#شرح_حدیث
💢 محبوبترين كارها نزد پروردگار!
💎امام سجاد علیه السلام :
«خداوند، بعد از معرفتش، عملى را بيش از نگهدارى شكم و شهوت، دوست ندارد.»
«مَا مِنْ شَيْءٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ بَعْدَ مَعْرِفَتِهِ مِنْ عِفَّةِ بَطْنٍ وَ فَرْج»
📗تحف العقول ، ص۲۸۲
✧ علت اينكه حضرت، محبوبترين امور نزد پروردگار را بعد از معرفت خدا، عفت بطن و فرج، دانسته و ساير واجبات و عبادات مثل نماز را ذكر نفرموده، اين است كه:
عفت، جلوگير عامل مزاحم است و هميشه، تأثير عامل مزاحم، بيشتر از عامل مُعِدّ است،
مثل اين است كه كسى غذاهاى مفيد و مقوى مصرف كند اما از آن طرف بطور منظم يك سم يا ميكروبى را وارد بدن نمايد بديهى است اثرى نخواهد كرد.
▫️ در مسائل معنوى، نيز اگر انسان عبادات زيادى انجام دهد اما مرتباً ميكروب گناه را در كالبد روح خود وارد كند، اثر عباداتش خنثى مىشود.
ولى اگر آئينه قلب خود را با گناه تيره نكند فطرت الهيش او را به رشد و كمال هدايت مىنمايد.
🚩 پس ترك گناه اهم از فعل عبادت است و لذا شيطان بيشتر انسان را به گناه وسوسه مىكند تا ترك عبادت، چون وقتى گناه بر آدمى سيطره پيدا كرد عبادات او موجب تقرّب وى نخواهد شد.
※ پس محبوبترين كارها، ترك دو گناه است يكى گناه بطن كه ارتباط پيدا مىكند با دنياطلبى، مالاندوزى و طمعها و ديگرى شهوات جنسى است.
📗رهبر معظم انقلاب
#شرح_حدیث
💢 ارادهاى برتر از اراده ما!
•✾(عَرَفْتُ آللّهَ سُبْحَانَهُ بِفَسْخِ العَزَائِمِ، وَحَلِّ آلْعُقُودِ، وَنَقْضِ آلْهِمَمِ).✾•
✍️ #امام_علی_علیه_السلام در اين كلام نورانىاش به يكى از دلايل توحيد اشاره كرده مىفرمايد:
🔅«خداوند را بهوسيله بَرهم خوردن تصميمها، فسخ پيمانها و نقض ارادهها شناختم»؛
ا نهجالبلاغه، حکمت ٢٥٠ ا
🔸 اشاره به اينكه، بسيار مىشود انسان تصميم محكمى به انجام كارى مىگيرد، اما ناگهان اراده او تغيير پيدا مىكند بىآنكه عاملى براى آن تغيير بشناسد! اين نشان مىدهد كه ارادهاى از بيرون به آن تعلّق گرفته بود كه اراده اين شخص فسخ شود وگرنه دليلى ندارد كه انسان با داشتن تصميم قوى بر كارى ناگهان منصرف شود.
✧═┅ تفسير ديگرى نيز براى اين كلام نورانى شده است كه:
بسيار مىشود انسان تصميم محكمى بر كارى مىگيرد؛ ولى تقديرات الهى مانع از آن مىگردد وانسان ناچار عقبنشينى مىكند و از آن چنين مىفهمد كه مافوق اراده او اراده ديگرى است كه اگر تعلق به چيزى گيرد هرچه برخلاف آن است دَرهم مىريزد و از بين مىرود.
✧ كوتاه سخن اينكه اگر انسان، فعّالٌ ما يَشاء بود و هرچه مىخواست مىتوانست انجام دهد ممكن بود در وجود خدا شك كنيم؛ اما اينكه مىبيند مافوق اراده او، ارادهاى است كه در بسيارى از مواقع اراده او را بَرهم مىزند يا مانع تحقق مراد او مىشود مىفهمد عالَم، مدبّر قادر و توانايى دارد كه آن را بر طبق اراده حكيمانهاش تدبير و اداره مىكند.
☆ در اينكه آيا واژههاى «عزائم» و «عقود» و «همم» مترادف است و همه به معناى اراده انسان است يا با هم تفاوت دارد، در ميان شارحان نهجالبلاغه اختلاف نظر است؛
📗 آیت الله مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمؤمنین، ج ۱۴، ص ۷۳
#خداشناسی
📚 @HadithNegar
#شرح_حدیث
💢 ارادهاى برتر از اراده ما!
•✾(عَرَفْتُ آللّهَ سُبْحَانَهُ بِفَسْخِ العَزَائِمِ، وَحَلِّ آلْعُقُودِ، وَنَقْضِ آلْهِمَمِ).✾•
✍️ #امام_علی_علیه_السلام در اين كلام نورانىاش به يكى از دلايل توحيد اشاره كرده مىفرمايد:
🔅«خداوند را بهوسيله بَرهم خوردن تصميمها، فسخ پيمانها و نقض ارادهها شناختم»؛
ا نهجالبلاغه، حکمت ٢٥٠ ا
🔸 اشاره به اينكه، بسيار مىشود انسان تصميم محكمى به انجام كارى مىگيرد، اما ناگهان اراده او تغيير پيدا مىكند بىآنكه عاملى براى آن تغيير بشناسد! اين نشان مىدهد كه ارادهاى از بيرون به آن تعلّق گرفته بود كه اراده اين شخص فسخ شود وگرنه دليلى ندارد كه انسان با داشتن تصميم قوى بر كارى ناگهان منصرف شود.
✧═┅ تفسير ديگرى نيز براى اين كلام نورانى شده است كه:
بسيار مىشود انسان تصميم محكمى بر كارى مىگيرد؛ ولى تقديرات الهى مانع از آن مىگردد وانسان ناچار عقبنشينى مىكند و از آن چنين مىفهمد كه مافوق اراده او اراده ديگرى است كه اگر تعلق به چيزى گيرد هرچه برخلاف آن است دَرهم مىريزد و از بين مىرود.
✧ كوتاه سخن اينكه اگر انسان، فعّالٌ ما يَشاء بود و هرچه مىخواست مىتوانست انجام دهد ممكن بود در وجود خدا شك كنيم؛ اما اينكه مىبيند مافوق اراده او، ارادهاى است كه در بسيارى از مواقع اراده او را بَرهم مىزند يا مانع تحقق مراد او مىشود مىفهمد عالَم، مدبّر قادر و توانايى دارد كه آن را بر طبق اراده حكيمانهاش تدبير و اداره مىكند.
☆ در اينكه آيا واژههاى «عزائم» و «عقود» و «همم» مترادف است و همه به معناى اراده انسان است يا با هم تفاوت دارد، در ميان شارحان نهجالبلاغه اختلاف نظر است؛
📗 آیت الله مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمؤمنین، ج ۱۴، ص ۷۳
#خداشناسی
📚 @HadithNegar
💎امام جواد علیه السلام:
ارکان توبه
« اَلتَّوبَةُ عَلی اَربَعِ دَعائِمٍ: نَدَمٌ بِالقَلبِ، وَ استِغفارٌ بِاللِّسانِ، وَ عَمَلٌ بِالجَوارِحِ، وَ عَزمٌ اَن لا یَعُودَ»
توبه بر چهار پایه استوار است: پشیمانی به دل، استغفار به زبان، کار (و جبران) با اعضاء، و تصمیم بر اینکه به گناه باز نگردد.
📗کشف الغمّه، ج2، ص349
#شرح_حدیث :
دریچه ای که به نام «توبه» به روی گنهکاران باز است، موهبتی الهی و لطفی خاص است. تا بندگان خطاکار، باز هم از رحمت خدا برخوردار باشند.
آنچه توبه را تشکیل می دهد، عناصر چهارگانه ای است که در این حدیث آمده است:
اول: «پشیمانی قلبی»، تا گنهکار، از عمل زشت خود در درون پشیمان نشود، توبه مفهومی ندارد.
دوم:«آمرزش خوهی به زبان» و به تعبیر دیگر«استغفار»، که نشان دهنده ی تواضعِ خطاکار در برابر خدا و درخواست مغفرت و بخشایش از اوست.
سوم:«جبران عملی»، چه در تکالیفی که مربوط به رابطه ی ما با خداست، چه در حقوقی که مردم بر گردن ما دارند؛ یعنی اگر کسی مال مردم را خورده، یا به کسی تهمت زده است، توبه اش پرداختِ حق النّاس و رفع تهمت از متّهم است.
چهارم: تصمیم جدّی بر تکرار نکردن گناه.
فرض کنید کسی سرقت کرده و به زندان افتاده است و می گوید توبه کرده ام. وقتی توبه اش واقعی است که عزم جدّی داشته باشد که اگر آزاد شد، هرگز سراغ دزدی نرود. و الّا اگر به فکر سرقتهای بعدی باشد، توبه اش جدی و واقعی نیست.
قرآن کریم به صورت مکرر پس از بیان توبه، اصلاح را آورده است « تابو و اصلحوا» (بقره 160؛ نساء:146؛ آل عمران : 89؛ و موارد دیگر.) و این اشاره دارد به اینکه توبه تنها استغفار به زبان نیست. بلکه باید در عمل نیز جبران کند. به هر حال، گناه نکردن، آسان تر از توبه کردن است.
📚 @HadithNegar