eitaa logo
کانال آسیابسر
1.2هزار دنبال‌کننده
27.4هزار عکس
9.3هزار ویدیو
34 فایل
مجله ی اجتماعی، فرهنگی که در آن آداب و رسوم مردم با صفای روستای آسیابسر را معرفی می نماید. روستای شهیدپرور و توریستی آسیابسر در مازندران(بهشهر)قرار دارد. همه #آسیابسری ها اعضای یک #خانواده اند از خانواده ات باخبر باش 🔻ارتباط با ادمین @Mehdi_hoseyni63
مشاهده در ایتا
دانلود
❣ #سلام_امام_زمانم ❣ #یا_صاحب_الزمان💔 بین ما فاصلہ‌ها، #فاصلہ انداختہ‌اند ڪاش این فاصلہ با آمدنت سر مے‌شد شهر ما بوے #خدا داشت، دوبارہ اے ڪاش با ظهورت نفس شهر #معطّر مے‌شد #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌺 #کانال_آسیابسر @asiabsar
پناه" می برم "به " از عیبی که "امروز" در خود می بینم و "دیروز" دیگران را بخاطر همان ملامت کرده ام محتاط باشیم در " " و " کردن دیگران" وقتی نه از " کسی" خبر داریم و نه از " خودمان" شب تون سرشار از نور خدا @asiabsar
🔥 فاصله بین مشکل و حل آن یک زانو زدن است اما نه در برابر مشکل بلکه در برابر #خدا❤️ #شب_بخیر🌙 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌ #کانال_آسیابسر @asiabsar
❤️ #دل... تنها نردبانے است ڪہ آدمے را به آسمان میرساند و تنها وسیله‌اے ست... ڪہ #خدا را دَر مے یابد...✋ #شهیددکترمصطفی_چمران #کانال_آسیابسر @asiabsar
🌹🌿 🔻دیداریار 🍃بعد از ورود امام به ایران، گفت: ميخواهم به ديدار امام بروم. پدرش گفت: بمان اول كارت را انجام بده، بعد برو. مادر گفت : آقا! اجازه بده ... با خوشحالی گفت: جانم! مادر!!! مرا خوب داری!؟ 🍃طولی نكشيد كه به امام رفت... آن روز امام با روحانيون ديدار داشت. كسانی كه قصد ديدن امام را دارند، بايد لباس روحانيت داشته باشند. او كه لباس نداشت، روحانیت «شيخ‌سلمان داوری» را پوشيد و به ديدار امام رفت. 🍃بچه‌ها او را ديدند و خنديدند... بعدها به او گفتند: شايد امام از تو می‌پرسید! آن‌وقت چه جوابی ميدادی!!!؟ گفت: همان‌طور كه كار ديدار ما را كرد؛ اگر مسئله‌ای هم می پرسيد، درست ميكرد... 🔹شادی روح شهید و پدربزرگوارش @asiabsar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
؛ بهانه قشنگیست برای شب، هم است و به صدای گوش می‌دهد سکوت کنیم تا صدای خدا را بشنویم 🌙سرشار از به @asiabsar
🔸روزی یک کشتی پراز عسل در ساحل لنگر انداخت و عسلها درون بشکه بود. 🔸پیرزنی آمد که ظرف کوچکی همراهش بود و به بازرگان گفت: از تو میخواهم که این ظرف را پر از عسل کنی. تاجر نپذیرفت و پیرزن رفت... 🔸سپس تاجر به معاونش سپرد که آدرس آن خانم را پیدا کند و برایش یک بشکه عسل ببرد. 🔸آن مرد تعجب کرد و گفت: از تو مقدار کمی درخواست کرد نپذیرفتی و الان یک بشکه کامل به او میدهی؟ 🔸تاجر جواب داد: ای جوان او به اندازه خودش در خواست میکند و من در حد و اندازه خودم میبخشم. 💠 پروردگارا! 🔹کاسه های حوائج ما کوچک و کم عُمقند، خودت به اندازه ی سخاوتت بر من و دوستانم عطا کن که سخاوتمندتر از تو نمیشناسیم 🌸آرزوهايتان را به دستان بسپارید. 🌙شب بخیر @asiabsar
🔺امام خمینی (ره) : را هم آزاد کرد سالروز آزادسازی مهران عملیات کربلای یک ۱۳٦۵ با رمز یاابوالفضل العباس(ع) ادرکنی @asiabsar
👈مهم نیست آن بیرون چه خبر است دشمنند یا دوست مهربان یا نامهربان 🌸من به گشوده شدن تمام گره ها ایمان دارم 💫چون کارم را به می سپارم... شب تون بخیر🌙 @asiabsar
📖"قرآن کتابیست که با نام می شود و با نام می پذیرد. 💫کتابی آسمانی است اما برخلاف آنچه مومنین امروزی می پندارند و بی ایمانان امروز قیاس می کنند بیشتر توجهش به طبیعت است و زندگی و آگاهی و عزت و قدرت و پیشرفت و کمال و جهاد! 🔰کتابی است که نام بیش از 70 سوره اش از مسائل انسانی گرفته شده است و بیش از 30 سوره اش از پدیده های مادی و تنها 2 سوره اش از عبادات! آن هم حج و نماز! 🔰کتابی است که شماره آیات جهادش با آیات عبادتش قابل قیاس نیست. 🔰کتابی است که نخستین پیامش خواندن است و افتخار خدایش به تعلیم انسان با قلم؛ آن هم در جامعه ای و قبایلی که کتاب و قلم و تعلیم و تربیت مطرح نیست.... 📖قرآن! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند میشود همه از هم می پرسند: چه کسی مرده است؟" 📚برگرفته از کتاب «پدر، مادر، ما متهمیم» ✍🏻علی شریعتی @asiabsar
❤️ جمعه به جمعه چشم من نگاه تو کی دل خسته ام شود پناه تو زمزمه ی لبان من این طلب اسٺ از ڪاش شوم من عاقبٺ یڪ نفر از تو 💚 💕در کنار خانواده تعطیلات خوبی رو داشته باشید @asiabsar
رو بدون اینکه به وجودشان نیاز داشته باشی بدار 👈کاری که با تو میکنه 🌙شبتون سرشار از مهر و آرامش @asiabsar
زخمهاے دلت را فـقط بہ بسپار! خـودش بهترین ها را دارد باور ڪن! آرام آرام همہ چیز خوب مےشود فقط الان نگاهے به بالا بینداز و بزن 🌙شب خوش @asiabsar
👌اگه یه روزی فکر کردی آرزوهات دوره، 💫یادت باشه که نزدیکه 🌙شبتون سرشار از نگاه خدا @asiabsar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ آسمان زندگیتون نور بارون ⚡️چراغ خونتون روشن 🌸فرداتون قشنگ تر از هر روز 💫آسوده بخواب ڪه مواظب همه چیز هست 🌙 @asiabsar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ آسمان نور بارون ⚡️چراغ روشن ✨ فرداتون تر از هر روز ⚡️آسوده بخواب ڪه مواظب همه چیز هست 🌙شبتــون بخیـر دوستان @asiabsar.
"وَ یَرزُقهُ مِن حَیثُ لا یَحتَسِبُ" ✨از جایی که فکرشو نمیکنی خداوند به تو بهترین هارو اعطا میکنه✨ 🌙شبتون سرشار از لطف خدا @asiabsar
🔻دیدار یار ▫️بعد از ورود امام به ایران، گفت: ميخواهم به ديدار امام بروم. پدرش گفت: بمان اول كارت را انجام بده، بعد برو. مادر گفت : آقا! اجازه بده ... با خوشحالی گفت: جانم! مادر!!! مرا خوب داری!؟ ▫️طولی نكشيد كه به امام رفت... آن روز امام با روحانيون ديدار داشت. كسانی كه قصد ديدن امام را دارند، بايد لباس روحانيت داشته باشند. او كه لباس نداشت، روحانیت «شيخ‌سلمان داوری» را پوشيد و به ديدار امام رفت. ▫️بچه‌ها او را ديدند و خنديدند... بعدها به او گفتند: شايد امام از تو می‌پرسید! آن‌وقت چه جوابی ميدادی!!!؟ گفت: همان‌طور كه كار ديدار ما را كرد؛ اگر مسئله‌ای هم می پرسيد، درست ميكرد... @asiabsar
✅ بعد از ورود امام به ایران، گفت: مي‌خواهم به ديدار امام بروم. پدرش گفت: بمان اول كارت را انجام بده، بعد برو. مادر گفت : آقا! اجازه بده ...   با خوشحالي گفت: جانم! مادر!!! مرا خوب داري!؟ طولي نكشيد كه به امام رفت. آن روز امام با روحانيون ديدار داشت. كساني كه قصد ديدن امام را دارند، بايد لباس روحانيت داشته باشند. او كه لباس نداشت، روحاني «شيخ‌سلمان داوري» را پوشيد و به ديدار امام رفت. بچه‌ها او را ديدند و خنديدند. بعدها به او گفتند: شايد امام از تو می‌پرسید! آن‌وقت چه جوابي مي‌دادي؟ گفت: همان‌طور كه كار ديدار ما را كرد، اگر مسئله‌اي هم مي‌پرسيد، درست مي‌كرد @asiabsar
✅ بعد از ورود امام به ایران، گفت: مي‌خواهم به ديدار امام بروم. پدرش گفت: بمان اول كارت را انجام بده، بعد برو. مادر گفت : آقا! اجازه بده ...   با خوشحالي گفت: جانم! مادر!!! مرا خوب داري!؟ طولي نكشيد كه به امام رفت. آن روز امام با روحانيون ديدار داشت. كساني كه قصد ديدن امام را دارند، بايد لباس روحانيت داشته باشند. او كه لباس نداشت، روحاني «شيخ‌سلمان داوري» را پوشيد و به ديدار امام رفت. بچه‌ها او را ديدند و خنديدند. بعدها به او گفتند: شايد امام از تو می‌پرسید! آن‌وقت چه جوابي مي‌دادي؟ گفت: همان‌طور كه كار ديدار ما را كرد، اگر مسئله‌اي هم مي‌پرسيد، درست مي‌كرد @asiabsar
🔻دیدار یار ▫️بعد از ورود امام به ایران، گفت: ميخواهم به ديدار امام بروم. پدرش گفت: بمان اول كارت را انجام بده، بعد برو. مادر گفت : آقا! اجازه بده ... با خوشحالی گفت: جانم! مادر!!! مرا خوب داری!؟ ▫️طولی نكشيد كه به امام رفت... آن روز امام با روحانيون ديدار داشت. كسانی كه قصد ديدن امام را دارند، بايد لباس روحانيت داشته باشند. او كه لباس نداشت، روحانیت «شيخ‌سلمان داوری» را پوشيد و به ديدار امام رفت. ▫️بچه‌ها او را ديدند و خنديدند... بعدها به او گفتند: شايد امام از تو می‌پرسید! آن‌وقت چه جوابی ميدادی!!!؟ گفت: همان‌طور كه كار ديدار ما را كرد؛ اگر مسئله‌ای هم می پرسيد، درست ميكرد... @asiabsar