من از صبح چند تا كار فشرده پشت سر هم داشتم
مابينش يه تلفن از روستايي تو استان فارس
و پيگيري كلي كار پيامكي و چند تا گره در مسير كارها
حول و حوش ساعت ١٥بود كه وسط جلسه يه نفس عميق كشيدم و گفتم يا امام رضا(ع) ادامه اش با خودت ...
الان كه از جلسه اومدم بيرون اين پيام و ديدم
اشكهام سرازير شد،قلبم آروم شد ،دلم تنگ شد
ببخشيد كه گاهي يادم ميره نبايد غر بزنم
نبايد پررو بشم
تو ما رو لوس كردي
ما رو بد عادت كردي
ببخشيد كه يادم ميره داري خودت كارا رو جلو ميبري و ما همش فكر ميكنيم چه خبره ...
#يا_امام_رضا_ع
#يا_رفيق_من_لا_رفيق_له
#مهربونم
#همه_ي_زندگي_ما