eitaa logo
مشاور خانواده| خانم فرجام‌پور
4.6هزار دنبال‌کننده
15.5هزار عکس
4.5هزار ویدیو
134 فایل
💞کمک‌تون می‌کنم از زندگی لذت بیشتری ببرید💞 🌷#کبری فرجام‌پور هستم، نویسنده و مشاور تخصصی 👇 💞همسرداری و زناشویی 👼تربیت فرزند 🥰اصلاح مزاج ارتباط با ما و تبلیغات👇 @asheqemola #فوروارد_وکپی_ممنوع⛔ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ کنترل ذهن یعنی اینکه ما اجازه ندیم هر چیزی وارد ذهنمون بشه 🔴 اجازه ندیم هر کسی که از راه رسید تمرکز ما رو بهم بزنه و ما رو مشغول افکار نامربوط کنه. کنترل ذهن یعنی آدم هر چیزی رو نبینه هر صدایی رو نشنوه هر حرفی رو نزنه. اعمال انسان به طور کلی به دو بخش اصلی تقسیم میشن 🔶 اعمالی که با دست و زبان و بدن خودش انجام میده 🔶 اعمالی که با ذهن خودش انجام میده. و کنترل ذهن یعنی انسان مراقب اون دسته از اعمالی که مربوط به ذهنش هست باشه. ✔️ که اتفاقا اعمال ذهنی ما خیلی موثر تر و مهم تر هست.
چرا؟ 🔴 چرا خیلی وقتا موقعیت خطا و اشتباه و گناه که پیش میاد نمیتونیم خودمون رو کنترل کنیم و گرفتار گناه میشیم؟ چرا خیلی از موقعیت های خوب زندگیمون رو به خاطر یه لحظه مراقب نبودن از دست میدیم؟ ✅ حتی با قدرت کنترل ذهن میتونیم نظر خداوند متعال رو هم عوض کنیم. در واقع کسی که داره میکنه، در حال عوض کردن نظر خدا به خودش هست... 🌺 در روایات میفرماید: دعا کردن، قضای حتمی رو تغییر میده. 🔶 خیلی از مشکلات و سختی ها رو میشه با دعا کردن و نیت های خوب تغییر داد و حل کرد.😌 ✅💥 در واقع ما با قدرت ذهنمون میتونیم خیلی از کارهای بزرگ رو انجام بدیم. مثلا کافیه که آدم انجام یه کار خوب و انجام بده بلافاصله اثر نورانی اون نیت خوب رو توی زندگیش میبینه. 🔮اگه کسی نیت کنه که ای کاش الان من به هزاران فقیر کمک میکردم، همون موقع ثواب کمک به هزاران فقیر در کارنامه اعمال انسان ثبت میشه...❤️
بنابراین ما میتونیم با کنترل ذهن خودمون به قدرت روحی و حل مشکلات برسیم. در مورد کنترل ذهن بیشتر صحبت خواهیم کرد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴 مژده 💥💥💥 مژده💥💥💥 اطلاعیه 📣📣📣 به همه دوستان و اشنایان خبر دهید🔔 تدریس ⬅️ اسرار امتحانات الهی از مباحث حیات برتر✅ بزودی شروع میشه⚡️⚡️⚡️⚡️ با تدریس استاد فرجام پور💥 تدریس ، صوت، کلیپ و مباحثه ✅ دوستان هر چه زودتر ثبت نام کنید👌 🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻 بیاید با هم ببینیم امتحانات الهی رو چطور حل کنیم😇👏👏👏👏 عجله کنید ↙️ ↙️ ↙️ راستی فرصت کمه هااااااا😊 جا نمونید برای ثبت نام به آی دی زیر پیام بدید @masoomi56 آموزشگاه مجازی حیات برتر✅ اعطای مدرک بعد از پایان دوره 💥💥
هدایت شده از فرم های مشاوره استاد فرجام پور
سلا دوستان وقتتون بخیر🌺 برای رسیدن به زندگی بهتر پیشنهاد می کنم حتما در این دوره شرکت کنید👆👆👆✅✅✅✅
🌹شهید: باید سریعا با تغییر، مقدمات را فراهم کنیم ✅از این جنایت ها و خیانت ها و ها و خونریزی ها که در دنیای ما جریان دارد امام زمان رنج می برد . او می کند که هر چه زودتر بفرماید، هر چه زودتر بتواند که ریشه ظلم و فساد را براندازد ✅اما او مشاهده می کند که این انسان ها پذیرش او را ندارند. هنوز و کافی در نفوس آن ها به درجه نرسیده است که ظهور او را ایجاب کند. ✅او منتظر است که ظهور کند،او بی قرار است که هرچه زود تر عدل و داد را در دنیا بگستراند ✅و این ماست که این و تحول را هر چه سریع تر انجام دهیم تا در ظهور او تسریع شود. (علی زیباترین سروده هستی،‌ص 71) 🌸اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالعَنْ أعْدَاءَهُم🌸 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دانه گندم🌹 صدای مرغابی ها کنارِ برکه می آمد. قورباغه با صدای بلند غور غور می کرد. مورچه کوچولو از لای علف ها یک دانه ی گندمِ خوشمزه پیدا کرد. با خوشحالی آن را بیرون کشید. به طرفِ لانه راه افتاد. برای خود آواز می خواند"مورچه می ره کار می کنه. گندم ها رو بار می کنه. تو لونه انبار می کنه." زنبورک جلو آمد و گفت:" به به! چقدر قشنگ می خونی؟" مورچه گفت:"سلام، ممنونم. شما دعوتی به لونه من، می خوام جشن بگیرم. آخه انبارم پر شده." زنبورک گفت:" ببخشید سلام یادم رفت. سلام دوست خوبم حتما میام." مورچه با خوشحالی خداحافظی کرد. دوباره شروع کرد به خواندن. موشی جلوی لانه اش نشتسه بود. تا مورچه را دید سلام کرد و گفت:" چقدر قشنگ می خونی." مورچه جواب سلامش را داد و او را هم برای جشن دعوت کرد. پروانه چرخید و چرخید. بالای سرِ مورچه رسید و گفت:"سلام. به به! چقدر قشنگ می خونی." مورچه با لبخند جوابش را داد و او را هم به جشن دعوت کرد. همه به لانه مورچه آمدند. مورچه با خوشحالی به آن ها خوش آمد گفت. پروانه با خود گفت:" من که دانه گندم نمی خورم. مورچه چرا منو دعوت کرد؟" زنبورک و موشی هم همین فکر را کردند. مورچه؛ پنجره را باز کرد. به زنبورک و پروانه گفت:" بفرمایید." آن ها کنارِ پنجره رفتند. پشت پنجره گل های زیبایی را دیدند. مورچه گفت:" این گل ها را خودم کاشتم. عطر و بوی خوبی دارند. امیدوارم که شهدِ خوشمزه ای هم داشته باشند." پروانه و زنبورک، تشکر کردند. بعد مورچه به انبار رفت. یک گردو را قِل داد و آورد. به موشی گفت:"این هم برای شما دوستِ خوبم." برای خودش هم دانه گندمِ خوشمزه را آورد. همه به باغچه رفتند و کنارِ هم روزِ خوبی داشتند. (فرجام پور) https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلنوشته🌹 بار دگر مرغ سحر وقت اذان نغمه زند باز شده درب حرم، یار خدا صبح نکند تا که شود همره ره سر سپرد بر در او مهر شود بستر او، اشک دلش را شکند پس بشنو یار دلم در دل شب خود بشکن تا که شوی محرم او عشق کند بر تو سند (فرجام پور) اللهم عجل لولیک الفرج🌺 در لحطات ناب بندگی کردنتون ما را از دعای خیر فراموش نکنید🌺 شبتون بهشت🌹 https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا