eitaa logo
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
596 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
1.8هزار ویدیو
276 فایل
✅ ارتباط با مدیر کانال: @a_m_k_m_d جلسات هفتگی:شب های پنج شنبه،اصفهان،درچه،خیابان جانبازان،کوی سیدمرتضی،مسجد سید مرتضی رحمه الله علیه هیئت عاشقان روح الله تاسیس ۱۳۷۷
مشاهده در ایتا
دانلود
Panahian-Clip-EmamReza.mp3
2.57M
🌕 ♦️ 🎵امام رضا(ع) و جلودی 🔻دلیل زیبای امام رضا برای محبت به کسی که با بی‌رحمی خانه‌اش را غارت کرد. 🎤حجت الاسلام 👈پیشنهاد دانلود 🔻 تا محرم هرشب یک و مهمان مائید🔻 ✅ @asheghaneruhollah
ایام زیارت مخصوصه امام رضا(علیه السلام)1398 هیئت عاشقان روح الله (1).mp3
27.88M
🌕 ♦️ کم کم مسافران سحر را خبر کنید باذکر یاحسین به سفر کنید خود را میان صحن در به در کنید.. شب تا اذان صبح به گنبد نظر کنید 😭 🎤کربلایی و 💠اختصاصی هیئت عاشقان روح الله(ره) 👈پیشنهاد دانلود 🔻 تا محرم هرشب یک ذکر ارباب مهمان مائید🔻 ✅ @asheghaneruhollah
Untitled 6 (2).mp3
13.61M
🌕 ♦️ یادمه بچگیام ،موقع مریضی هام مادرم میگفت همش بیایم بریم ... 🎤کربلایی 🔷 شور احساسی 👈پیشنهاد دانلود 🔻 تا محرم هرشب یک ذکر ارباب مهمان مائید🔻 ✅ @asheghaneruhollah
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق 🕌قسمٺ #چهل_وشش که دوباره دستور داد _
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان 🕌قسمٺ از زیر روبنده از 🔥چشمان بسمه🔥 شرارت میبارید که با صدایی آهسته خبر داد _ما تنها نیستیم، برادرامون اینجان! و خط نگاهش را کشید تا آن سوی خیابان که چند مرد نگاهمان میکردند.. و من تازه فهمیدم... ابوجعده نه فقط به هوای من که به قصد همراهمان آمده است... بسمه روبنده اش را پایین کشید و رو به من تذکر داد _تو هم ، اینطوری ممکنه کنن و وارد حرم بشیم! با دستی که به لرزه افتاده بود،...😭😰 روبنده را بالا زدم، چشمانم بیاختیار به سمت حرم پرید..👀💚 و بسمه خبر نداشت... خیالم زیر و رو شده که با سنگینی صدایش روی سرم خراب شد _کل رافضی های داریا همین چند تا خونواده ایه که امشب اینجا جمع شدن فقط کافیه همین چند نفر رو بفرستیم جهنم!😏😈 باورم نمیشد...😱😰😭 برای آدمکشی به حرم آمده و در دلش این شیعیان قند آب میشد.. که نیشخندی نشانم داد و ذوق کرد _همه این برادرها اسلحه دارن، فقط کافیه ما حرم رو به هم بریزیم، دیگه بقیه اش با ایناس! نگاهم در حدقه چشمانم از وحشت میلرزید..😰😱 و میدیدم به سمت حرم قشون کشی کرده اند.. که قلبم از تپش افتاد... ابوجعده😈👹 کمی عقبتر آماده ایستاده و با نگاهش همه را میپایید.. که بسمه🔥دوباره دستم را به سمت حرم کشید و زیر لب رجز میخواند _امشب فرحان رو میگیرم! دلم در سینه دست و پا میزد.. و او میخواست شیرم کند که برایم اراجیف میبافت _سه سال پیش شوهرم تو کربلا تیکه تیکه شد تا چند تا رافضی رو به جهنم بفرسته، امشب... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد ⏪ ادامه دارد... رمـــــان 🎀دوستاتون رو تو لذت این داستان دعوت کنید تا داستان رو بخونن، حیفه خیلی قشنگه😍🎈🎀 🌹🌹🌹🌹🌹 🌟🌟🌟🌟 منتظر نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹 👈 این جا صحبت از است ...❤️👇 ✅ @asheghaneruhollah
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان 🕌قسمٺ _... امشب با خون این مرتدها انتقامش رو میگیرم! تو هم امشب میتونی انتقام رفتن شوهرت رو بگیری! از حرفهایش میفهمیدم.. شوهرش در کشته شده و میترسیدم برای انتحاری دیگری مرا کرده باشد.. که قدمهایم به زمین قفل شد... 😍😢 و او به سرعت به سمتم چرخید _چته؟ دوباره ترسیدی؟😡🔥👿 دلی که سالها کافر شده بود... حالا برای حرم میتپید،.. 😢😢تنم از ترس🔥 تصمیم بسمه🔥 میلرزید.. و او کمر به حاضر در حرم بسته بود... که با نگاهش به چشمانم فرو رفت و فرمان داد _فقط کافیه چارتا مفاتیح پاره بشه تا کنیم به سمت مون حمله کنن، اونوقت مردها از بیرون وارد میشن و همهشون رو میفرستن به درک! چشمانش شبیه دو چاه از آتش شعله میکشید..👿🔥 و نافرمانی نگاهم را میدید..😥 که کمی به سمت ابوجعده چرخید و بیرحمانه تهدیدم کرد _میخوای برگرد خونه! همین امشب شوهرت رو تو راه ترکیه میده و عقدت میکنه! ✨نغمه مناجات از حرم به گوشم میرسید... و 🔥چشمان ابوجعده👹🔥 دست از سر صورتم برنمیداشت که مظلومانه زمزمه کردم _باشه... و به اندازه همین یک کلمه نفسم یاری کرد.. و بسمه همین طعمه برایش کافی بود که دوباره دستم را سمت حرم کشید... باورم نمیشد..😧😶 به پیشواز کشتن اینهمه انسان باشد که مرتب لبانش میجنبید و میخواند... پس از سالها ... از عشق و عقیده کودکی و نوجوانی ام این بار نه به نیت که به قصد میخواستم وارد حرم دختر حضرت علی(ع) شوم... که قدم هایم میلرزید...😰😱😭 عدهای زن و کودک در حرم نشسته بودند،... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد ⏪ ادامه دارد... رمـــــان 🎀دوستاتون رو تو لذت این داستان دعوت کنید تا داستان رو بخونن، حیفه خیلی قشنگه😍🎈🎀 🌹🌹🌹🌹🌹 🌟🌟🌟🌟 منتظر نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹 👈 این جا صحبت از است ...❤️👇 ✅ @asheghaneruhollah
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان 🕌قسمٺ عدهای زن و کودک در حرم نشسته بودند،.. صدای نوحه✨🎤 از سمت مردان به گوشم میرسید.. 🌟و عطر خنک و خوش 💚رایحه حرم💚 مستم کرده بود..😭😰 که 🔥نعره بسمه🔥پرده پریشانی ام را پاره کرد... پرچم عزای امام صادق(ع) را با یک دست از دیوار پایین کشید.. و صدایش را بلند کرد _جمع کنید این بساط کفر و شرک رو! صدای مداح کمی آهسته تر شد،... زنها همه به سمت بسمه چرخیدند.. و من متحیر مانده بودم.. که به طرف قفسه ادعیه هلم داد و جیغ کشید _شماها به جای قرآن، مفاتیح میخونید، این کتابا همه شرکه! میفهمیدم اسم رمز عملیات را میگوید..😰که با آتش نگاهش دستور میداد تا مفاتیحی را کنم.. و من با این ادعیه که تمام تنم میلرزید..😰😱 و زنها همه شده بودند... با قدمهایی که در زمین فرو میرفت به سمتم آمد.. و ظاهراً باید این معرکه میشدم.. که مفاتیحی را در دستم و با همان صدای زنانه کشید _این نسخه های کفر و شرک رو بسوزونید! دیگر صدای روضه ساکت شده بود،.. جمعیت زنان به سمتمان آمدند.. و بسمه فهمیده بود.. نمیتواند این جسد متحرک را طعمه تحریک شیعیان کند.. که در شلوغی جمعیت با قدرت به کوبید،..😡🔥 طوریکه ام در حرم پیچید و با پهلوی دیگر به زمین خوردم...😣 روی فرش سبز حرم.. 💚 از درد پهلو به خودم میپیچیدم و صدای بسمه را میشنیدم که با ضجه میکرد _مسلمونا به دادم برسید! این کافرها خواهرم رو کشتن! و بلافاصله صدای تیراندازی، خلوت صحن و حرم را شکست...😰😭 زیر دست و پای زنانی که به هر سو میدویدند... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد ⏪ ادامه دارد... رمـــــان 🎀دوستاتون رو تو لذت این داستان دعوت کنید تا داستان رو بخونن، حیفه خیلی قشنگه😍🎈🎀 🌹🌹🌹🌹🌹 🌟🌟🌟🌟 منتظر نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹 👈 این جا صحبت از است ...❤️👇 ✅ @asheghaneruhollah
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان 🕌قسمٺ زیر دست و پای زنانی که به هر سو میدویدند خودم را روی زمین میکشیدم بلکه پیدا کنم...😖😰😭 نفسم را بند آورده بود،.. نیم خیز میشدم و حس میکردم پهلویم شکاف خورده که دوباره نقش زمین میشدم. همهمه مردم👥👥👥 فضا را پُر کرده و باید در همین هیاهو فرار میکردم.. که با دنیایی از درد بدنم را از زمین کندم. روبنده ام افتاده و تلاش میکردم باچادرم صورتم را ،...😖😖😖😖 هنوز از درد روی پهلویم خم بودم و در دل جمعیت لنگ میزدم.. تا بالاخره از حرم خارج شدم...✨😣 در خیابانی که نمیدانستم به کجا میرود خودم را میکشیدم،😣😭 باورم نمیشد... شده باشم و هر لحظه از پشت، 🔥👹پنجه ابوجعده🔥😈 ... که قدمی میرفتم و قدمی وحشتزده😰😨 میچرخیدم مبادا شکارم کند... پهلویم از درد شکسته بود،دیگر قوّتی به قدمهایم نمانده و در و خیابان اینهمه وحشت را زار میزدم.. که صدایی... 🌸 از پشت سر تنم را لرزاند... جرأت نمیکردم برگردم...😰😳😱 و دیگر نمیخواستم اسیر شوم که تمام صورتم را با چادر پوشاندم.. و وحشتزده دویدم... پاهایم به هم میپیچید و هرچه تلاش میکردم تندتر بدوم تعادلم کمتر میشد.. و آخر کار خودش را کرد که قدمهایم سِر شد و با زانو به زمین خوردم.😣😖😭😰 کف خیابان هنوز از باران ساعتی پیش خیس... و این دومین باری بود که امشب در این خیابانهای گِلی نقش زمین میشدم،.. خواستم دوباره بلند شوم و این بدن در هم شکسته دیگر توانی برای دویدن نداشت.. که صورتم به زمین خورد..😖😭😰 و زخم پیشانی ام آتش گرفت... کف هر دو دستم را روی زمین عصا کردم بلکه برخیزم و او بالای سرم رسیده بود که فریاد کشید _برا چی فرار میکنی؟😠 صدای ابوجعده نبود... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد ⏪ ادامه دارد... رمـــــان 🎀دوستاتون رو تو لذت این داستان دعوت کنید تا داستان رو بخونن، حیفه خیلی قشنگه😍🎈🎀 🌹🌹🌹🌹🌹 🌟🌟🌟🌟 منتظر نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹 👈 این جا صحبت از است ...❤️👇 ✅ @asheghaneruhollah
⭕️خشم کاربران توییتر از حذف «فلسطین» از نقشه گوگل و اَپل 🔹اقدام گوگل و اَپل در حذف فلسطین از نقشه‌های جهانی، خشم کاربران فضای مجازی را برانگیخت و با هشتگ‌های (فلسطین را آزاد کنید) و (در کنار فلسطین بایستید) از فلسطینیان حمایت کردند. 🔹کاربری به نام «عمار علی» نوشت: گوگل مپ و اپل مپ رسماً فلسطین را از نقشه‌های جهانی حذف کردند. امروز فلسطین از روی نقشه حذف شد و فردا از جهان حذف می‌شود. فلسطین را به نقشه بازگردانید. 🔹کاربری به نام «صفیه فیروز» هم نوشت: چطور می‌خواهید فلسطین را از تاریخ خود حذف کنید؟ به خاطر پول چشمانتان را نبندید، اول از انسانیت حمایت کنید. 🔹حامیان فلسطین همچنین طوماری را تحت عنوان «گوگل: فلسطین را به نقشه‌های خود بازگردان!» در اینترنت قرار دادند. ✅ @asheghaneruhollah
▫️ متاسفانه منافقین امروز دو نفر از نیروهای انقلابی را در اورامانات و بخش غربی کشور در حین خدمت‌رسانی به شهادت رساندند. ▫️ شهید جمال کریمی بسیجی سپاه سروآباد یکی از شهدای این جنایت تروریستی است. باز هم اعدام_نکنید 😏 ———————- 💢 همین دیشب که همه ما مشغول هشتگ اعدام_نکنید بودیم و از برای مملکتداری تئوری میدادیم دو به نام جمال کرمی و محمد در توسط تروریست‌ها شهید شدند. چند ماه دیگه برای قاتل این دو جوان کمپین راه میندازن یه عده هم زیر پرچم اینا سینه میزنن، حالا ببینید. ——————— ✅ @asheghaneruhollah
💢 بزرگترین هک تاریخ شبکه های اجتماعی 🔸 هکرها با دستیابی به پسورد پنل اپراتور ادمین توئیتر توانستند از طریق اکانت افراد معروفی مانند بیل گیتس، جف بزوس، جو بایدن، باراک اوباما، ایلان ماسک و ... قربانیان را ترغیب به پرداخت ۱۰۰۰ دلار در عوض دریافت ۲۰۰۰ دلار کنند. 🔸 امروز ۱۴مین سالگرد تاسیس توییتر است. 🔸 طبق برآوردها، هکرها موفق شدند تا ساعات بامدادی صبح امروز ۱۱۲ هزار دلار ارز دیجیتال از مخاطبان این چهره‌های سرشناس اخاذی کنند. 🔸 توييتر اذعان کرده که این شیوه منجر به هک بسیاری از حساب‌های کاربری مشهور و تأیید شده در این شبکه اجتماعی شده و این شرکت در حال بررسی موضوع برای جلوگیری از تکرار آن است. این شرکت برای جلوگیری از خرابکاری بیشتر امکان ارسال توييت از طریق حساب‌های کاربری تأیید شده را به طور موقت مسدود کرد. ✅ @asheghaneruhollah
📸 اعمال شب و روز دحوالارض ❣️امشب، شب دحو الارض است❣️ شب بیست و پنجم ماه ذی القعده ♦️ این شب، و از لیالی شریفه است که در آن نازل می شود. ♦️ و در آن بسیار دارد، در روایت است که گفت: با پدرم در خدمت امام رضا سلام الله علیه شام خوردیم در شب بیست و پنجم ماه ذی القعده، پس فرمودند: ♦️ که امشب حضرت ابراهیم و حضرت عیسی علیهما السلام متولد شده اند و زمین از زیر کعبه پهن شده است. ♦️ پس هر که ، چنان است که باشد. ♦️ و به روایت دیگر است که فرمود: در این روز عجل الله تعالی فرجه الشریف خواهد نمود. 📚 توضیح المقاصد، ص 34 @asheghaneruhollah
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
🔵 #چله_نوکری | تا مُحرم هر شَب مهمانِ یک #شهید 🔸شهید شب چهارم : #شهید_مدافع_حرم_حسین_محرابی ✍️شهی
کاش دلشون برای تو هم می سوخت😭😔 اغتشاشات آبان 98 🔵 | تا مُحرم هر شَب مهمانِ یک 🔸شهید شب پنجم : ✍️خواهر شهید مصطفی رضایی می‌گوید: برادرم همیشه می‌گفت باید با زیردست‌ خودم مدارا و صبوری کنم و این باعث می‌شود برکتش به خودم بازگردد. 👇👇 🔻36 روز مانده به @asheghaneruhollah
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
کاش دلشون برای #مادر تو هم می سوخت😭😔 #شهید_مظلوم اغتشاشات آبان 98 🔵 #چله_نوکری | تا مُحرم هر شَب مه
روایتی خواهرانه از بارزترین خصوصیت اخلاقی شهید مدافع امنیت تهران خواهر شهید مصطفی رضایی می‌گوید: برادرم همیشه می‌گفت باید با زیردست‌ خودم مدارا و صبوری کنم و این باعث می‌شود برکتش به خودم بازگردد. به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، شهید مدافع امنیت، مهندس مصطفی رضایی یکی از کارکنان شهرداری ملارد بود که در درگیری با اشراری که قصد ایجاد آشوب و ناامنی در منطقه داشتند بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. این شهید بسیجی متولد 1365 و اصالتاً اهل شهر رشت بود و در زمان شهادت 33 سال داشت. فرشته رضایی، خواهر شهید مصطفی رضایی در گفتگو با تسنیم با اشاره به شهادت برادرش می‌گوید: باورم نمی‌شد برادر کوچکترم شهید شود و امروز من خواهر شهید بشوم. من لیاقت خواهر شهید شدن را ندارم. نزدیک سه سال بود که ازدواج کرده بود. همیشه می‌خندیدند و می‌گفتند ما می‌خواهیم 1400 بچه‌دار بشویم. و الان که شهید شده هیچ فرزندی ندارد. اخیراً خانه خریده بودند و زندگی خوبی در اندیشه شهریار داشتند. کارمند شهرداری ملارد بود. او ادامه می‌دهد: برادرم چهار سال از دوران مجردی‌اش را در خانه من با ما زندگی کرد. از شهرستان برای کار به تهران آمده بود. من از او خواستم این مدت را در خانه ما بماند. می‌گفت: «مزاحم خانواده شما می‌شوم. خانه شما کوچک است و من معذب می‌شوم.»، من گفتم: «تو که به ما محرمی، نگران نباش و همین‌جا با ما بمان». بیشتر اوقات را در اتاقش می‌ماند تا به قول خودش مزاحم خانواده ما نباشد. به هیچ کدام از وسایل ما دست نمی‌زد. وقتی خانواده همسرم به خانه ما می‌آمد، یک سلام و احوالپرسی می‌کرد و بلند می‌شد و می‌گفت این‌ها برای دیدن برادرشان به اینجا آمده‌اند، من نباید مزاحم این دیدار خانوادگی باشم. خواهر شهید رضایی با اشاره به منصف بودن برادرش و رعایت حال کم بضاعت‌ها می‌گوید: مصطفی می‌گفت: «هیچ‌وقت از نانوا و راننده تاکسی که در سرما و گرما زحمت می‌کشند تا لقمه حلالی در بیاورند نزنید. این‌ها دستشان تنگ و بودجه شان کم است. من هر وقت به این‌ها پولی بدهم باقی پولم را پس نمی‌گیرم. نباید سر مقداری پول خرد آبرویشان را برد.» می‌گفتم: «داداش اربابی رفتار می‌کنی.» می‌گفت: «نه؛ باید با زیردست‌ خودم مدارا و صبوری کنم و این باعث می‌شود برکتش به خودم بازگردد.» او از برجسته‌ترین خصوصیت اخلاقی برادرش چنین می‌گوید: من نمی‌گویم برادرم نماز شب می‌خواند یا مستحبات را کامل انجام می‌داد اما اهل انصاف بود. به پدر و مادرش هم احترام می‌گذاشت و این رفتارهایش در تمامی مراحل زندگی کاملاً برای ما اطرافیان مشهود بود. ضمناً خیلی کارمند منظم و منصفی بود. زمان کار برایش خیلی مهم بود. می‌گفت مردم از شهرهای مختلف مرخصی می‌گیرند و دنبال پرونده‌هایشان می‌آیند و به موقع باید حاضر شوم. به من می‌گفت ما حقوق خوبی می‌گیریم و من راضی‌ام. در حالیکه همکارانش از موقعیت اقتصادی‌شان گلایه می‌کردند. نگاه برادرم در این موضوع نشانه شکرگزار بودن و قانع بودنش بود. همیشه می‌گفت من چون راضی و شکرگزارم، پولم برکت دارد. برکت مالش را ما خوب دیدیم و درک کردیم. فرشته رضایی با اشاره به حادثه شهادت برادرش می‌گوید: طبق معمول تا ساعت 3 می‌بایست سرکار باشد که آن روز حادثه ملارد شلوغ می‌شود. خیلی از ادارات و فرمانداری و بانک‌ها را آتش زده بودند. رئیسش به کارمندان گفته بود هر کسی می‌تواند بماند و مواظب اداره باشد، اموال اینجا متعلق به بیت‌المال است. اگر همه برویم، اینجا خالی می‌شود و اشرار به اینجا هم حمله می‌کنند. برادرم قبول می‌کند که بماند. ساعت 8 شب می‌رود سوپری محل که طرف دیگر خیابان بود تا برای خودش و همکارانش تغذیه‌ای بگیرد. در همین مسیر به اشرار محل برخورد می‌کند و گفت‌وگوی کوتاهی میان آن‌ها در می‌گیرد. بعد آن‌ها به سمت مصطفی شلیک می‌کنند و تیر به شاهرگ پایش اصابت کرده و از خونریزی زیاد به شهادت می‌رسد. امامزاده هاشم گیلان میزبان پیکر برادرم است. یکی از همکاران شهید مصطفی رضایی که شاهد حادثه‌ای بود که منجر به شهادت او شد نیز می‌گوید: اشرار به سمت اداره عمران ملارد نزدیک می‌شدند. مهندس شهید مصطفی رضایی برای کاری از محل کار بیرون آمد و رو به این آشوبگران با زبان خوش صحبت کرد و گفت: «عزیزان من این سمت نیایید. اینجا که چیزی برای غارت کردن و آتش زدن ندارد. مردم در این محل زندگی می‌کنند و از سر و صدای شما وحشت زده شده‌اند...» هنوز صحبتش تمام نشده بود که او را با گلوله هدف قرار دادند.😔 ————————————————— کاش دلشون برای تو هم می سوخت😭😔 اغتشاشات آبان 98 🔵 | تا مُحرم هر شَب مهمانِ یک 🔸شهید شب پنجم : 🔻36 روز مانده به @asheghaneruhollah
سلام‌آقا‌ بسه‌دوری‌از‌حر‌م‌بذار بیام‌آقا شب‌و‌روز‌مو‌تو‌فکر‌کربلام‌آقا،سلام‌آقا 😭 ✅ @asheghaneruhollah
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
4.mp3
6.5M
♦️ سلام‌آقا‌🖐😭 بسه‌دوری‌از‌حر‌م‌بذار بیام‌آقا شب‌و‌روز‌مو‌تو‌فکر‌کربلام‌آقا،سلام‌آقا آقا حق داری میدونم اشتباه کردم.. 🎤کربلایی 🔷 شور احساسی 👈پیشنهاد دانلود 🔻 تا محرم هرشب یک ذکر ارباب مهمان مائید🔻 ✅ @asheghaneruhollah
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
📿 یآلیتني هنآک في یالیتني اِی‌کاش‌الان‌کربلا‌بودم اِی‌کـاش... 💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دقایقی بعد از اظهارات دیروز ترامپ مبنی بر اینکه منتظر ۸هفته استثنایی باشید بزرگترین کارخانه فولاد سازی جهان در ایندیانای آمریکا پس از یک انفجار دچار حریق شد بعد از انفجار در ناو آمریکایی سردار قاآنی فرمانده نیروی قدس سپاه در سخنانی گفته بود: حادثه ناو پاسخی به جنایتهای آمریکاست که توسط عناصر آمریکایی انجام شد، روزهای بسیار سخت و حوادث سختی در انتظار آمریکا و رژیم صهیونیستی است پ ن: ترامپ قمارباز منتظر اتفاق بزرگتر باش ... ✅ @asheghaneruhollah
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
🔵 #چله_نوکری | تا مُحرم هر شَب مهمانِ یک #شهید 🔸شهید شب ششم : #شهید_حسینعلی_عالی ✍️شهيدی که تسبی
شهیدحاج قاسم سلیمانی: وقتی برای آیت الله بهاءالدینی تعریف کردم که شهید حسینعلی عالی شب عملیات روی سیم‌های خاردار خوابید تا بچه‌ها از معبر عبور کنند، ایشان بیش از 10دقیقه گریه کردند..... ——————————————— 🔵 | تا مُحرم هر شَب مهمانِ یک 🔸شهید شب ششم : ✍️شهيدی که تسبیح موجودات و جمادات را می شنید!!!زمین با او حرف میزد...👇👇 🔻35 روز مانده به @asheghaneruhollah