اُمّ امروز تو یک مجموعه ای بودم مادر زحمتکش مجموعه ( خانم مستخدم) درحالی که رو صندلی نشسته بود تا نفسی تازه کند و ما با دوستان داشتیم در خصوص انرژی و پویش دو درجه کمتر صحبت میکردیم وارد صحبتمان شد گفت: شبها که میرم خونه شعله بخاری کم میکنم دخترم می‌پرسه مامان هوا سرده، چرا کم میکنی؟ میگم دخترم نمی‌خوام شب آروم بخوابم همون لحظه چشمای زیبا و رنگیش پر از اشک میشه و بغض در گلو ادامه میده... اخبار دیدید؟! دیدید کودکان از سرما...اگر نمیتونم به کودکان غزه و لبنانی و شیعیان آواره سوری کمکی کنم حداقل در این شب‌های سرد کمی از درد اونهارو حس کنم و زندگی بی تفاوتی نداشته باشم. #آشپزخانه_مقاومت #خبری_در_راه 🆔 @ashpazkhane_moqavemat