هدایت شده از خادم کانال حسینیه مجازی عاشقان روح الله
ای دل وا مونده.mp3
6.96M
🏴 #روز_چهارم_محرم_الحرام_1397
#السلام_علیک_یا_زینب_الکبری
❤️به عشق مدافعان حرم
🔻ای دل وا مونده دل تنها مونده
🔺دلی که از رفیقای #شهیدش جا مونده
🎤حاج #حسین_سیب_سرخی
😭شور احساسی
#قرار_عاشقی
وعده ما هر روز #ظهر در کانال↙️
🏴 @asheghaneruhollah
هدایت شده از خادم کانال حسینیه مجازی عاشقان روح الله
ببین تو هیئتا پر از سربازه.mp3
9.7M
🏴 #روز_چهارم_محرم_الحرام_1397
#السلام_علیک_یا_زینب_الکبری
❤️به عشق مدافعان حرم
🔻من از تو دل نمیکنم حتی اگه سرم بره
🔺نمیذارم که دشمنت به سمت این حرم بره
🎤کربلایی #حسین_طاهری
😭شور احساسی
#قرار_عاشقی
وعده ما هر روز #ظهر در کانال↙️
🏴 @asheghaneruhollah
هدایت شده از خادم کانال حسینیه مجازی عاشقان روح الله
Untitled 29.mp3
22.13M
🏴 #روز_چهارم_محرم_الحرام_1397
#السلام_علیک_یا_زینب_الکبری
❤️به عشق مدافعان حرم
🔻امافیکم مسلم
🔺یه نفر نیست بهش آب بده
🎤کربلایی #سید_رضا_نریمانی
🎤کربلایی #قاسمعلی_محسنی
😭شور روضه ای
#قرار_عاشقی
وعده ما هر روز #ظهر در کانال↙️
🏴 @asheghaneruhollah
💔 #یازینب 💔
نوبٺ جانبازےِ طفلاטּ زینب آمده
وقٺ آرے گفتـטּ فرماטּ زینب آمده
غرق خوטּ گشتند،فرزنداטּ اودرڪربلا
وقٺ یارے دادטּ ودرماטּ زینب آمده
#شهادت_طفلان_زینب_س🏴
#تسلیت_باد
@asheghaneruhollah
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
🌷بسم الله الهادی🌷 🔴 #یک_فنجان_چای_با_خدا قسمت 2⃣2⃣1⃣ رو به رویم، روی زمین نشست " از نظرمن نفر
🌷بسم الله الهادی🌷
🔴 #یک_فنجان_چای_با_خدا
قسمت 3⃣2⃣1⃣
نیمه های شب صوفی تماس گرفت و با عجله اما شمرده شمرده نقشه ی فرار را برایم توضیح داد. ترسیدم،
" پس مادرم چی؟ اونم اینجاست .. "
صوفی با لحنی نه چندان مهربان گفت که همزمان با من، فرد دیگری مادر را از چنگال حسام درمی آورد.
اما مگر حسام می توانست به مادرم آسیب برساند..؟؟ نقشه ی فرار برای فردا کشیده شده بود. درست در زمانی که برایِ معاینه نزد پزشک می رفتم. اما صوفی این اطلاعات را از کجا آورده بود؟؟
باز هم حسی، گوشم را می پیچاند که حسام نمی تواند بد باشد.. و شوقی که صدایِ خنده های دانیال را در قلبم زمزمه می کرد..
کدام یک درست بود؟؟ آرامشِ حسام یا حرفهای صوفی؟
با صدایِ خنده هایِ بلند حسام که از سالن می آمد، چشمانم را باز کردم.. کاش دیشب خورشید میمرد تا باقی مانده یِ عمرم، بی فردا میماند.. حالم بدتر از هر روز دیگر بود.
می ترسیدم و دلیلش را نمی دانستم، شاید از اتفاقی که ممکن بود برای این دشمنِ نجیب بیوفتد.. بی رمق از اتاق بیرون رفتم.. لیوان به دست رویِ یکی از مبلها نشسته بود. با پروین حرف میزد، می خندید، سر به سرش می گذاشت.. یعنی تمامِ اینها هنرِ بازیگری اش بود؟؟
چقدر زندگی در وجودش وجود داشت. عطر چای آمد، مزه اش زیر زبانم تجدید شد.. کلاه به سر روی یکی از مبلها نشستم، سر به زیر سلام کرد. نمیدانم چه در ظاهرم دید که با لحنی نگران و متعجب جویایِ حالم شد. بی توجه به سوالش، جمع شده در پُلیورِ یادگار از دانیال رویِ مبل نشستم. هوا بیشتر از همیشه سرد نبود؟؟
" از اون صبحونه ی دیروزی میخوام.."
⏪ ادامه دارد...
🌹🌹🌹🌹🌹
✍ نویسنده:خانم زهرا اسعد بلند دوست
🌟🌟🌟🌟
منتظرشنیدن نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹
🔶 @asheghaneruhollah 🔷
#پیشنهاد_میکنم_این_رمان_از_دستش_ندهید
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
🌷بسم الله الهادی🌷 🔴 #یک_فنجان_چای_با_خدا قسمت 3⃣2⃣1⃣ نیمه های شب صوفی تماس گرفت و با عجله اما
🌷بسم الله الهادی🌷
🔴 #یک_فنجان_چای_با_خدا
قسمت 4⃣2⃣1⃣
سعی کرد لبخندش را زیر انگشتانش مخفی کند
" با چایی شیرین یا.. "
حرفش را کور کردم
" اگه نیست، میرم اتاقم.."
از جایم بلند شدم که خواست بمانم
" حاج خانووم.. بی زحمت یه صبحونه ی مامان پسند حاضر کنید.. "
و جمله ای زیرِ لبی که به سختی شنیدم " و یه استکان چایی با طعم خدا.. "
چند دقیقه بعد حسام، سینی به دست روبه رویم ایستاد .
آن را روی میز گذاشت و درست مثل روز قبل، شیرینش کرد. لقمه هایِ دست سازش را یک دست و مرتب، کنارِ هم قرار داد و منتظر نشست.
" خب.. یاعلی.. بفرمایید.. "
پدر کجا بود که نامِ علی را در خانه اش بشنود..؟؟ خوردم.. تمام لقمه ها، را با آخرین قطره ی چایِ شیرین شده به دستِ مهربان ترین دشمن دنیا. کاش گینس، ستونی برایِ ثبت آرامش داشت..
صدایش بلند شد
" پروین خانووم از اینکه چیزی نمی خوردین خیلی ناراحت بودن، البته زنِ ایرانی و نگرانی هایِ بی حدش..
خب دیگه کم کم باید آماده شید که بریم دکتر، یه ساعت دیگه نوبت دارین.. امروز خیلی رنگتون پریده ، مشکلی پیش اومده؟؟ باز هم درد دارین؟؟ "
درد که همزاد ثانیه ثانیه های زندگی ام بود..
اما درد امروز با همیشه فرق داشت رنگش بی شباهت به نگرانی نبود.. نگرانی از جنسِ روزهایِ بی قراریِ برای دانیال.. آماده شدم. پیچیده در پالتو و شالِ مشکی در ماشین نشستم.
⏪ ادامه دارد...
🌹🌹🌹🌹🌹
✍ نویسنده:خانم زهرا اسعد بلند دوست
🌟🌟🌟🌟
منتظرشنیدن نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹
🔶 @asheghaneruhollah 🔷
#پیشنهاد_میکنم_این_رمان_از_دستش_ندهید
ale-yasin(farahmand)-high.mp3
4.04M
#زیارت_آل_یاسین
🎤 بانوای گرم استادفرهمند
🌹 #سلام_علی_آل_یاسین🌹
نام تو را میبرم قلبم غریبی میکند
چشم انتظاری در دلم درد عجیبی می کند
تعجیل در ظهور 14 مرتبه #صلـــــوات
@asheghaneruhollah
1_13415312.mp3
6.39M
ظهر جمعه است و وقت مناجات امیرالمومنین❤️
التماس دعای فــرج😍
قرآن به جز از وصف علي آيه ندارد
ايمان به جز ازعشق علي پايه ندارد
گفتم بروم سايه لطفش بنشينم
گفتا كه علي نور بود سايه ندارد
هدایت شده از خادم کانال حسینیه مجازی عاشقان روح الله
شخصیت امام حسن.mp3
3.93M
🏴 #روز_پنجم_محرم_الحرام_1397
#السلام_علیک_عبد_الله_ابن_الحسن
🔺شخصیت #امام_حسن_مجتبی_س_
🎤حجت الاسلام #رفیعی
😭سخنرانی
#قرار_عاشقی
وعده ما هر روز #ظهر در کانال↙️
🏴 @asheghaneruhollah
هدایت شده از خادم کانال حسینیه مجازی عاشقان روح الله
احرارر الحسین _روز پنجم محرم.mp3
31.05M
🏴 #روز_پنجم_محرم_الحرام_1397
#السلام_علیک_یاعبد_الله_ابن_الحسن
🔺مجتبی زاده ای شبیه #حسن
🎤حاج #حیدر_خمسه
😭روضه عبدالله ابن الحسن
#قرار_عاشقی
وعده ما هر روز #ظهر در کانال↙️
🏴 @asheghaneruhollah
هدایت شده از خادم کانال حسینیه مجازی عاشقان روح الله
4_421541110138015097.mp3
8.3M
🏴 #روز_پنجم_محرم_الحرام_1397
#السلام_علیک_یاعبد_الله_ابن_الحسن
امام حسنی ام❤️الحمدالله
🔺جانم #حسن روحم حسن
🔻دردم حسن درمانم
🎤کربلایی #محمد_حسین_حدادیان
😭پیش زمینه
#قرار_عاشقی
وعده ما هر روز #ظهر در کانال↙️
🏴 @asheghaneruhollah