به نام خدا💖 تلخـ💔ـی و شیرینـ❤️ـی زندگـ💍ـی پارت بیست و پنجم🌷 #سعید وسطای راه هیچ کس صحبت نکرده بود.اقامحمد هم با تعجب به وحید که خوابیده بود نگاه میکرد. وحید قلت زد و یک چیزی از تو لباسش افتاد.😳 داوود با صدای اروم:اقامحمد میکروفن😧 اقامحمد سرشو تکون داد و با صدای بلند:خوب بچه ها همگی خسته نباشین.امشبم کارتون عالی بود.🙂سعید،ادرسی نشونی از مایکل نداریم نه؟ سعید:نه اقا فعلا گمش کردیم 😕 محمد:برامون بد شد☹️پس پرونده گاندو نصفه موند بعد اقامحمد پاشو گذاشت رو میکروفن.با صدای اروم گفت:اگه میکروفن گذاشتن حتما ردیابم گذاشتن.داوود به وحید بگو ازش سوال بپرس اروم. داوود:وحید جان؟ وحید:جانم داوود؟ داوود:تو استسناعا نفهمیدی چیزی تو لباست بزارن؟ وحید:چرا یک چیز پشت کمربندمه.اما نمیتونم درش بیارم😞 داوود:باشه خیلی خوب.تکون نخور وایستا من برش دارم. داوود ردیابو و برداشت.اقامحمد به حسین گفت کع مارو برسونه یک جایی دور از سایت بعد میکروفن و انداخت پایین. تا پارت بعدی خدافظ😚❤️

امیدوارم این پارت بع دلتون نشسته باشه☺️شبتون خوش❤️ #ادمین_مهلا

سلام من میخوام انصراف بدم از ادمین بودن آخه فعالیتم کمه برم؟باشم؟ https://harfeto.timefriend.net/16374005575229

نه کجا بری

آخه من اصن فعالیت نمیتونم کنم

منم چون کنکور دارم زیاد فعالیت نمیکنم

نرو اگه هم فعالیت نکردی اشکال نداره الان دیگه مدارس باز شدن یکی درگیره درس و مشقِ ☺️

کنکور من کلاس پنجمم

کلاس پنجمی ؟؟؟

اره

مگه اشکالی داره

من که کنکورم میتونم فعالیت کنم تو نمیتونی