🔰اسلحه مؤمن.....
✍ عارف بالله #حاج_اسماعیل_دولابی
◾️گریه کلید قلب است و دلی که مغموم و محزون باشد، با گریه باز میشود. آنقدر گریه میکند که در دلش گل میروید. حزن، غم شدید است که گریه ندارد. وقتی غم روی غم بیاید، دل میشکند و گریه آغاز میشود و دل آرام میگیرد. گریه اسلحه ی مؤمن است. کربلا اسلحه ی مؤمن است. امام حسین (علیه السّلام) برای گریه خلق شده و قَتیلُالعَبَرات است؛ یعنی کشته ی اشکه است.
◾️اشک گریه برای دنیا شور است و اشک گریه ی آخرت شیرین است. اوّلی چشم را کمسو و زخم میکند و دومی چشم را پرنور و زیبا میکند.
📚(مصباح الهدی_مهدی طائب)
🌐 @ashora_karbalaت
🔰خداوند صِدق را دوست دارد
مرحوم #حاج_اسماعیل_دولابی
💠یکی از اهالی لرستان تعریف میکرد یکی از همولایتیهای ما را که هیکل درشتی داشت سابق زندانی کرده بودند و روزی ده شاهی به عنوان خرج خوراکش به او میدادند. او که میدید با این پول نمیتواند آنقدر غذا بخرد که شکمش را پر کند، ده شاهی را ذرّت بو داده میگرفت که هم حجیم بود و هم چون شور بود، آب میطلبید و در نتیجه شکم او را پر میکرد. او که فرد صاف و ساده ای بود، روزی رو به آسمان کرد و گفت: خدایا من را که میشناسی، من فلانی پسر فلانیام. خدایا مرا زندانی کرده ای و رزقم را هم کرده ای روزی ده شاهی چُس فیل؟ آنوقت لاف بنده داری هم میزنی؟ اگر رزّاق بودن اینه، خوبه همه بکنند.
💠خدا صدق را دوست دارد. با خدا صادقانه حرف بزن، هر چه میخواهی بگو. دیدی وقتی در بنی اسرائیل خشکسالی شد و هر چه موسی (علیه السّلام) و قومش دعا کردند و باران طلبیدند، باران نیامد. بالأخره به حضرت موسی (علیه السّلام) وحی شد که اگر بَرخ دعا کند، باران نازل میکنیم. حضرت موسی (علیه السّلام) مترصّد شد و رفت بَرخ را پیدا کند و از او بخواهد دعا کند. بالأخره به بَرخ که یک مرد سیاه بیابانی بود برخورد و از او خواست از خدا باران بطلبد. بَرخ هم سرش را به سوی آسمان کرد و گفت: خدایا چرا باران نمیفرستی؟ نکند ابرهایت خشک شده اند، یا ابرها دیگر فرمان تو را نمیبرند. اگر هم میخواهی این قوم را عذاب کنی، عمر شما که زیاد و وقت بسیار است؛ دیر نمیشود. چند جمله از این قبیل که بَرخ به زبان آورد، ابرها ظاهر شدند و باران شدیدی آغاز شد.
💠حضرت موسی (علیه السّلام) با اینکه خودش هم گاهی اوقات با خدا تند صحبت میکرد، کما اینکه در داستان گوساله پرست شدن قومش به خدا عرض کرد: إن هِیَ اِلاّ فِتنَتُکَ: خدایا همه ی این کارها زیر سر خودت است، و در مورد فرعون به خدا عرض کرد: رَبَّنا اِنَّک اتَیتَ فِرعَونَ وَ مَلأهُ زینَةً وَ اَموالاً فِی الحَیوةِ الدُّنیا رَبَّنا لِیُضِلُّوا عَن سَبیلِکَ: خدایا تو خودت به فرعون و بزرگان قومش در این دنیا زینت و داراییهایی دادی تا دیگران را از راه تو گمراه کنند؛ با وجود این، جملات بَرخ بر موسی سنگین آمد و خواست او را به خاطر جسارتی که نسبت به خدا روا داشته بود، توبیخ کند که به او وحی شد بَرخ را به حال خود رها کن.
📚مصباح الهدی _ استاد مهدی طیب
🆔 @ashora_karbala
🔰تمثیل زیبایی از منتظران ظهور ...
🔸مرحوم #حاج_اسماعیل_دولابی
🔹پدری چهار تا بچه را گذاشت توی اتاق و گفت اینجا را مرتب کنید تا من برگردم، خودش هم رفت پشت پرده. از آنجا نگاه میکرد میدید کی چه کار میکند، مینوشت توی یک کاغذی که بعد حساب و کتاب کند.
🔹یکی از بچهها که گیج بود، حرف پدر یادش رفت. سرش گرم شد به بازی. یادش رفت که آقاش گفته خانه را مرتب کنید. یکی از بچهها که شرور بود شروع کرد خانه را به هم ریختن و داد و فریاد که من نمیگذارم کسی اینجا را مرتب کند. یکی که خنگ بود، ترسید. نشست وسط و شروع کرد گریه و جیغ و داد که آقا بیا، بیا ببین این نمیگذارد، مرتب کنیم.
🔹 اما آنکه زرنگ بود، نگاه کرد، رد تن آقاش را دید از پشت پرده. تند و تند مرتب میکرد همهجا را. میدانست آقاش دارد توی کاغذ مینویسد. هی نگاه میکرد سمت پرده و میخندید. دلش هم تنگ نمیشد. میدانست که آقاش همین جاست. توی دلش هم گاهی میگفت اگر یک دقیقه دیرتر بیاید باز من کارهای بهتر میکنم. آن بچه شرور همه جا را هی میریخت به هم، هی میدید این خوشحال است، ناراحت نمیشود. وقتی همه جا را ریخت به هم، آن وقت آقا آمد.
🔹ما که خنگ بودیم، گریه و زاری کرده بودیم، چیزی گیرمان نیامد. او که زرنگ بود و خندیده بود، کلی چیز گیرش آمد.
زرنگ باش. خنگ نباش. گیج نباش.
شرور که نیستی الحمدلله. گیج و خنگ هم نباش. نگاه کن پشت پرده رد آقا را ببین و کار خوب کن. خانه را مرتب کن، تا آقا بیاید.
🆔 @ashora_karbala
🔰 سواری از دور می آید....
✍ مرحوم #حاج_اسماعیل_دولابی
🔹 تلاطمات و نا آرامی هایی که در روزگار ما در سراسر عالم بروز نموده است حاوی بشارت بزرگی است. جهان از درد زایمان به خود می پیچد و عن قریب فرزندی را بیرون خواهد داد. قبل از بارش باران؛ تند بادی بر می خیزد و غبار زیادی بر پا می کند؛ همه ی خس و خاشاک ها و آشغال ها را از روی زمین جارو می کند. اما اگر کمی صبر کنیم باد آرام می گیرد و باران می بارد و سپس ابرها کنار می روند و هوا لطیف و آفتابی می شود.
🔹 آشوب ها و نا بسامانی هایی که در روزگار ما در سراسر جهان پدیدار شده است؛ نزدیک شدن هوای لطیف و آسمان صاف و آفتابی "عصر ظهور" را بشارت می دهد. سواری که از دور می آید ؛ پیش از آنکه خودش برسد و دیده شود؛ گرد و غباری که از زیرپای اسبش بر می خیزد دیده می شود. گرد و غبار آشوب ها و نا آرامی های جهان در روزگار ما؛ خبر از نزدیک شدن "فارس الحجاز" ؛ یعنی امام زمان(ع) می دهد. عن قریب صدا بلند می شود.
🔹 امام صادق (ع) فرمود: "یصلح اللّه امره فی لیلهٍ؛ خداوند امر ولیَّش را در یک شب اصلاح می کند"؛ زمین یک مرتبه پاک می شود. همه ی خلق خسته شده اند و شب و روز عقب صلح و نجات می گردند و به محض اینکه اعلام شود؛ همه زود قبول می کنند. وقتی مضطرّ شدند زود قبول می کنند.
📚 مصباح الهدی؛ ص ٣٢٢ و ٣٢۴
🆔 @ashora_karbala