eitaa logo
اختران علم و عمل
10.7هزار دنبال‌کننده
829 عکس
258 ویدیو
1 فایل
کانال مذهبی وسیاسی کپی آزاد و بلا مانع است. ایدی حقیر👇👇 @darmahzareolama کانال تبلیغات👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1707606947C7df93ecd6d
مشاهده در ایتا
دانلود
مرحوم استاد ما،حاج شیخ اکبر برهان، پسری داشت به نام علی اصغر. این پسر فوت کرد. آقای برهان خیلی برای این بچه ناراحت بود. یک شب خواب دید. این بچه بزرگ شده و نااهل شده همه ی مردم هم می گویند،این هم پسر آقا!ابروی ایشان را برده بود. از خواب بلند می شود و متوجه می شود خواب دیده است. خوشحال می شود که اگر این پسر می ماند، یک بچه ی لاتی میشد که آبروی او را می برد.و صلاح در این بوده که بمیرد. از آن به بعد، دیگر ناراحت نبودند. منبع:طریق دوست ص۱۶ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
زمانی که حضرت آیة الله العظمی حاج آقا حسین قمی (۱۳۶۶ - ۱۲۸۲ قمری) در مشهد مقدس اقامت داشت به مناسبت سوگواری حضرت امام حسین در مکانی واقع در بالا خیابان، منبر می رفتند. شب، هنگامی که ایشان بالای منبر مشغول سخنرانی بودند، صدای عربده ای از بیرون مجلس شنیده شد. ایشان از مردم پرسیدند که چه خبر است؟ گفتند: رئیس شهربانی مست شده ، می کشد!! آقا با ناراحتی میفرماید: «به جدم قسم از منبر پایین نمی آیم تا خداجزای او را بدهد)) لحظه ای بعد به آقا خبر دادند که رئیس شهربانی، با، نقش بر زمین شده و به درک واصل گردیده است . منبع:حاج آقا حسین قمی قامت قیام ص۱۶۳ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
🔆یکی از علمای تهران، درباره حضرت آیت الله سیداحمدخوانساری می کرد که در اواخر عمر ایشان که دچار بودند به عیادتشان رفتم. 🔆 ایشان به من فرمود :در یکی از روزها شخص ناشناسی پیش من آمد و گفت: من هستم. 🔆 گفتم: برای روح آمده‌ای؟ 🔆 گفت :نه. برای عیادت آمده ام و اگر مشکلی داری بگو تا کنم. 🔆 گفتم :قسمتی از پایم می کند. آن شخص دستش را بر پایم کشید و درد برطرف شد. 🔆 موقع گفت: قبض روح می آیم. 🔆 10روزبعدایت الله خوانساری از رحلت فرمود. وفات:۳۰دی ۱۳۶۳شمسی مرقد:حرم حضرت فاطمه معصومه https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
یکی از کسانی که زیر سایه ی عرش الهی اند، نماز خوانهای خوب هستند. آنهایی که نماز خوب میخوانند؛ تقلید صحیح ،حمد درست با حضور قلب. از نماز لذت ببرید،کیف کنید، همان طور که گرسنه از غذا لذت می برد. طریق دوست ص۵۶ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
در زمان شیخ مفید شخصی از روستایی به خدمت ایشان رسید و سؤال کرد: زنی حامله فوت کرده و بچه اش زنده است آیا باید شکم زن را شکافت و طفل را بیرون آورد، یا اینکه به همان حالت او را دفن کنیم؟ شیخ فرمود: زن را با همان حمل دفن کنید. آن مرد برگشت، ولی متوجه شد که سواری از پشت سر می تازد و می آید. وقتی نزدیک او رسید گفت: «ای مرد!شیخ فرمود: شکم زن را بشکافید و طفل را بیرون آورید، بعد او را دفن کنید. مرد روستایی همین کار را کرد. پس از مدتی ماجرای آن سوار را برای شیخ مفید نقل کردند. ایشان فرمود: من کسی را نفرستاده بودم معلوم است که آن شخص حضرت صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف بوده اند. حال که ما در احکام شرعی اشتباه می کنیم همان بهتر که دیگر فتوا ندهیم! لذا در خانه خود را بست و بیرون نیامد. اما از ناحیه مقدسة حضرت صاحب الامر توقیعی برای شیخ صادر شد. مضمون توقیع این بود که بر شما فتوا دادن است؛ و بر ماست که نگذاریم شما در خطا واقع شوید. با صدوراین توقیع، شیخ مفید بار دیگر به مسند فتوا نشست. منبع:برکات حضرت ولی عصر ص۱۷۲ج https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
حضرت آیت الله امامی کاشانی در جلسه سوم مجلس ختمی که در مسجد اعظم قم، از طرف اساتید حوزه علمیه قم برگزار شده بود، در سخنرانی خود فرمودند: یکی از افرادی که مورد وثوق است و گاهی اخباری را در دسترسم قرار می دهد، گفت: به منظور شرکت در تشییع جنازه حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی از تهران به قم رفتم و به مسجد امام حسن مجتبی رسیدم. در آنجا به دو نفر از اصحاب حضرت حجت (ارواحنا فداه)برخورد کردم. آنها به من گفتند: امام زمان در مسجد امام حسن عسکری تشریف دارند، برو آقا را ملاقات کن.با عجله خودم را به مسجد امام حسن عسکری رساندم و وارد مسجد شدم. در آن هنگام اذان ظهر را گفته بودند. من متوجه شدم که حضرت با سی نفر از اصحاب، مشغول نماز هستند اقتدا کردم و بعد از نماز حضرت فرمودند: «ما از همین جا تشییع می کنیم)) و از مسجد خارج شدیم و دنبال جمعیت با آقا رفتیم تا به صحن رسیدیم. منبع:عنایات حضرت مهدی به علما و طلاب ص۳۶۴ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
آیت الله آقا نورالدین عراقی شخصیتی است که امام زمان را ملاقات کرده بود و حضرت به ایشان فرموده بودند:(تو اویس زمانی) اویس قرنی از اصحاب درجه اول آقا امیرالمومنین بود. 1️⃣برای مرحوم (آیة الله) آقا نورالدین عراقی خبر آوردند که حاج آقا صابر فوت شده، به زیارت کربلا رفته و در همان کربلا فوت شده است. ((حاج آقا صابر از معمرین و خودش هم پیش نماز و اهل منبر بود و خیلی آدم معتبری بود )) وقتی خبر فوت حاج آقا صابر را به آقا نورالدین رساندند، ایشان سرش را روی کرسی که بود گذاشت، قدری طول کشید و بعد سرش رابلند کرد و گفت: «نه،دروغ است)). گفتند: از کجا میگویید؟ فرمود: «چون وقتی مؤمنی از دنیا می رود هاتفی در میان آسمان و زمین ندا میکند که فلان مؤمن فوت شد و من هر چه گوش دادم، نشنیدم،دروغ است)). بعد هم همین طور شد، دروغ بود . (و بعدها وی در قم فوت شد). منبع:شرح احوالات حضرت آیت الله العظمی اراکی ص۲۸۲ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
در کتاب قصص العلماء می گوید: عبادت این بزرگوار بنحوی بود که از نصف شب تا بصبح به گریه و زاری و تضرع اشتغال داشته و در صحن کتابخانه اش مانند دیوانگان می گردید و دعا و مناجات می خواند و برسرو سینه اش می زد تا صبح . منبع:اسلام مجسم ج۱ص۵۴ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
حضرت آیت الله مجتهدی تهرانی: همان طور که اگر از چراغ قرمز عبور کنی جریمه ات می کنند. دین هم چراغ قرمز و چراغ سبز دارد.چراغ قرمز دین، حرام خداست و چراغ سبز حلال خدا. اگر کسی چراغ قرمز دین را مراعات کند چراغ سبز را هم رامراعات کند به این آدم میگویند «با تقوا» منبع:طریق دوست ص۴۴ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا شود که گوشه چشمی به ما کنند. جناب حجت الإسلام والمسلمين سید هاشم دستغیب شیرازی نقل میکرد: یکی از دوستانم خدمت آیت الله انصاری اظهار داشتند خیال مرا اذیت می کند ایشان التفاتی نمود و ضمنا فرمود: قرآن بخوان خود آن دوستم میگویدبا همان نگاه خیالات و اوهام رفتند و دیگر برنگشتند. در کوی بی نشانها ص۹۸ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
یک روز آقا سید از شاگردان آیة الله شیخ محمد جواد انصاری همدانی که خود صاحب کراماتی بوده اند برایم نقل می کردند : جوانی نزد من آمد و گفت پدرم در حال احتضار است مردم می گویند که از شما کارهایی بر می آید اگر پدر من برگشت من مسلمان میشوم. من با آن جوان به سمت منزلش رفتیم، وقتی که پشت در رسیدیم دیدم ملائکه قبض روح داخل خانه آمده اند. به درگاه الهی عرض کردم خدايا من دلم میخواهد این جوان مسلمان شود طوری عمر پدر او را طولانی کن. دیدم که ملائکه قبض روح رفتند بعد داخل خانه شدم دیدم پدرش را رو به قبله کرده بودند دست او را گرفتم و یک سوره حمدخواندم. یک دفعه بلند شد و شروع کرد به بوسیدن من و دور من چرخید. گفت: ملائکه قبض روح آمده بودند، من دیدم این آقا پشت در دعا کرد وملائکه رفتند. آن جوان مسلمان شد و در حال حاضر کارمند یکی از بیمارستانهای اصفهان میباشد. منبع:در کوی بی نشانها ص۱۱۸ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
مردم نامه های زیادی برای آیت الله العظمی سید ابو الحسن اصفهانی می نوشتند. وقتی از ایشان میخواهند بواسطه تسهیل در کار کاتب و محرر داشته باشند و خود مستقیماً جوابگوی نامه های فراوان نباشند. ایشان می فرماید : شما نمی دانید، نامه هایی به من نوشته میشود که سرتاپا فحش است،و من نمیخواهم کسی متوجه اینها بشود و کسی برود. منبع:حیات جاودانی ص۱۲۲ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea