اولای کتاب کهکشان نیستی، فصل ششمش، همون حرفی که اون درویش تو وادی السلام به آقای قاضی زدن:« سیدعلی خودت را در ارادهی مولایت رها کن، تو طلب نکن و بگذار او برای تو بخواهد، هرآنچه او بخواهد همان بهترین مشیت و تقدیر برای توست.»، راه میرم و بهش هی فکر میکنم، مدام و مدام. کمک کن خودمونو به خودت بسپاریم یاامیرالمؤمنین.....