eitaa logo
❤عاشقان ولایت❤
79 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
145 فایل
خواهران مسجد امام حسن مجتبی‌(علیه‌السلام)
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 💠 راههای افزایش تمرکز فرزندان 1⃣ تصویر مثبتی را از فرزند خود مجسم کنید؛ ❌ اگر ساختار ذهنی شما این است که بچه‌ها وَبال زندگی شما هستند در تربیت موفق نخواهید بود. ✅ اما اگر نگرش خوبی به بچه‌ها داشته باشید و آنها را از خودتان بدانید در تربیت موفق خواهید بود. 2⃣ استفاده از مهارت‌های ارتباط موثر؛ 🔻 ارتباط موثر یعنی: 🔸 ارتباط کلامی شیوا، شیرین و دلنشین 🔰 ملاک‌های ارتباط موثر: 🔸 الف) شاد بودن 🔹 ب) مدیریت مشکلات: 📌 کسی که مدیر است در برابر مشکلات، تغییر سریع رفتار ندارد بلکه اهل تحلیل مشکل و پیداکردن راه حل است. 😋 مشکلات ما را خوشمزه می‌کند!! 3⃣ تقویت ارتباطات اجتماعی فرزندان؛ 😮 کسی که روابط_اجتماعی ضعیفی دارد دچار اضطراب می‌شود و اضطراب باعث کاهش توجه می‌شود. ◀️ برای دوست یابی فرزندانتان وقت بگذارید. 🎊 مهارت‌های اجتماعی در جایی که قانونی حکمفرما نیست و محیط آزادتر است تقویت می شود مثل: مهمانی‌ها یا هنگام بازی کردن 4⃣ بازخورد فوری دربرابر رفتارهای مثبت فرزندان؛ 🙂 یک لبخند یا حتی نگاه محبت آمیز یعنی پاداش برای رفتار مثبت فرزندان ⛔️ اصلا جایزه دادن مناسب نیست و فکر نکنیم جایزه مشکلات را حل می‌کند. 🎁 هدیه و جایزه مقدمه است. 🌸 مثلا به همسر گل می‌دهید تا محبت او را جلب کنید و شروع به صحبت کنید و مشکلات را حل کنید. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
4.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیدی ترین عامل برای تربیت فرزند چیست؟ در بین کارهای خوب و بد کدام مهم تر است؟ 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
🔺بی توجهی به سرماخوردگی و عفونت گلو در کودکی باعث روماتیسم قلبی میشود. 🔸گلودردهای به ظاهر سـاده را جدی بگیرید، چون در صورت عدم درمان آنتی بیوتیکی مناسب میتوانند به روماتیسم قلبی منجر شوند. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
دمنوش چای زعفران زعفران، طبیعتی گرم و خشک دارد و یکی از گیاهانی است که شادی بخش و خنده‌آور است. تقویت قلب، تحریک قوای مغزی، ضدکرم خوردگی دندان، شستشودهنده کلیه، تقویت‌کننده معده، درمان و ضدسرفه و خلط آور است؛ می‌توان در چای یا شربت خود به اندازه یک یا دو پَر زعفران انداخت تا علاوه بر خوشرنگ شدن از خواص آن هم بهره برد. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
🔴 💠 بهترين هديه به همسر شناخت و آگاهي نسبت به تفاوتهاي زن ومرد و رفتارهاي متناسب با آن تفاوتهاست. 💠با شناخت اين تفاوتها ديوارهاي رنجش و بي‌اعتمادي فرو مي‌ريزد، چرا كه همه كشمكش‌ها و رنجش‌ها ناشي از عدم درك يكديگر مي‌باشد. 💠زن ومرد نه تنها در روابطشان با يكديگر متفاوتند بلكه در كردن، احساسات، ادراك، عكس‌العمل نشان‌دادن، ، خواسته‌ها، نيازها و قدرداني كردن با يكديگر متفاوتند. 💠با توجه به این نكته كه همسرتان با شما فرق دارد مي‌توانيد به آرامش برسيد و بجاي اينكه در برابر او مقاومت كنيد و يا بخواهيد رفتارهاي او را تغيير بدهيد با او كنار مي‌آييد. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
‍ 🐛🐝زنبور کوچولو و کرم ابریشم🐝🐛 یکی بودیکی نبود ، در یک روز آفتابی قشنگ در یک جنگل زیبا و سرسبز خورشید خانم مشغول تابیدن به گل های رنگارنگ و زیبا بود ، گل‌های تازه از خواب بیدارشده بودن و چشم به زنبور کوچولو دوخته بودن که بالای سرشون داشت پرواز می‌کرد.   زنبور درمیان گل‌ها می‌چرخید و با شادی می‌گفت: ” سلام، سلام گل‌های زیبای مهربان. من دوست شما هستم، من زنبورم. زنبور کوچولو، دوست همه موجودات خوب. دوست همه موجودات مهربان!” گل‌ها هم با شادی به زنبور کوچولو سلام می‌کردن. همه چیز در آن صبح، خیلی خوب آغاز شده بود. اما ناگهان زنبور کوچولو متوجه چیز عجیبی شد. اول کمی ترسید و خواست فرار کنه. اما دید که ترسیدن و فرار کردن از چیزی که نمی‌شناسه، بدترین کاریه که می‌تونه انجام بده و به همین خاطر جلوتر رفت.   وقتی که به آن چیز عجیب رسید، با صدای بلند شروع به خندیدن کرد و گفت: ” چقدر ترسیدم! فکر می‌کردم که تو موجود خطرناکی هستی. شنیده بودم که کرم‌هایی در این اطراف زندگی می‌کنن، اما تا به حال هیچ کدوم از شما رو ندیده بودم.”   هنوز حرف‌های زنبور کوچولو تمام نشده بود که کرم با صدای بلند شروع به گریه کرد. زنبور کوچولو که علت گریه کرم رو نمی‌دونست، با تعجب به او نگاه کرد. کرم درحالی که گریه می‌کرد، گفت: “نه، خنده تو به خاطر چیز دیگه ایه، تو هم مثل دیگران می‌خواهی کرم‌ها را مسخره کنی.” زنبور کوچولو گفت: ” این چه حرفیه که می‌زنی؟ من اصلاً قصد مسخره کردن تو رو نداشتم. خنده من به خاطر ترسیدن خودمه. من و تو می‌تونیم دوستان خیلی خوبی برای هم باشیم. ما خیلی چیزها می‌تونیم برای هم تعریف کنیم. مثلاً من برات از پرواز حرف می‌زنم و تو برام از برگ درختان و این که کرم‌ها چطوری زندگی می‌کنن، تعریف میکنی.”   در همین موقع، حشره‌های دیگری نیز از راه رسیدن. آن‌ها کرم رو مسخره کردن. هرکس چیزی می‌گفت و بعد بقیه با صدای بلند می‌خندیدن. سوسک گفت: ” نگاه کنید، این همون حشره‌ایه که دست و پا نداره و روی زمین می‌خزه !” کفشدوزک گفت: ” بله، او ن هیچ وقت نمی‌تونه پرواز کنه!” مورچه پرنده گفت: “او تا آخر عمرش پرواز نمیکنه و اگر ازش بپرسی که دنیا چه جور جائیه ، فکر می‌کنه که دنیا همان جای تاریک زیر زمینه !” زنبور کوچولو سعی کرد به حشره‌های دیگه بفهمونه که مسخره کردن دیگران کار درستی نیست، اما سعی او بی فایده بود.   پس از رفتن حشره‌ها، کرم باز هم شروع به گریه کرد و گفت: “دیگه بیشتر از این نمیتونم تحمل کنم. این قدر حشره‌ها، کرم‌ها را مسخره کردن که آنها مجبور شدن از اینجا برون. اما من نتونستم جنگلی رو که دوست دارم ترک کنم. من دلم نمی‌خواد از اینجا برم.” و همچنان گریه کرد. زنبور کوچولو سعی کرد دوست خود رو  آروم  کنه: “نه، تو اشتباه می‌کنی. همه حشره‌ها بدجنس نیستن. اونایی که دیگران رو مسخره می‌کنن ، رفتار زشت و نادرستی رو انجام میدن.”   انگار که کرم نمی‌خواست و یا نمی‌تونست حرف‌های زنبور کوچولو رو قبول کنه. چون راه خود رو در پیش گرفت و کوشید تا از تنه درختی بالا بره. وقتی که به بالای درخت رسید، فریاد زد: ” زنبور کوچولو، تو بهتر است بروی. من اینقدر اینجا می‌مانم تا حشره‌ها فراموش کنن که در این جنگل کرم هائیی هم زندگی می‌کردن. خداحافظ دوست خوب من. برو و فراموش کن که روزی با کرم کوچکی آشنا شده بودی.” زنبور کوچولو راه خود را در پیش گرفت و از آنجا دور شد. آرزو می‌کرد که کرم او نو صدا بزنه  تا برگرده.  اما کرم، تنها به دور شدن او خیره مانده بود.   روزها گذشت، اما زنبور کوچولو هیچ وقت کرم رو از یاد نبرد. بهار سال بعد، زنبور کوچولو مثل همیشه از میان گل‌ها پرواز می‌کرد که ناگهان شنید کسی اونو  صدا می زنه : ” زنبور کوچولو، آهای زنبور کوچولو! ” زنبور کوچولو سرشو بلند کرد و پروانه قشنگی رو دید. از پروانه پرسید: ” شما، منو از کجا می‌شناسی ؟”   پروانه خنده‌ای کرد و گفت: ” فکر نمی‌کردم دوست قدیمی‌ات را به این زودی فراموش کرده باشی. زنبور کوچولو، من همان کرم کوچکی هستم که روزی حشره‌ها مسخره‌ام می‌کردن و حالا می‌تونم به هرجا که بخواهم پرواز کنم. ما کرم‌های ابریشم پس از مدتی تبدیل به پروانه میشیم.”   بعد پروانه با خوشحالی گفت: “تو بهترین دوست من هستی. چون موقعی که همه منو مسخره می‌کردن، تو نخواستی مثل دیگران منو مسخره کنی و به من بخندی. حالا می‌تونم به همه بگم که چه دوست خوبی دارم.” زنبور کوچولو با شادی لبخندی زد و از پروانه تشکر کرد. او در این آرزو بود که‌ای کاش کسانی که آن روز کرم بیچاره را مسخره کرده بودن، پرواز پروانه را می‌دیدن. 💕 🐝💕 ╲\╭┓ ╭ 🐛💕 ┗╯\╲ 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
13.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*اِبی* رو همه شناختند امّا...!؟ _*۱۶ آذر* روز دانشجو گرامی باد. _ *۱۶ آذر* سالگرد شهید مدافع حرم روح الله صحرایی. ✅ کاری از بسیج دانشجویی دانشکده علوم قرآنی آمل @asheghanvlaiat
سه شنبه ها مهمان حضرت سجاد و حضرت باقر وحضرت صادقیم سه شنبه ها با یاد حضرت عشق مهدی زهرا به سر بریم گرچه محرومیم از بقیع وجمکران از راه دور سلام دهیم محضرشان 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 ❣ 🔰در این روز عزیز در صورت امکان قرائت زیارت ائمه در روز سه شنبه و زیارت ال یس نوری است برای زندگیمان☀️ 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌤 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
برای سلامتی و تعجیل در فرج 🌤 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
CQACAgQAAxkBAAEXG7xfzQ00Z3oInyv63bzkFUUnH-hdBgAC6wcAAj62WFK1jhL4iUiNOx4E.mp3
زمان: حجم: 6.55M
🔔 ✨اَگر اهلِ هیئٺ و روضه و خلوٺ ، سحر و ... هستی، "اما در رابطه‌ی تو و امام زمانٺ، این چند تا نڪته وجود داره..! " 👤 👤 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃