghaneruhollah
سنگین.کوچه و دل پر آه مادرم.mp3
5.92M
🏴 شهادت پیامبر اکرم و آقای بی حرم 😭
کوچه و دل پرآه #مادرم
کوچه و غم نگاه مادرم
جلوچشمام شده بود یه بی حیا
بین کوچه سد راه مادرم 😭
مادرم گفت #حسنم چیزی نگو
شد به خاطرمنم چیزی نگو
🎤کربلایی #سید_جعفر_طباطبایی
📌واحد سنگین روضه ای
✅تو خلوت خودتون گوش کنید
#پیشنهاد_دانلود
#امام_حسنی_ام_الحمد_الله 👇
🏴 @asheghaneruhollah
track 07 (2).mp3
9.1M
🏴 شهادت پیامبر اکرم و آقای بی حرم 😭
از علی دم بزن اما
دم مولا #حسن است
که دما دم نفس
#حضرت_زهرا ، حسن است
🎤کربلایی #قاسمعلی_محسنی
📌واحد حماسی
#پیشنهاد_دانلود
#امام_حسنی_ام_الحمد_الله 👇
🏴 @asheghaneruhollah
4_5834965392354707138.mp3
12.54M
🏴 شهادت پیامبر اکرم و آقای بی حرم 😭
زیبا تویی #حسن
اول امامزاده ی دنیا تویی حسن
نوری شکفته ای ،سری نهفته ای
پیش از همه به فاطمه، #مادر توگفته ای❤️
🎤کربلایی #مهدی_رعنایی
📌تک مستانه کریم اهل بیت
#پیشنهاد_دانلود
#امام_حسنی_ام_الحمد_الله 👇
🏴 @asheghaneruhollah
track 03 (2).mp3
10.7M
🏴 شهادت پیامبر اکرم و آقای بی حرم 😭
بردن نام بی کسان
آمده کار هرشبت #یا_حسن
لب بگشا بخوان بخوان
باردگر دعا #حسن
کریم آل فاطمه
امام مجتبی حسن
🎤کربلایی #سید_رضا_نریمانی
📌تک مستانه کریم اهل بیت
امام حسنی ها گوش کنند❤️
#امام_حسنی_ام_الحمد_الله 👇
🏴 @asheghaneruhollah
09-fadaeian-moharam9504.mp3
11.28M
🏴 شهادت پیامبر اکرم و آقای بی حرم 😭
مدیون #حسنم
مجنون #حسنم
امشب نه که یه عمر
مهمون #حسنم
ای #سلطان_کرم،سایه ی روسرم
امضا کن که بشم #مدافع_حرم
🎤کربلایی #سید_رضا_نریمانی
📌شوراحساسی
امام حسنی ها گوش کنند❤️
#امام_حسنی_ام_الحمد_الله 👇
🏴 @asheghaneruhollah
07-fadaeian-moharam9505.mp3
6.91M
🏴 شهادت پیامبر اکرم و آقای بی حرم 😭
عمری حسینی شده
دست #امام_حسنم 😍
هرچی دارم از تو دارم
رخصت دادی #سینه_زنم
🎤کربلایی #سید_رضا_نریمانی
📌شوراحساسی
امام حسنی ها گوش کنند❤️
#امام_حسنی_ام_الحمد_الله 👇
🏴 @asheghaneruhollah
شب ششم محرم 1396-1439_2.mp3
5.56M
🏴 شهادت پیامبر اکرم و آقای بی حرم 😭
سینه زنت توی دنیا
حیرون نمیشه #یا_حسن
گریه کنت تو قیامت
گریون نمیشه یاحسن
سینه زدن دوست دارم
#یا_فاطمه تو شاهد باش
من امام حسن دوست دارم
🎤حاج #امیر_کرمانشاهی
📌شوراحساسی
امام حسنی ها گوش کنند❤️
#امام_حسنی_ام_الحمد_الله 👇
🏴 @asheghaneruhollah
هدایت شده از 🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
#اعلام_مراسم_هیئت_عاشقان_روح_الله
2 #شب_مراسم_عزاداری به مناسبت
شهادت پیامبراکرم_ص_،امام حسن_ع_ و امام رضا_ع_
👈به کلام:حجت الاسلام #علی_صباغی
🎤بانوای مداحان اهل بیت:
کربلایی #مجید_صادقی
کربلایی #فرزاد_فرحپور
کربلایی #سعید_سلیمانی
📆چهارشنبه و پنج شنبه 16و17 آبانماه
🕖ساعت 20
🚩اصفهان،درچه،بلوارشهدا(اسلام اباد)کوی شهید بهشتی
#پرچم_هیئت
#ویژه_خواهران_و_برادران
🚩دوستان اطلاع رسانی شود
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
🌷بسم الله الهادی🌷 🔴 #یک_فنجان_چای_با_خدا قسمت 0⃣3⃣2⃣ بیچاره مادر که هیچ وقتِ طعم خوشی، زیرِ زب
🌷بسم الله الهادی🌷
🔴 #یک_فنجان_چای_با_خدا
قسمت 1⃣3⃣2⃣
و من خندیدم..
به لطفِ اسمِ تنها جنگجویِ زندگی ام، لبخند بر لب نشاندم.
مردِ نبردی که چند روزی از آخرین دیدارش می گذشت و من کلافه بودم از ندیدنش..
آرایشگر، رنگ بازی اش را شروع کرد و من لحظه به لحظه کمی به زنده گان، شبیه تر می شدم.
مقابل آینه ایستادم. این من بودم. سارای برهنه ی دیروز که حالا پوشیده در کلاهی سنگدوزی شده، محضِ پنهان کردنِ کچلی سرش، لباسی بلند و اسلامی سِت می کرد با آن.
سارایی که نه مادری کنارش بود برایِ کِل کشیدن و نه پدری که به آغوش بکشد، تنِ نحیفش را..
در اوج سیاه فکری، لب تَر کردم به نقل و نباتِ خنده و چه کسی گفته بود امروز خورشید برایِ من طلوع نکرده..
فاطمه خانم چادری سفید را رویِ سرم کشید و مادرانه پیشانی ام را بوسید و باز هم عذر طلب کرد.
چادر جلویِ دیدم را می گرفت و من همچون نابینایی عصا زنان به لطفِ دستانِ فاطمه خانم از آرایشگاه خارج شدم.
حالا چه کسی ما را به خانه می رساند.
یقینا دانیال..
چون خبری از دامادِ فراریِ این روزها نبود.
در پیاده رو ایستادیم که یک جفت کفشِ مشکی و مردانه روبه رویم ظاهر شد. مهربان و متین سلام داد.
صدایش، زنگ شد در تونلِ شنوایی ام.
حسام بود. دوست داشتم سر بلند کنم و یک دل سیر تماشا. اما امکان نداشت.
در را باز کرد ومن به کمک فاطمه خانم رویِ صندلی جلو، جا گرفتم. در تمام طولِ راه تا رسیدن به خانه فقط مادرِ حسام، قربان صدقه مان رفت و امیرمهدی، پسرانه دلبری کرد.
⏪ ادامه دارد...
🌹🌹🌹🌹🌹
✍ نویسنده:خانم زهرا اسعد بلند دوست
🌟🌟🌟🌟
منتظرشنیدن نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹
🔶 @asheghaneruhollah 🔷
#پیشنهاد_میکنم_این_رمان_از_دستش_ندهید
‼️این داستان کاملا واقعی است