🔵 #چله_نوکری | تا مُحرم هر شَب مهمانِ یک #شهید
🔸شهید شب بیست و چهارم : #شهید_حسن_تهرانی_مقدم
👊 اینجا مدفن کسی است که میخواست اسرائیل رو نابود کند
🌸گناه نڪنید ...
🌸اگر گناه ڪردید سریع توبه کنید.
#چله_ترک_گناه
#نماز_اول_وقت
#ترک_یک_رذیله_اخلاقی
#چهل_شب_زیارت_عاشورا
#چهل_صبح_دعای_عهد
🔻15 روز مانده به #محرم
✅ @asheghaneruhollah
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
🔵 #چله_نوکری | تا مُحرم هر شَب مهمانِ یک #شهید 🔸شهید شب بیست و چهارم : #شهید_حسن_تهرانی_مقدم 👊 این
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حرف های خاص فرمانده عراقی با #پدر_موشکی_ایران
🔵 #چله_نوکری | تا مُحرم هر شَب مهمانِ یک #شهید
🔸شهید شب بیست و چهارم : #شهید_حسن_تهرانی_مقدم
👊 اینجا مدفن کسی است که میخواست اسرائیل رو نابود کند
🌸گناه نڪنید ...
🌸اگر گناه ڪردید سریع توبه کنید.
#چله_ترک_گناه
#نماز_اول_وقت
#ترک_یک_رذیله_اخلاقی
#چهل_شب_زیارت_عاشورا
#چهل_صبح_دعای_عهد
🔻15 روز مانده به #محرم
✅ @asheghaneruhollah
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
🌴 #جـــان_شیعه_اهل_سنت 🌴 #قسمت_دویست_وسی_وچهارم از اینهمه خودخواهی همسرش، اعصابم به هم ریخت و باز
🌴 #جـــان_شیعه_اهل_سنت
🌴 #قسمت_دویست_وسی_وپنجم
با نگاهم تک تک وسایلی را که همین یک ماه پیش خریده و با چه ذوق و شوقی در این خانه چیده بودیم، بررسی میکردم و دلم می سوخت که در این اسباب کشی چقدر صدمه می خورند.😒 هزینهای که برای پرده کرده بودیم، به کلی از بین میرفت و نگران پایههای مبل و میز تلویزیون بودم که در این جابجایی زخمی شوند و باز نمیخواستم 👈فریب وسوسههای شیطان👉 را بخورم که همه را #بیمه_خدا کردم تا به سلامت به خانه جدید برسند.
میدانستم که پیدا کردن یک خانه دیگر با این پول پیش جزئی و اسباب کشی، آن هم با این وضعیت من که دکتر هر حرکت اضافی را برایم ممنوع کرده بود،😊 چقدر سخت و پُر دردسر است، ولی همه را #به_خاطر_خدا به جان خریدم تا #دل_بندهای از بندگانش را #شاد کنم و ایمان داشتم که او هم دل مرا شاد خواهد کرد. 😊👌
نگران برخورد مجید هم بودم و حدس میزدم که به خاطر من هم که شده، از این بخشش سخاوتمندانه حسابی عصبانی میشود، ولی من #باخدامعامله کرده و یقین داشتم همان خدایی که #قلب مرا به #رحم آورد، #دل مجید را هم #نرم خواهد کرد.
ساعت از هشت شب گذشته🕣 و بوی قلیه ماهی اتاق را پُر کرده بود که مجید آمد. هر چند مثل گذشته توان خرید انواع میوه و خشکبار را نداشتیم، ولی باز هم دستِ پُر به خانه آمده و لابد به مناسبت میلاد امام جواد (علیهالسلام) بود که یک جعبه شیرینی هم خریده و چشمانش از شادی میدرخشید. 😃🍰با لحن گرمش حالم را پرسید و مثل این چند شب گذشته گزارش گرفت که امروز چقدر استراحت کردهام و وضعیت کمرم چطور است که خندیدم و گفتم:
_«مجید جان! من خوبم! تو رو که میبینم بهترم میشم!»😉😍
و باز یک شب عاشقانه آغاز شده و هرچند تهِ دلم از کاری که کرده بودم میلرزید، ولی حضور گرم و با محبت همسرم کافی بود تا سراپای وجودم از آرامشی شیرین پُر شود. قلیه ماهی را در کنار هم نوش جان کردیم و پس از صرف شام، باز من روی کاناپه دراز کشیدم و مجید روی مبل مقابلم نشست تا حالا از یک شب نشینی رؤیایی لذت ببریم. با دست خودش یک دیس از شیرینیهای تَر پُر کرده و روی میز گذاشته بود که من به بهانه همین شیرینی عید شیعیان هم که شده، سرِ صحبت را باز کردم:😊
_«مجید! میگن امام جواد (علیهالسلام) مشکلات مالی رو حل میکنه، درسته؟» برای یک لحظه چشمانش از تعجب به صورتم خیره ماند😳😧 و به جای جواب، با حالتی ناباورانه سؤال کرد:
_«تو از کجا میدونی؟»😳
همانطور که به پهلو روی کاناپه دراز کشیده و نگاهش میکردم، به آرامی خندیدم و پاسخ دادم:
_«نخوردم نون گندم، ولی دیدم دست مردم! 😉درسته من سُنیام، ولی تو یه کشور شیعه زندگی میکنم!»
از حاضر جوابی رندانهام خندید😃 و باز نمیدانست چه منظوری دارم که نگاهم کرد تا ادامه دهم:
_«خُب تو هم که امشب به خاطر همین امام جواد (علیهالسلام) شیرینی گرفتی، درسته؟»😌
از این سؤالم بیشتر به شک افتاد که با شیطنت پرسید:
_«چی میخوای بگی الهه؟»
ضربان قلبم بالا رفته و از بیم برخوردش نمیدانستم چه بگویم که باز مقدمه چیدم:
_«یادته من بهت میگفتم چه لزومی داره برای تولد و شهادت اولیای خدا مراسم بگیریم؟ یادته میگفتم این گریه زاریها یا این جشن گرفتنها خیلی فایده نداره؟ یادته بهت میگفتم به جای این کارها بهتره ازشون الگو بگیریم؟»😏
و خیال کرد باز میخواهم مناظره بین شیعه و سُنی راه بیندازم 😅که به پُشتی مبل تکیه زد و با قاطعیت پاسخ داد:
_«خُب منم بهت جواب میدادم که همین مراسمهای جشن و عزاداری خودش یه بهانهای میشه که ما بیشتر به یاد ائمه (علیهمالسلام) باشیم و از رفتارشون تبعیت کنیم!»
و بر عکس هر بار، اینبار من قصد مباحثه نداشتم که از جدیت کلامش خندهام گرفت😄 و از همین پاسخ فاضلانهاش استفاده کردم که با هوشمندی جواب دادم:
_«پس اگه راست میگی بیا امشب از امام جواد (علیهالسلام) تبعیت کن! مگه نمیگی دوستش داری و بخاطر تولدش شیرینی گرفتی، خُب پس یه کاری کن که دلش شاد شه!»☺️
⏪ ادامه دارد...
رمان زیبای 📚 #جان_شیعه_اهل_سنت
🎀دوستاتون رو تو لذت این داستان دعوت کنید تا داستان رو بخونن، حیفه خیلی قشنگه😍🎈🎀
🌹🌹🌹🌹🌹
✍️ نویسنده:خانم #فاطمه_ولی_نژاد
🌟🌟🌟🌟
منتظر نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹
✅ @asheghaneruhollah
🌴 #جـــان_شیعه_اهل_سنت
🌴 #قسمت_دویست_وسی_وششم
از لحن عاشقانهای که خرج امامش کردم، مردمک چشمانش به لرزه افتاد😢😍 و شاید باور نمیکرد که همسر اهل سنتش اینچنین رابطه پُر احساسی با شخصی که قرنها پیش از دنیا رفته، برقرار کند😇 که در سکوتی آسمانی محو چشمانم شده بود و پلکی هم نمیزد. من هنوز هم به حقیقت این مناجات پیچیده شک داشتم، ولی میدانستم با هر کار خیری که انجام میدهم، در کنار رضایت خداوند متعال، دل سایر اولیای الهی را هم خشنود میکنم که با لبخندی ملیح ادامه دادم:
_«مگه نمیگی امام جواد (علیهالسلام) گرههای مالی رو باز میکنه، خُب تو هم امشب به خاطر امام جواد (علیهالسلام) گره مالی یه بنده خدایی رو باز کن!»😊 هنوز نگاهش در هالهای از تعجب گرفتار شده بود که لبخندی زد و با حالتی متواضعانه پاسخ داد:
_«الهه جان! من کجا و امام جواد (علیهالسلام) کجا؟»😓😊
حالا بحث به نقطه حساسی رسیده بود که به سختی از حالت خوابیده بلند شدم و همچنانکه روی کاناپه مینشستم، باز تشویقش کردم:
_«خدا از هر کسی به اندازه خودش انتظار داره! تو هم به اندازهای که توانایی داری میتونی گره مالی مردم رو باز کنی!»😎
که بلاخره خندید و با نگاهی به اطراف خانه جواب داد:
_«الهه جان! یه نگاه به دور و برت بنداز! ما همین چند تا تیکه اثاث هم با کلی بدبختی خریدیم! طلاهای تو رو فروختیم تا تونستیم همین مبل و تلویزیون رو بخریم. من این مدت شرمنده تو هم هستم که نمیتونم اونجور که دلم میخواد برات خرج کنم، اونوقت چجوری میخوام به یکی دیگه کمک کنم؟»😅
و من دلم را به دریا زدم که مستقیم نگاهش کردم و گفتم:
_«خُب شاید یکی به همین خونه نیاز داشته باشه! ما میتونیم بریم یه جای دیگه رو اجاره کنیم، ولی اون آینده و زندگیاش به این خونه وابسته اس!»😊
به گمانم فهمید اینهمه مقدمه چینی میخواهد به کجا ختم شود که به صورتم خیره شد و با صدایی گرفته پرسید:
_«حاج صالح بهت زنگ زده؟»😒
کمی خودم را جمع و جور کردم و در برابر نگاه منتظرش با لبخندی مهربان پاسخ دادم:😊
_«خودش که نه، زنش و دخترش اومده بودن اینجا.»
که صورتش از ناراحتی گل انداخت و با عصبانیت اعتراض کرد:😠
_«عجب آدمهایی پیدا میشن! من بهش میگم حال خانمم خوب نیس، نمیتونیم جابجا شیم، اونوقت میان سراغ تو؟!!! من حتی به تو نگفتم به من زنگ زدن که نگران نشی، انوقت اینا بلند شدن اومدن اینجا؟!!!»
به آرامی خندیدم☺️ بلکه از نسیم خندهام آرام شود و با مهربانی بیشتری توضیح دادم:
_«مجید جان! خُب این بنده خدا هم گرفتاره! اومده از ما کمک بخواد! خدا رو خوش نمیاد وقتی میتونیم کمکش کنیم، این کارو نکنیم!»
از روی تأسف سری تکان داد و جواب خیرخواهیام را با لحنی رنجیده داد:
_«فکر میکنی من دوست ندارم کار مردم رو راه بندازم الهه جان؟ به خدا منم دوست دارم هر کاری از دستم بر میاد، برای بقیه انجام بدم. باور کن وقتی به من گفت، منم دلم خیلی براش سوخت، خیلی ناراحت شدم، دلم میخواست براشون یه کاری میکردم، ولی آخه اینا یه چیزی میخوان که واقعاً برام مقدور نیس!»😒
⏪ ادامه دارد...
رمان زیبای 📚 #جان_شیعه_اهل_سنت
🎀دوستاتون رو تو لذت این داستان دعوت کنید تا داستان رو بخونن، حیفه خیلی قشنگه😍🎈🎀
🌹🌹🌹🌹🌹
✍️ نویسنده:خانم #فاطمه_ولی_نژاد
🌟🌟🌟🌟
منتظر نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹
✅ @asheghaneruhollah
هدایت شده از 🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
شب زیارتی مخصوص ❤️امام حسین ❤️ همراه با #حسینیه_مجازی_عاشقان_روح_الله باشید ...
#کانال_خودتون_رو_به_دوستانتون_معرفی_کنید
12.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️ #چله_نوکری #چله_حسینی
دلشوره افتاد بازم به جونم
اگه که #امام_رضا بخواد زنده بمونم
منم #محرم میبینممم
برا #امام_حسین #گریه می کنم 😭❤️
🎤حاج #حسین_سیب_سرخی
🔻شوراحساسی
👈پیشنهاد دانلود
#پیشنهادی
#اینستاگرام
🔻 تا محرم هرشب یک ذکر ارباب مهمان مائید🔻
✅ @asheghaneruhollah
15.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌برا اونها که #کربلا نرفته اند 😔
#شب__زیارتی دعا کنیم برا اونها که کربلا را هنوز ندیده اند 👌🤚
♦️ #چله_نوکری #چله_حسینی
هنوز زیادن بخدا #کربلا نرفته ها😔
عجب حکایتی شده میون من و شما
من از #فراق #کربلا گله دارم ای خداااااا
🎤حاج #حسین_سیب_سرخی
🔻شوراحساسی
👈پیشنهاد دانلود
#پیشنهادی
#اینستاگرام
🔻 تا محرم هرشب یک ذکر ارباب مهمان مائید🔻
✅ @asheghaneruhollah
چنان عید غدیرش دلربا افتاد در عالم
که یک هفته جلوترمیرود عالم بقربانش💞
#دهه_امامت_و_ولایت_مبارک 🎊
✅ @asheghaneruhollah
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
#شبهای_پیشاور #کتاب_صوتی #مناظره مرحوم سلطان الواعظین شیرازی، با دو نفر از علمای اهل سنت #شب_سوم
شبهای_پیشاور_شب_چهارم.mp3
4.87M
#شبهای_پیشاور
#کتاب_صوتی
#مناظره مرحوم سلطان الواعظین شیرازی، با دو نفر از علمای اهل سنت
#شب_چهارم
✅ گوش بده اگه ضرر کردی هرچی خواستی بگو
#یا_علی
#غدیر
شیعه باید از امامش دفاع کند
💠بچه شیعه؛ برا روز غدیر چکار کردی؟
#نشر_دهید
👌تا عید غدیر هر روز یک فایل👇
✅ @asheghaneruhollah
#پروفایل_جدید
#علی_ولی_الله
#من_غدیری_ام
#فقط_حیدر_امیرالمومنین_است
✔️حسینیه مجازی عاشقان روح الله(ره)