eitaa logo
سرو قامتان عاشورایی
158 دنبال‌کننده
23هزار عکس
31.2هزار ویدیو
69 فایل
شهیدرجایی:(جنگ مازمانی آغازمیشودکه آخرین فشنگ ماتمام بشود) (ماایستاده ایم)
مشاهده در ایتا
دانلود
یارسول الله! سربازان #خمینی را ببین، گوئی اینان هم همان "اویس" هستند... ڪہ تو را ندیده، یک دل نہ...صدها دل عاشقت گشتند...
هوالصادق ✍️ وضعیت اقتصادی مردم  ایران در دهه ی پنجاه از دید یک نوجوان  ( ) 🙋 : بخش (۱) ✅ قریب به اتفاق دانش آموزان با لباسهایی  به مدرسه می آمدند که در اثر فرسودگی، سر زانوی شلوار، یا آرنج کت شان، وصله پینه شده بود. لباسهای بچه ها اغلب  از خواهر یا  برادر بزرگتر به  خواهر و برادر کوچکترش میرسید! خرید لباس نو هم اغلب یکبار در سال بود و یکی از کارهای  مادر ها این بود که لباسهای پاره ی فرزندانشان را وصله پینه کنند . کفشهای دانش آموزان هم اغلب کتونی و  اکثرأ پاره بود . بچه ها معمولاً کیف مدرسه نداشتند و اغلب آنها دفتر و کتاب هایشان را داخل یک کیسه پلاستیکی قرار می‌دادند و  با خود حمل می‌کردند. وضعیت اقتصادی خانواده ها به قدری ضعیف بود که برای جلوگیری از گم شدن مداد و خودکار فرزندانشان، مداد و خودکار آنها را با کش به آستین  آنها می بستند ! بیش از هفتاد درصد از جمعیت سی و شش میلیونی کشور،  در روستاهایی زندگی می کردند که قریب به اتفاق آنها فاقد راه ، آب لوله کشی، برق ، گاز ، تلفن،  پزشک  و تقریباً هر گونه امکانات جدید زندگی  بودند و وضعیت آنها در طول چند صد سال اخیر تقریباً تغییری نکرده بود....! مردم برای کشت و زرع اغلب  از کود انسانی استفاده میکردند ! فاضلاب « خلا ها » مستقیماً با خاک مخلوط میشد و با الاغ به باغها و  مزارع منتقل می‌شد تا  در  آنها مورد استفاده قرار  گیرد ! برق  که نبود هیچگونه وسیله ی برقی هم در روستاها موجود نبود ، چراغ گردسوز  برای  روشنایی  بود و  کوزه برای آب خنک ، شب نشینی با پدربزرگ ها و مادربزرگ ها به جای  سریال های تلویزیونی، اجاق  هیزمی و نفتی به جای  اجاق گاز و فر و مایکروفر ، کرسی و منقل زغالی به جای پکیج و شوفاژ، چراغ گرد سوز و پی سوز به جای لامپ و لوستر .... خدای ناکرده اگر کسی بیمار می شد او  را برای درمان  با الاغ به شهر می‌بردند. گذشته از روستاها، حتی در شهرها دلاک ها ختنه میکردند، شکسته بندها ارتوپدی ، سلمانی ها دندان می کشیدند، قابله ها مامایی میکردند، عطاری ها طبابت میکردند،   و رمال ها و جادوگرها و دعانویس ها  امور روانشناسی و مشاوره و رتق و فتق گرفتاری های مردم  را برعهده داشتند!   اصلاً راه دور نرویم َ در همین رستم آباد خودمان که زیر کاخ شاه بود و فقط دو کیلومتر با کاخ نیاوران فاصله داشت، تا سال ۱۳۴۶ خبری از  برق نبود! مردم نه یخچال داشتند و نه رادیو و نه تلویزیون ! آب لوله کشی  در سال ۱۳۴۸ آمد و تا قبل از آن آب مردم منطقه از طریق قنات ها تامین می شد. مردم در حیاط خانه دارای آب انبار بودند و آب قنات را که از طریق جوب آب ! به منزل شان می رسید  در این آب انبارها ذخیره میکردند و سپس با تلمبه از آنجا به داخل حوض  انتقال می دادند. آب انبار ها معمولاً پر از لجن و  زالو می شد و چند وقت یکبار باید توسط صاحب خانه یا « آب حوضی ها» لجن کشی و تمیز میشد . آن روزها یکی از مشاغل مردم همین « آب حوض کشی » بود. اینها در کوچه ها به راه می افتادند و داد می زدند:  آب حوضیه ...آب حوض ....آب حوض می کشیم ...  در آن سوز و سرمای زمستان های آن سالها، تنها وسیله ی گرمایشی مردم یا بخاری های نفتی و چراغ علاء الدین بود و یا کرسی ها زغالی . و مردم برای گرم نگهداشتن اتاقی که در آن زندگی می کردند درب اتاق و پنجره‌ها را با پتو های کهنه می‌پوشانیدند. با وجودی که مردم در تنگنای زندگی بودند اما مستشاران آمریکایی در ناز و نعمت و رفاه فوق‌العاده ای قرار داشتند . قریب به اتفاق ویلاهای منطقه ی فرمانیه ، دروس و  نیاوران یا در اختیار امرای لشکری و کشوری قرار داشت و یا در اختیار مستشاران  آمریکایی و انگلیسی بود . اینها همگی در ویلاهای مدرن خودشان سگ داشتند و شب که میشد به قدری صدای سگ می آمد که حقیقتأ خوابیدن خیلی سخت بود ! ویلاهای این مناطق کاملا با  سبک معماری آمریکایی ساخته شده بود و دیوار حیاط آنها اغلب در قسمت‌های باریکی باز بود و یا نرده ای بود . حیاط همه ی این ویلاها دارای استخر بود و آمریکایی ها بعد از ظهر ها به طور دسته جمعی  در این استخر ها شنا میکردند. یکی از سرگرمی های بچه ها، تماشای شنای آمریکایی ها از میان درز دیوارها بود . در هر صورت زندگی مستشاران آمریکایی با زندگی مردم عادی به کلی متفاوت بود. ورزشگاه بزرگ انقلاب با پیشرفته ترین امکانات در اختیار آنها و سران حکومت بود ، زمین های ورزشی در برخی از محلات به کلی در اختیار آمریکایی ها قرار داشت ، فروشگاه های بزرگی تاسیس شده بود که  بیشتر مشتریانشان را آمریکایی ها تشکیل میدادند...... در شهرها  و روستاها  بیش از نود درصد خانواده ها در یک یا حداکثر در  دو اتاق زندگی می کردند  و  وسایل پخت و پز و  کاسه بشقاب ها در گوشه ای از این  اتاق  یا در اتاقک کوچکی که در کنج اتاق اصلی قرار داشت قرار می‌گرفت. 👈ادامه دارد... !
هوالصادق ✍️ وضعیت اقتصادی مردم  ایران در دهه ی پنجاه از دید یک نوجوان  ( ) 🙋 : بخش (۲) ✅ رختخواب ها هم در گوشه ی دیگری روی هم چیده و با ملافه پوشانیده می‌شد. اغلب خبری از میز و صندلی و مبل و کتابخانه هم نبود .  بچه ها برای نوشتن مشق روی زمین  کُپ میکردند یا اینکه از قابلمه به عنوان میز تحریر استفاده میکردند . روشنایی منازل هم  با چراغ گردسوز و شمع بود . کسانی که وضعیت بهتری داشتند چند ساعتی هم  از چراغ زنبوری که نور بهتر داشت استفاده میکردند. شب که می شد همانند پادگان های نظامی همه با هم در یک ساعت مشخص می‌خوابیدند . گاهی جا برای انداختن رختخواب  همه کافی نبود ! البته وضعیت در تابستان ها بهتر بود و معمولاً  فضای حیاط خانه ها یا پشت بام ها هم برای خوابیدن مورد استفاده قرار می‌گرفت. یادم هست که  بارها بچه ها از کلٌه ی پشت بام به زمین افتاده بودند و دست و پایشان شکسته بود ! آنچه در حکومت پهلوی جالب بود عدالت اجتماعی بر پایه ی  فقر بود ! قاطبه ی مردم یعنی بیش از نود تا نود و پنج درصد مردم در چنین شرایط سختی بودند،  شاید کمی کمتر یا کمی بیشتر !   مردم اغلب  با سیلی صورت خود را سرخ نگه می‌داشتند و  ظاهراً اعتراضی هم نداشتند . رضا شاه چنان زهر چشمی از مردم گرفته بود که صرفأ به  زنده ماندن راضی بودند و هیچ آرزویی برای بهتر شدن زندگی شان  نداشتند ! اغنیا  سرشان به زندگی اشرافی و عیش و نوش گرم بود و فقرا هم سرشان به بدبختی های خودشان.  از سوی دیگر وضعیت فرهنگی به گونه ای بود که سر  بسیاری از مردم به مسائلی گرم شده بود که آنها را از  اینکه به زندگی بهتر و مناسبتر فکر کنند   به کلی غافل میکرد: آغاسی برایشان لب کارون میخواند ، گوگوش پشت دیوار دلم یه صدای پا میاد ،حبیب ، من مرد تنهای شبم .... بیک ایمان وردی برایشان آرتیست بازی در می آورد، بهروز وثوقی لات بازی ...کاباره ها پر بود از جوانانی که می‌نوشیدند و می رقصیدند ، قمارخانه ها پر بود از مردان و زنانی که دار و ندار خودشان را می باختند، کوچه ها و خیابان ها هم پر بود از دائم الخمر ها و  معتادانی که قید زندگی را زده بودند. با این اوضاع و احوال اجتماعی، شاه با خبرنگاران خارجی مصاحبه میکرد و با غرور می گفت ما  به قدری  کار و پروژه داریم که ناچاریم از خارج کارگر بیاوریم ....! و در این میان خانواده های شریف و مومن هم دندان بر جگر داشتند و با تمام وجود مراقب دین و ایمان خود و فرزندانشان ، تا  در این منجلابی که دولتمردان تدارک  دیده اند گرفتار نشوند . در شرایطی که بیش از هفتاد درصد جمعیت ایران در روستاها زندگی میکردند، وضعیت آنها با چند صد سال قبل تفاوتی نداشت و از آب لوله کشی و برق و گاز و تلفن و راه و بهداشت و درمان در آنها خبری نبود. وضعیت شهر ها نیز چندان رو به راه نبود ، بسیاری از کوچه ها  خاکی بود ، جاده های بین شهری  بسیار اندک و اغلب آنها  پر از دست انداز بود . در دهه ی چهل و پنجاه هرگاه به  اصفهان می رفتیم در اثر بالا و پایین رفتن های مکرر از دست اندازها ، همیشه دچار حالت تهوع میشدم . بزرگترها یادشان هست که   در طول یک مسافرت هشت ساعته با اتوبوس، اکثر مسافرین دچار استفراغ می‌شدند و یکی از وظایف شاگرد راننده  رساندن پاکت های کاغذی به مسافرین بود ! جاده های روستایی تقریبا به کلی خاکی بودند و این جاده ها اغلب در اثر عبور و مرور مکرر اتوبوس ها و کامیون ها، شکل  جاده به خود گرفته بودند. عرضم را خلاصه کنم و تمام! پهلوی فقط خودش را دید و اطرافیان خودش را، بیگانگان را میدان داد، توده ی مردم را نادیده گرفت، ایرانیان را تحقیر کرد، دین ، فرهنگ و ارزش‌های  مردم را زیر پا له کرد، خود را به کری زد و  صدای آنها را نشنید، خود را به نابینایی زد و گرفتاری های آنان را ندید، بی معرفتی کرد و مهربانی و با وفایی و قدرشناسی مردم را نفهمید .... تا اینکه از میان این مردم ،  مردی    به پا خواست ، مردی از جان گذشته  که مظهر شرف بود، مردی که دوستدار مستضعفان  و  خصم اهریمنان بود ، مردی که نجات انسان ها شعارش بود و مرگ در راه حق را افتخار خود می‌دانست.... آری او کسی نبود جز: خمینیِ امام🌹
4.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☝️اعترافات عجیب!!! ✅ حتماً ببینید و منتشر کنید! 💥سیمین بهبهانی میگه از پرسیدن: بهترین شعری که شنیدی چی بوده؟ شهریار هم گفته: خدایا خدایا تا انقلاب مهدی را نگهدار !!! 🔴 هنگ کرده و میگه از استاد و پیشوای خودم چنین توقعی نداشتم!!!
💥نسخه نجات بخش راهبردی! بله نسخه نجات بخش برای تمام عالم! ☝️ببینید راهبردی ترین و افسانه ای ترین سلاح در دست بچه های مقاومت!ا!
‏ ✳ فرق امام خمینی و امام خامنه‌ای این است که امام خمینی... ✅ داشت ✅ داشت ✅ داشت ✅ داشت ✅ داشت ✅ داشت ✅ خود آقای رو داشت و .... و امّا : امام خامنه‌ای 👇 هاشمی،خاتمی،روحانی،موسوی و ...داشت و هنوز هم دارد! 💠یعنی خودش باید ✅به جای رجایی از دفاع کند. ✅به جای مطهری را بیان کند. ✅به جای مفتح با وحوزه هم کلام شود. ✅به جای بهشتی از اسلامی کند. ✅ به جای باهنر و چمران در تنگناها وارد شود. این است دلیل "این عمار؟" او در فتنه ۸۸!! و چه زیبا گفت شهید مرتضی که "خون دادن برای امام خمینی زیباست اما خون دل خوردن برای امام خامنه‌ای ازآن هم زیباتر است." و چه زیبا تر گفت شهید سردار سلیمانی که خامنه‌ای عزیز مظلوم است او را تنها نگذارید!‏: 🇮🇷🇮🇷 🔺 شاید اینکه کسی مقام معظم رهبری را ندارد، بخشی از آن مربوط به ما باشد، ما در این و شخصی که در این جایگاه قرار دارد، کم کاری کردیم... آقا سیدعلی حسینی خامنه‌ای کیست ... که تو نیویورک و کالیفرنیا چهارصدهزار نفر دارد؟ 👈کدام مرجع تقلیدی، دومین کشورش بوده است؟ 👈کدام رهبری در دنیا هشت سال جبهه‌های بوده است؟ 👈کدام جنگی هشت سال رئیس جمهوری بوده است؟ 👈کدام رهبری دشمنش می‌گوید تو زندگینا‌مه‌اش نه یک برگ سیاه بلکه یک برگ خاکستری هم وجود ندارد؟ 👈کدام در دنیا کدام مرد سیاسی این قدر و پاک هستند؟ چه طور تربیتشان کرده است؟ 👈همان که هفته‌ای دو بار خارج فقه و اصول می‌گوید؟ 👈همان که آیت‌الله گفته است: "وقتی میهمانش بودم، اجازه نداد پسرش با ما بخورد که از بیت المال است." 👈همان که استاد ما می‌گفت خانه‌اش است فقط یک فرش دارد از جهیزیه خانمش 👈کدام با این حجم کاری، اخبار 20:30 پخش کرد مثل همیشه سر وقت به قرارش آمد رٵس ساعت 8 صبح نه دقیقه‌ای دیر و نه دقیقه‌ای زود 👈همان که به خاطر نگهداری ، و قم را کرد 👈همان که دستش هنوز هم به خاطر آسیب دارد و در چهره‌اش درد مشخص است 👈کدام مرجع شیعه می‌توانست این همه را کند؟ 👈این مرد 84 ساله کیست؟ که امیر گفته است: "از نصایحتان، بهره می‌برند و ما …" 👈پسر امیر گفته است: "بابایم می گوید عالم اسلام، یک دارد آن‌هم ." 👈 رئیس سابق سازمان ملل گفته است: "دیدم در اوج معنویت، در اوج سیاست بود باید سازمان ملل، او بود." 👈: "آنچه دیدم، منطبق بود بر داستانهایی که از در انجیل خوانده‌ام." 🤔حالا این سیّاس کیست؟ 👈کسی است که وقتی آیت الله کامل‌ترین نفس عالم در بیمارستان بستری بود و به همان درد مرحوم شد پسرش گفته است: "دیدم در ساعات آخر عمرش پدرم ختم گرفته گفتم چرا؟ گفت آقای خامنه‌ای کردستان هستند!" آخرین عمل بهجت صلوات برای سلامتی اوست 👈او کیست که پسر آقای گفته است: "وقتی ایشان قم آمدند، آقا سیدعبدالله جعفری به من زنگ زدند پیرمرد نود و اندی ساله‌ای که قبلهء عرفا بعد آقای بهجت بود و کسالت داشت، که مرا برای دیدار آقای خامنه‌ای ببر" و پسر آقای پهلوانی می‌گفت: "آن ابرمرد توحید خم شد دست سید علی را ." 💐«یـــا صـــاحـــب الـــزمـــان!»💐 👈اگر# نایبت این‌چنین می‌کند ده کشور منطقه را و دلها‌ را، تو چه می‌کنی؟😍 👈بیا باور کن دشمنانمان هم مانده‌اند و از دشمنی این مرد پشیمان شده‌اند! 👈او بی‌نظیر است 👈افتخار می‌کنیم به نفسش به قدمش به نورش 👈چشم اسلام و ایران روشن است از نور او. لبیک یا خامنه‌ای ✋️ عشق، یعنی یک سادگی عشق، یعنی با دلداگی عشق، یعنی لا فتی الا علی عشق، یعنی رهبرم سیدعلی منتشر کنید تا همه دشمنان قسم خورده‌اش هم بخوانند برای سلامتی‌شان صلوات (اللهم صل علی محمد و آل محمد