🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
🌴 #جـــان_شیعه_اهل_سنت 🌴 #قسمت_دویست_وهفتادودوم شبی که به این خانه وارد شدم، به قدری خسته و درمان
🌴 #جـــان_شیعه_اهل_سنت
🌴 #قسمت_دویست_وهفتادوسوم
ساعتی از اذان مغرب گذشته بود که آسید احمد و مجید از مسجد برگشتند😊 و از همانجا مشغول کار شدند.
کف حیاط را فرش انداختند تا مردها👥 در حیاط بنشینند و زنها در ساختمان،☺️ روی ایوان هم برای آسید احمد میز و صندلی تعبیه کردند تا هنگام سخنرانی و قرائت دعا، منبر مناسبی داشته باشد. مامان خدیجه هم غذای مختصری تدارک دید و در فرصتی که تا آمدن میهمانان مانده بود، با عجله شام را خوردیم و من و زینبسادات مشغول شستن ظرفها بودیم که اولین خانواده وارد شد.😇 میدیدم زینبسادات دست و پایش را گم کرده که با لحنی صمیمی پیشنهاد دادم:☺️
_«تو برو کمک مامان خدیجه! من میشورم!»
و منتظر همین جمله بود که با تشکری شیرین، 😍🙈دستهایش را خشک کرد و با عجله از آشپزخانه بیرون رفت. فقط دو سال از من کوچکتر بود و در همین مدت به قدری دلبسته مهربانیهای خالصانهاش شده بودم که همچون خواهری که هرگز طعم محبتش را نچشیده بودم، دوستش داشتم و نه فقط زینبسادات، که تمام اعضای این خانواده با چنان محبت ور مرحمتی با من و مجید برخورد میکردند که غم غربت و بیوفایی خانوادهام، فراموشمان شده بود. ☺️😍ظرفها را شستم🍽💦 و برای پذیرایی از بانوانی که وارد میشدند، مشغول ریختن چای☕️ شدم که مراسم با تلاوت قرآن آغاز شد. ظاهراً سیستم بلندگو 🎙و میکروفون هم آورده بودند که صدا با کیفیت خوبی پخش میشد.🔊
من و زینبسادات از خانمها پذیرایی میکردیم و مجید و یکی دو جوان دیگر هم در حیاط مشغول کار بودند. همین که سینی چای☕️ را دور میگرداندم، تصور کردم اگر عبدالله مرا در این وضعیت ببیند چه فکری میکند که من به آرزوی هدایت مجید به مذهب اهل تسنن، پیوند زناشوییمان را بستم و حالا برای جشن میلاد امام غایب شیعیان، میهمانداری میکردم!😕کسی که به اعتقاد عامه اهل سنت، هنوز متولد نشده و هر زمان مقدمات ظهورش فراهم شود، دیده به جهان خواهد گشود تا آماده قیام آسمانیاش شود، ولی خودم میدانستم همچنان بر سرِ عقیدهام هستم و هنوز هم به هر بهانهای با مجید صحبت میکردم بلکه معجزهای دیگر در زندگیام رخ داده و همسر نازنینم به راهی استوارتر هدایت شود.
قرائت قرآن که تمام شد، آسید احمد سخنرانیاش را شروع کرد و پیش از طرح هر بحثی، زبانش به شکایت باز شد که هنوز دو روز از سقوط موصل و هجوم وحشیانه تروریستهای داعش💣 به برخی شهرهای عراق نگذشته و صحنههای هولناک کشتار مسلمانان عراقی از ذهن هیچ کس پاک نشده بود. حالا چند روزی میشد که عراق هم به خاک مصیبت سوریه نشسته و به بلای گروهی به مراتب وحشیتر از جبهه النصره به نام داعش، مبتلا شده بود. چند دقیقه اول سخنرانی آسید احمد در مورد همین فتنه تکفیری بود که به نام اسلام، امت اسلامی را به مصیبتی بیسابقه دچار کرده و لاجرم علاجی جز برقراری اتحاد بین مسلمانان ندارد که این حیوان درنده میخواهد سینه شیعه🌸😥 را به اتهام کفر بدرد و خونش را به گردن سُنی🌺😧 بیندازد تا گردن سُنی را هم به انتقام خونی که خود از شیعه ریخته، بشکند. او میگفت و دل من همچنان از وحشت نوریه و برادران سگ صفتش میلرزید که هنوز ترس فتنهانگیزیهای شیطانیاش را فراموش نکرده و دهان خونینش را که فتوا به تکفیر و حکم به قتل شیعه میداد، از یاد نبرده بودم. گوشه آشپزخانه به کابینت تکیه زده و منتظر بودم زینبسادات سینی را بیاورد تا استکانهای خالی را بشویم و همچنان گوشم به لحن جذاب آسید احمد بود که حالا از فضایل امام زمان (علیهالسلام) صحبت میکرد که بر خلاف عقیده اهل سنت، شیعیان امام خود را زنده و حاضر میدانند و هر سال در نیمه شعبان به مناسبت ولادتش جشن مفصلی میگیرند. پیشتر از عبدالله شنیده بودم در میان اهل سنت هم کسانی هستند که اعتقاد دارند 🌤مهدی موعود (علیهالسلام)🌤 قرنها پیش متولد شده و تا زمانی که امر ظهورش از جانب پروردگار فرا رسد، در غیبت به سر خواهد برد، ولی من تا امشب به این مسأله به طور دقیق فکر نکرده بودم😟 و شاید حضور و یا عدم حضور این موعود جهانی برایم اهمیت چندانی نداشت و بیشتر به لحظه ظهور و حکومت جهانیاش میاندیشیدم که به اعتقاد همه مسلمانان، همان حکومت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) خواهد بود، ولی آسید احمد با شوری عاشقانه در وصف این موعود جهانی صحبت میکرد و میدیدم جمعیت با چه محبتی برای سلامتی حضرتش صلوات میفرستند و حتی برخی هر گاه نامش را میشنیدند، تمام قد از جا بلند شده و برای فرجش دعا میکردند.
میتوانستم تصور کنم چند قدم آن طرفتر، چه حالی به مجیدم دست داده و چقدر برای امام پنهان از نظرش، بیقراری میکند که بیتابیهای عاشقانهاش را به پای مقدسات مذهب تشیع کم ندیده بودم.😊
⏪ ادامه دارد...
رمان زیبای 📚 #جان_شیعه_اهل_سنت
🎀دوستاتون رو تو لذت این داستان دعوت کنید تا داستان رو بخونن، حیفه خیلی قشنگه😍🎈🎀
🌹🌹🌹🌹🌹
✍️ ن
🌴 #جـــان_شیعه_اهل_سنت
🌴 #قسمت_دویست_وهفتادوچهارم
استکانها را با زینبسادات میشستم و تمام حواسم به سخنان آسید احمد بود که حسابی صحبتش گل کرده و با استناد به حدیثی از 🕊امام رضا (علیهالسلام)، 🌤امام زمان (علیهالسلام) را پدری دلسوز، برادری وفادار و مادری مهربان نسبت به مسلمانان توصیف میکرد 😟و احساس میکردم در میان دریایی از بغض حرفهایش را به گوش حاضران میرساند:😢
_«مردم! وقتی ما گناه میکنیم، امام زمان (علیهالسلام) غصه میخوره، مثل پدری که از اشتباه بچهاش خجالت بکشه، امام زمان (علیهالسلام) هم از خدا خجالت میکشه! مثل مادری که به خاطر خطای بچهاش، عذرخواهی میکنه، آقا به خاطر گناه ما از خدا طلب مغفرت میکنه!»
که بغضش شکست و با گریهای که گلویش را گرفته بود، چه لحن عاشقانهای خرج امامش کرد:😭
_«دیدی دو تا داداش چه جوری از هم حمایت میکنن؟ دیدی چه جوری یه داداش پشتش به حمایت داداشش گرمه؟ حالا 🌤امام زمان (علیهالسلام)🌤 هم مثل یه داداش با وفا پشت تک تک شما وایساده! از همه تون حمایت میکنه!» و میدیدم جمع بانوان😭 از شدت اشتیاق، به گریه افتاده و ناله مردها 😫را از حیاط میشنیدم و آسید احمد همچنان در این میدان عشقبازی یکه تازی میکرد:
_«روایت داریم که آقا به درگاه خدا گریه میکنه تا خدا گناه من و تو رو ببخشه!»
و دیگر کار جمعیت از همهمه گریه و ناله گذشته بود که در و دیوار خانه از ضجههای شوریده اینهمه شیعه، به لرزه افتاده و بیآنکه بخواهم دل مرا هم تکان میداد. 😢
یعنی باید در مورد 🌤مهدی موعود (علیهالسلام)🌤 باور شیعیان را میپذیرفتم که او سالها پیش به این دنیا قدم نهاده و هم اکنون حی و حاضر، شاهد من و اعمال من است که اگر چنین نبود، دل این جمعیت اینهمه بیقراری نمیکرد!😒 دیگر صدای آسید احمد به سختی شنیده میشد که هم خودش گریه میکرد و هم صدای مردم به گریه بلند شده بود:
_«حالا که آقا به خاطر تو گریه میکنه، حالا که آقا به خاطر تو پیش خدا شرمنده میشه، روت میشه بازم گناه کنی؟!!! دلت میاد دوباره آقا رو اذیت کنی؟!!! آخه امام زمان (علیهالسلام) چقدر به خاطر من و تو شرمنده شه؟!!! چقدر به خاطر گناه من و تو از خدا عذرخواهی کنه؟!!!»
و چه هنرمندانه کشتی سخنرانیاش را بر موج عشق و احساسات این دلهای آماده سیر میداد تا به لنگر وعظ و نصیحت، صحبتش را به ساحل توبه و دوری از گناه برساند که آهسته زمزمه کرد:😓😭
_«بیا از امشب دیگه گناه نکن! بیا به خاطر آقا دیگه گناه نکن! از امشب هر وقت خواستی گناه کنی، فکر کن امام زمان (علیهالسلام) بابت این گناه تو، از خدا خجالت میکشه! فکر کن آقا باید به خاطر گناه تو کلی گریه کنه تا خدا تو رو ببخشه!»
و میدیدم که اکسیر محبت با قلب این شیعیان چه میکند که به عشق امام خود، دست به دعا بلند کرده و از اعماق قلبشان از درگاه خدا طلب مغفرت میکردند و میان گریههایی پُر از پشیمانی، با حضرتش عهد میبستند که دیگر دست و دلشان را به گناهی آلوده نکنند! 😥حالا میتوانستم باور کنم که اگر تنها اثر این شور و شوق و ابراز عشق و علاقه، همین باشد که قلب انسان را به سوی توبه بکشاند، دیگر بیارزش نخواهد بود که پلی بین بنده و خدایش میشود!😔
آسید احمد با همین حال خوشی که بر فضا حاکم کرده بود، از مردم خواست رو به قبله بنشینند و ✨قرائت دعای کمیل✨ را آغاز کرد که امسال شب نیمه شعبان بر شب جمعه منطبق شده و به گفته خودش از اعمال هر دو شب، خواندن دعای کمیلی است که امام علی (علیهالسلام) به یکی از اصحابش آموخته است. جمعیت با همان حال تضرع و انابهای که به عشق امام زمان (علیهالسلام) دلشان را بُرده بود، با نغمه نیایشهای امام علی (علیهالسلام) هم نفس شده و همه با هم ذکر استغفار را زمزمه میکردند. نام این دعا را بسیار شنیده بودم، ولی یکبار هم توفیق خواندنش را پیدا نکرده و امشب میدیدم امام علی (علیهالسلام) در این مناجات عارفانه چه عاشقانه هنرنمایی کرده که در پیچ و خم کلمات دلربایش،
دل من هم به تب و تاب افتاده💗😢 و با بیقراری به درگاه خدا گریه میکردم تا مرا هم ببخشد و چه شب جمعهای شد آن شب جمعه!!!💖
⏪ ادامه دارد...
رمان زیبای 📚 #جان_شیعه_اهل_سنت
🎀دوستاتون رو تو لذت این داستان دعوت کنید تا داستان رو بخونن، حیفه خیلی قشنگه😍🎈🎀
🌹🌹🌹🌹🌹
✍️ نویسنده:خانم #فاطمه_ولی_نژاد
🌟🌟🌟🌟
منتظر نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹
✅ @asheghaneruhollah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب هفتم شب آب شب رباب
#شب حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام ▪️
خاطره شنیده نشده از بازیگر فیلم مختار
‼️دهه اول محرم
هر روز #دو_خط_روضه در کانال #حسینیه_مجازی_عاشقان_روح_الله مهمان مائید↙️
#التماس_دعا
اللهـــمعجــللـــولیکالفـــرج
🏴 @asheghaneruhollah
هدایت شده از 🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
#شش_ماهہ بہ روے دست بابا در تَب
ذڪر لب اهلِ خیمہ یارب یارب
زد تیر سہ شعبہ را ... بمیرم! ای ڪاش
چشمان #رباب را بگیرد #زینب_س
#السلام_علي_الطفل_الرضیع🍂💔
#امان_از_دل_رباب💔🍂
@asheghaneruhollah
هدایت شده از 🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
1_26161093.mp3
4.15M
🏴 #روز_هفتم_محرم_الحرام-1441
#السلام_علیک_یا_علی_اصغر_رباب
🔺حضرت علی اصغرمنبع خیر و برکت
🎤حجت الاسلام #حسین_انصاریان
😭سخنرانی
#قرار_عاشقی
وعده ماهرروز#ظهر در کانال↙️
🏴 @asheghaneruhollah
هدایت شده از 🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
1_26162614.mp3
16.12M
🏴 #روز_هفتم_محرم_الحرام_1441
#السلام_علیک_یا_علی_اصغر_رباب
🔺روضه حضرت علی اصغر
🎤حجت الاسلام #حسین_انصاریان
🎤حاج #حسن_خلج
😭روضه
#قرار_عاشقی
وعده ما هر روز #ظهردرکانال↙️
🏴 @asheghaneruhollah
هدایت شده از 🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
1_26163485.mp3
17.75M
🏴 #روز_هفتم_محرم_الحرام_1441
#السلام_علیک_یا_علی_اصغر_رباب
🔺دست خالی اومدم سمت تو دریای نور
🎤کربلایی#سید_مجتبی_حسینی
😭پیش زمینه
#قرار_عاشقی
وعده ماهرروز#ظهر درکانال↙️
🏴 @asheghaneruhollah
هدایت شده از 🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
1_26162148.mp3
19.99M
#روز_هفتم_محرم_الحرام_1441
#السلام_علیک_یا_علی_اصغر_رباب
🔺آروم بگیر علی بالام
🔻آروم بگیردیگه بخواب
🎤کربلایی #سید_رضا_نریمانی
😭زمینه
#قرار_عاشقی
وعده ماهرروز #درکانال↙️
🏴 @asheghaneruhollah
هدایت شده از 🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
1_26161360.mp3
7.98M
🏴 #روز_هفتم_محرم_الحرام_1441
#السلام_علیک_یا_علی_اصغر_رباب
🔺از ولوله نترسی #مادر
🔻از حرمله نترسی مادر
🎤کربلایی #حسین_طاهری
😭شور روضه ای
#قرار_عاشقی
وعده ماهرروز #درکانال↙️
@asheghaneruhollah
هدایت شده از 🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
1_26163066.mp3
4.05M
🏴 #روز_هفتم_محرم_الحرام-1441
#االلهم_عجل_الولیک_الفرج_بحق_طفل_رباب
🔺ما فقط مدعی عشق توائیم
🔻بیا #انتظار ما ها رو ببین
#یا_این_الحسن
🎤حاج #مهدی_اکبری
😭شور احساسی امام زمان_عج_
#قرار_عاشقی
هدایت شده از 🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
1_26164332.mp3
10.29M
🏴 #روز_هفتم_محرم_الحرام-1441
#السلام_علیک_یا_علی_اصغر_رباب
🔺خاطرات حرمو میگیرم تو بغلم
🎤کربلایی #محسن_عراقی
😭شور احساسی کربلا
#قرار_عاشقی
وعده ما هر روز # در کانال↙️
🏴 @asheghaneruhollah