🔴 تب تند، زود عرق میکنه... 🔻 در دهه اول انقلاب، عده ای بودند که نگاهشان، تفکراتشان، اقداماتشان تند و افراط بود. این افراد معتقد به دین حداکثری بودند، موافق تمرکزگرایی و تجمیع قدرت در حاکمیت، مخالف خصوصی سازی و تقویت بازار، قائل به محدود کردن آزادی و حقوق شهروندی و ... 🔻 مقام معظم رهبری از این افراد با عنوان #سوپر_انقلابی نام میبرند و میفرمایند:"سال ۵۸ ــ که بنده عضو شورای انقلاب بودم و آن وقتها هنوز رئیس‌جمهور هم نبودم ــ می‌آمدند پیش ما که حالا خودمان جزو بچّه‌های انقلاب بودیم و مثلاً با سوابق مبارزاتی فلان، می‌نشستند حرفهایی میزدند تند، داغ، آتشین که ما چشممان خیره میماند که اینها چه کسانی‌ هستند دیگر! یعنی به تعبیر فرنگی‌مآب‌ها #سوپر_انقلابی..." 🔹 خب؛ حالا اینها کیا بودن؟! که تندتر از حضرت آقا در دهه اول انقلاب بودند؟!!! 🔸 افرادی مثل مصطفی تاجزاده، محسن مخملباف، اکبر گنجی(معروف به اکبر پونز) که نیروهای میانی و میدانی این گروه بودند و در سطوح بالایی افراد مانند خاتمی، میرحسین موسوی و ... قرار داشتند... 🔻 رهبری در ادامه مطرح کردن از این سوپر انقلابی های آتشین میفرمایند: "...بعد برگشتند و انقلابی نماندند. همان افراد با آن شیوه‌ی برخورد، با آن شیوه‌ی نگاه، نتوانستند خط را ادامه بدهند، طاقت نیاوردند. ببینید حقیقت قضیّه این است که طاقت نیاوردند!" 🔹 همونهایی که پونز توی پیشانی جوانان میکردند، با چماق میزدندشان، با ماشین اصلاح، چهارراه وسط سرشان ایجاد میکردند، نظرات تند و تیزی در خصوص حجاب داشتند و ... بعد از چند سال از انقلاب و انقلابیگری برگردشتند، آن هم چه برگشتنی!!! 🔻 بله، به حقیقت امام جامعه میفرمایند: "... خب، پس ببینید مشکل‌تر از انقلابی بودن و گرایش انقلابی داشتن، انقلابی ماندن است" ✅ این افرادی هم که امروز نظراتشان، اقداماتشان، رویه شان تند و افراطی هست، در آینده به سرنوشت همان سوپر انقلابی ها دچار میشوند.( نمونه امروزش حسین قدیانی، بروید دست نوشته های سال 88 ایشون رو مطالعه کنید و با نظرات امروزش مقایسه کنید، نمونه دیگر مهدی نصیری و ...) ✅ مراقب باشیم در دام پر زرق و برق این افراد که داعیه دار حضور در خط مقدم انقلابیگری هستند و از صدر تا ذیل نظام را زیر سوال میبرند قرار نگیریم و اجازه ندهیم بر افکار و عقاید و رفتار ما رسوخ کنند. ✅ به قول علامه حسن زاده آملی (ره) چشم و گوشمان به لب و دهان رهبری باشد و بس. ✍️ #سید_احمد_رضوی [ @asraneh313 ]

خوش به حال آنان که می‌توانند مادر صدایش کنند...🖤 #یا_فاطمه‌الزهرا (س) [ @asraneh313 ]

حتی اگر امام؛ حتی اگر علی امت جفا کند، مظلوم می‌شود علی آری، علی حتی علی تنهاست بی‌مردم ولی در خواب گمراهی بماند بی علی مردم 🍃🍃🍃 شعر مداحی باید اینطوری پرمحتوا باشه تا باعث ارتقای شعور مخاطب بشه.👌👌👌 [ @asraneh313 ]

علی(ع) هر جا که هست؛ ولو با دستانی بسته، نام فاطمه(س) را که بشنود به سمت صدا برمی‌گردد و صاحب صدا را نگاه می‌کند. من می‌خواهم که او نگاهم کند؛ همین. علی(ع) غیرت دارد به نامی که خدا بشر را محض او آفریده، و اگر ستون‌های زمین را فرونمی‌ریزد و اگر بازیِ بشرِ شر را به هم نمی‌ریزد، محضِ اوست؛ محضِ اینکه او هنوز نفرین نکرده است بشری را که زمین را بر او و امامش تنگ کردند. فاطمه(س)؛ نامی که هر مادری را پیر می‌کند... 🍃🍃🍃 #شریان #تقی_شجاعی [ @asraneh313 ]

آینده درخشانی در انتظار این دانش‌آموزه!😂 آینده‌ای در حد یه مسئولِ دِبش! [ @asraneh313 ]

از بازخوردهای کتاب #پلنگ زخمی

بابا با نخودچی کشمش آمد. پسته گران بود. زور بابا به بادام هم نمی‌رسید. با این حال با همان تخمه سیاه و هندوانه‌ی گندیده در دستش سر پا مانده بود تا مادر بیاید خرید شب یلدا را از دستش بگیرد. سر پا می‌خندید و دلش به خنده‌های یلدایی ما خوش بود. ما سرپا دورش می‌چرخیدیم و با برفی که از سقف خانه‌مان بر کاسه‌ی مسی جهاز مادرمان می‌ریخت نگاه می‌کردیم و ریسه می‌رفتیم. ریسه می‌رفتیم به روی غم‌ها و رنج‌هایی که خانه‌ی ما را برای نزول اجلال برگزیده بودند و هیچ راضی نبودند از پیشمان جُم بخورند. ریسه می‌رفتیم به روی شب‌های بلند پاییز که فرصت دید زدنِ خورشید را هم به ما نمی‌دادند. خورشید اسم دختر همسایه‌مان بود. و پاییز را به خاطر جیب‌های خالی پدرش دوست نداشت. و از زمستان به خاطر اینکه پشت‌سرش بهار توی صف ایستاده بود خوشش می‌آمد. شاید هم همه‌ی زمستانِ او در شب یلدا خلاصه می‌شد. شیرین‌ترین شبِ سالش که تلخیِ چای زندگی‌اش را با کشمش شیرین می‌کرد. و این بود رازِ دوست‌داشتن زمستانش. برادرم به ما پس‌گردنی می‌زد و سهمیه تخمه ما را برمی‌داشت و مشت‌مشت توی جیبش می‌ریخت و پوستش را یکی در میان روی فرش دست‌بافت مادرم می‌انداخت و در جواب اخم مادرم می‌گفت: شب یلدا با بقیه شبها فرق دارد. و ما با همین خوشی‌های شور، پاییز و زمستان زندگی‌مان را سر می‌کردیم و هر روز دقیقه‌هایی را که از فردای یلدا، به دیدنِ خورشید اضافه می‌شد می‌شمردیم، و به همین سادگی بهار می‌شد و عمر روزهای ما از بیشتر دیدنِ همدیگر دراز می‌شد. 🍃🍃🍃 ✍ #تقی_شجاعی [ @asraneh313 ]

بی تو دارند همه می‌میرند... 🍂🍂🍂 نوشته بود: یلدا، نهایتِ زورِ سیاهی برای غلبه بر روشنایی‌هاست؛ و راز جشن شب یلدا: آغاز چیرگی‌های روز بر شب‌ها؛ _صدای گام‌های بهار_. [ @asraneh313 ]

فضای مجازی اینطوری آگاهی به خوردمون میده😉 [ @asraneh313 ]

پیام یلدایی صدا و سیما به نوجوانان: برای موفقیت نیازی به جر خوردن ندارید؛ کافی‌ست با یک فیلترشکن قوی، بتوانید در اینستاگرام یا یوتیوب فعالیت کنید تا ظرف چند ماه قله‌های پیشرفت را طی بکشید.🚶‍♂ #واگعی_کیک [ @asraneh313 ]

صبور باش؛ ما حواسمون بهت هست... 🍃🍃🍃 #نشانه [ @asraneh313 ]

روزهایی که ما داشتیم چای دبش می‌خوردیم او داشت شهید می‌شد. عجب تقارنی پیدا کرده انتخابات‌های ما با خونِ سرداران‌مان. ۴ سال پیش از این، درست در ماه دی و سالِ انتخابات مجلس یازدهم بود که خبر ترور سردار سلیمانی را شنیدیم، و حالا در همان روزها و سال انتخابات مجلس دوازدهم، این بار خبر شهادت یار سردار، #سید_رضی داغ ما را تازه کرد. این هم خاصیت جبهه‌ی حق است که دوامش به خون انسان‌های پاک گره خورده. انسان‌های گمنامی که بعد از شهادت‌شان شهره می‌شوند و قدرت‌شان مضاعف می‌شود برای همراه کردن دیگران به سوی حقیقت. ما اما کجای هستی مشغول زندگی هستیم و برای کدام هدف به سر و کله‌ی هم می‌زنیم؟ 🍃🍃🍃 گفت: "عمرِ سعد به نانِ جوی ری هم نرسید نامِ جون است که تا محشرِ جاویدان است." [ @asraneh313 ]