eitaa logo
سرو قامتان عاشورایی
153 دنبال‌کننده
19.7هزار عکس
25.5هزار ویدیو
60 فایل
شهیدرجایی:(جنگ مازمانی آغازمیشودکه آخرین فشنگ ماتمام بشود) (ماایستاده ایم)
مشاهده در ایتا
دانلود
✨ندبه های انتظار✨ 🔴شوخی طبعی تا کجا! ✳️روزی مخرمه بن نوفل که از بزرگان انصار بود و صد و پانزده سال از خدا عمر گرفته بود، در احتیاج به قضای حاجت پیدا کرد. 💠 اما چون شده بود، از اطرافیان خواست تا او را به محلی امن هدایت کنند، تا او رفع حاجت کند. 💥نعمان بن عمرو انصاری که خود یکی از صحابه پیامبر و مردی بسیار شوخ طبع بود، دست او را گرفت و اندکی گردانید و در نهایت او را به مکانی نزدیک صحن مسجد در میان مردم برد و گفت: همین جا بنشین. ✨و بعد خودش گریخت! 💠مخرمه تا خواست مشغول بشود، مردم از هر طرف فریاد برآوردند، او شرمسار شد و گفت: چه کسی مرا فریفت؟ گفتند: این کار نعمان بود. گفت: واللّه اگر دستم به او برسد، با این عصا چنان به سرش می زنم که تاکنون چنین ضربتی نخورده باشد! 🌾چند روز بعد مخرمه و نعمان هر دو در مسجد بودند که عثمان بن عفّان وارد مسجد شد و در محراب نماز ایستاد. ⚡️ نعمان برخاست و در گوش مخرمه گفت: ای پدر، نعمان اینک در محراب ایستاده و نماز می خواند. مخرمه گفت: ای فرزند مرا به او برسان که از او دلی پر خون دارم. ✅نعمان دست او را گرفت، نزدیک محراب آورد و خود فرار کرد. مخرمه با قدرت تمام، عصای خود را بر فرق عثمان زد، چنان که سر او شکست! ❗️ اطرافیان پیش آمدند و گفتند که ای مخرمه چه کار کردی؟ ولی افسوس که کار از کار گذشته بود و سر شکسته! 🔰بعد هم بستگان مخرمه از عثمان عذرخواهی کردند... *کانال ندبه های انتظار* 🆔 @ale_yaasin 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃 📕کتاب خزائن، اثر مرحوم ملا احمد نراقی، ۳۹۷٫ (با اندکی تصرف)