🔆💠🔅💠﷽💠🔅
💠🔅💠🔅
🔅💠🔅
💠🔅
🔅
✅درمان سرفه خشک:
✍درمان: 5 واحد روغن بادام شیرین و 2 واحد عسل: به همراه سالاد یا مزه مزه شود. اگر سرفه شبانگاهی است اول سینوزیت درمان شود بعد این نسخه اجرا شود. اگر سرفه در روز باشد با همان نسخه بالا درمان می شود.
نسخه2: یک عدد پیاز را ورقه ورقه کرده در داخل عسل زده مثل نان و ماست خورده شود. هر شب انجام شود که باعث نرم شدن سینه می شود درمانی خلط آور است.
درمان اساسی: داخل پیاز یک هفت ایجاد کرده هفت را تخلیه کرده و داخل هفت را پر عسل می کنیم. پیاز را داخل قابلمه ای قرار می دهیم که کف قابلمه را با یک سانتی متر نمک پوشانده ایم و به واسطه ی نمک، پیاز را در قابلمه می پزیم. (نمک خورده نمی شود) شبی یک عدد (7 تا 14 شب)
👌 این نسخه معمولاً برای افراد شیمیایی داده می شود که عفونت عمیق دارند.
📚دکتر_خیراندیش
🔅http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
💠🔅
🔅💠🔅
💠🔅💠🔅
🔆💠🔅💠🔅💠🔅
✍طبع فصل های سال
⛈ فصل بهار: گرم و تر
☀️ فصل تابستان: گرم و خشک
🌧 فصل پاییز: سرد و خشک
🌨 فصل زمستان: سرد و تر
🌤 اوایل بهار و اوایل پاییز: معتدل
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
✅زمان حمام
✍ناشتا و با شکم خالی حمام رفتن، سبب خشکی مزاج زیاد می شود و تن را لاغر و ناتوان می کند. حمام رفتن با شکم تازه سیر شده، موجب فربه ( چاق ) شدن بدن می شود؛ زیرا مواد غذایی به سطح تن روی می آورد، لیکن ممکن است در اندام هایی مانند کبد و معده راه بندان هایی رخ دهد؛ چرا که غذاهای ناپخته بر اثر هوای حمام به سوی این اندام ها روی می آورند.
زمان مناسب حمام قبل از گرسنگی و بعد از اولین هضم غذا می باشد. در این حالت تن، فربهی ( چاقی ) را به اعتدال می یابد.
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
🔆💠🔅💠﷽💠🔅
💠🔅💠🔅
🔅💠🔅
💠🔅
🔅
🔴چیزهایی که خوردنشون باهم خطرناکه :
❶ ماهی ودوغ
❷ نوشابه گازدار با آدامس نعناع=مرگ
❸ خربزه و عسل
❹ هندوانه بعد از غذا
❺ انجیر با میوه های اسیدی مثل پرتقال...
❻ کله پاچه با انگور
❼ پنیر با بادام
❽ انار با حلیم
❾ نان با یخ
❿ گیلاس با آب
⓫ گوجه با ماست
⓬ کشک با سرکه (در آش رشته)
⓭ بعد از هیچ میوه ای نباید آب خورد.
⓮ بعد از هیچ میوه ای نباید چای خورد
⓯ آب بعد از غذا مخصوصا آش و آبگوشت و
کوکو و این جور چیزا چون باعث ترش کردن
معده میشه)
⓰ تخم مرغ با تن ماهی چون باعث بیماری برص میشه
⓱ ماست و ماهی کاملا خطرناک بوده
⓲ خرمالو با موادی که آهن دارند مثل اسفناج
و...(باعث ایجاد سنگ میشه)
✍انتشار دهید دیگران آگاه شوند ...
🔅
💠🔅http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
🔅💠🔅
💠🔅💠🔅
🔆💠🔅💠🔅💠🔅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍مزاج خود راتشخیص دهید
⚜دموی
⚜بلغمی
⚜صفراوی
⚜سوداوی
📚حکیم خیراندیش
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
هدایت شده از علیرضا پناهیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 سرنوشت جالب کودکی که در پیادهروی اربعین گم شد ....
#یادش_بخیر
@Panahian_ir
هدایت شده از طبیبِ جان
کرونا جامع.pdf
1.06M
🔰جزوه جدید درمان بیماری #کرونا
📋 #ویرایش_جدید
🔅کاملا #مجرب و دقیق
🖨 #قابل_چاپ برای مدارس و آموزشگاهها
💥#انتشار_عمومی
https://eitaa.com/joinchat/3658612752C778c1803ba
━━━━━✤ꙮ✾ ⃟✾ꙮ✤━━━━
🔴 #سیاستهای_مردانه
💠 وقتی مردی بدون اینکه همسرش ازش درخواست کنه، بهش #کمک کنه؛ هم از فشارهای روانی همسرش کم میشه و هم اینکه همسرش دیگه دلیلی نمیبینه که با لحن نامناسب یا تند به شوهرش امر و نهی یا کنه!
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
🔴 #پیامبر_صلی_الله_علیه_و_آله:
💠 بدترین مردم کسى است که بر خانوادهاش #سخت_گیر باشد. گفتند اى رسول خدا! سختگیرى بر خانواده چگونه است؟ فرمودند: مرد وقتى وارد خانه شود، همسرش از او #هراسان و فرزندان از او گریزان شده، فرار کنند و چون بیرون رود همسرش #شاد گردد و خانوادهاش با یکدیگر انس گیرند.
📙مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ج ۸، ص ۲۵
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
🔴 #تکنیک_گوش_دادن
💠 وقتی به صحبتها و گلایههای همسرتان #گوش میدهید به منظور آنکه نشان دهید به حرفهای او گوش میدهید گاهی بگویید: چهجالب، آها، خوب، اِ و ...
💠 ارتباط کلامی با این #واژهها و نیز ارتباط #چشمی با همسرتان در حین گوش دادن، بسیار در #آرامش همسرتان موثر است و شما را پناهگاه و سنگ صبور خوبی تلقی خواهد کرد.
💠 اگر خوب و با توجه به صحبتهای همسرتان گوش ندهید برداشت او این خواهد بود که او را #درک نکردهاید و همین خود عامل گلایه و #تشنّج جدید خواهد شد.
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
🔴 #زندگی_به_سبک_ساعتشنی
💠 سیستم ساعت #شنی به این شکل است که دو ظرف شیشهای متصل به یکدیگر به نوبت #پذیرای شنهای ظرف دیگر است و وقتی شنها و بار ظرف بالا خالی شد شیفتشان عوض شده و دیگری #شانه به زیر بار ظرف بالایی میدهد. در واقع مکمّل یکدیگر هستند و تا وقتی مسئولیت خود را به نوبت انجام دهند به ساعت شنی #معنا میدهند.
💠 یکی از اصول مهم در زندگی مشترک این است که زن و شوهر مثل یک ساعت شنی بارِ مشکلات و سختیها را از دوش همسر خود بردارند و پذیرای احساسات و #عواطف یکدیگر باشند.
💠 زن یا مرد در مواقعی نیاز به کمک جسمی، #روحی و یا فکری همسر پیدا میکنند و مشکلات و گرفتاریهای زندگی، آنها را خسته و کلافه میکند در اینگونه مواقع باید مثل سیستم ساعت شنی، برای یکدیگر #وقت بگذاریم و شانه به زیر بار مشکلات همسر بدهیم و مانند ساعت شنی که به نوبت ظرفیت خود را در اختیار ظرف دیگر قرار میدهد #ظرفیت بالای خود را در اختیار همسر قرار دهیم تا ذهن او را از افکار آشفته و پریشان #خالی کرده و با دیدن پشتیبانی و حمایت ما به آرامش، آسودگی خاطر و #امنیت روانی برسد.
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 قهرمان زندگی خودت باش.....
خدا هر لحظه داره به کی توجه میکنه؟!☺️
🔴 #استاد_پناهیان
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
هدایت شده از مشاوران تنهامسیرآرامش
‼️ اول #زن باید تغییر کند یا #مرد؟ 🤔
⚠️بین زن و شوهری اختلافی پیش امده بود و آن ها برای حل اختلاف خود ، خدمت یکی از علمای بزرگوار رسیده بودند .
خانم می گفت : من میخواهم همسرم مانند امیرالمومنین (ع) باشد❗️
آقا نیز میگفت من حرفی ندارم اما تو اول مانند حضرت زهرا(س) شو تا من هم مانند امیرالمومنین (ع) بشوم،
💔این حرف باعث ایجاد دعوایی بین زن و شوهر شده بود .
💢آن عالم بزرگوار با حالت نیمه جدی به خانم گفتند: خانم شما اول مانند فاطمه زهرا(س) باش تا همسرت مانند امیرالمومنین (ع) بشود!
🍀چون قرآن اول گفته (هن لباس لکم) خانم شما برای مرد لباس باش تا مرد هم از شما یاد بگیرد.
🌿خانم ها نباید ناراحت شوند که چرا زن باید اول #تغییر کند. دلیل این اولویت جایگاه تربیتی زن است، جایگاهی که مفهوم آن از دامن زن مرد به معراج می رود، است.
🦋برای اینکه خانم ها مدیر تربیتی هستند و هرجا سخن از تربیت و گذشت است، اول اسم زن ها آمده است.
🍀پیامبر اسلام (ص) ۳ بار احترام به مادر را گوشزد کرده و یک بار احترام به پدر را، و اینکه گفتند بهشت زیر پای مادر است
💯همه اینها اهمیت و بالا بودن
#ارزش_زن_نسبت_به_مرد_است.
#خانواده
#زندگی_مشترک
❤️@Tanha_sfahan❤️
حدیث #همسرداری
💠 قالَ رَسُولُ اللهِ(ص): جُلُوسُ المَرءِ عِندَ عِيالِهِ أحَبُّ إلَي اللَّهِ مِنِ اعْتِکافٍ في مَسجِدي هذا.
▫️نشستن مرد پيش زن و فرزندنش، نزد خداوند محبوبتر است از اعتکاف در اين مسجد من.
📚«تنبيه الخواطر، ج 2، ص 122»
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
#همسرداری
""لطفا مـراقب لـحن کـلام خود باشید""
🍃 همسرتان تنها فردیست که قرار است تا پایان عمر در کنارش باشید یعنی "مهمترین" فرد زندگی شما پس اگر میخواهید همسرتان را متوجه اشتباهی که مرتکب شده کنید لطفا
👈 سرکوفت نزنید
👈 آن را به شکل بد منتقل نکنید
👈 لحن تحقیر کننده در پیش نگیرید
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
#داستان_کودکانه
دوست مهربان🌹
با صدای قوقولی قوی خروسِ ها از خواب بیدار شد. هنوز در فکرِ خواب دیشبش بود. پدربه خوابش آمد. او را در آغوش گرفت؛ بوسید و قول داد که به زودی می آید.
از آشپزخانه سرو صدا می آمد.
ازجا بلند شد و به آنجا رفت. مادر مشغولِ مرتب کردن کارد وِ بشقاب ها بود. سلام داد و نزدیک رفت.
مادر با لبخند جوابش را داد. نشست واو را بغل کرد. گونه اش را بوسید. موهایش را مرتب کرد و گفت:
_ علی جان، زود صبحانه ات را بخور. امروز خیلی کار داریم. باید حمام کنی و لباسِ نو بپوشی.
با خوشحالی پرسید:
_ بابا میاد؟
مادر گفت:
_نه. دوستِ بابا میاد.
بعد از صبحانه حمام کرد و لباسِ نو پوشید. دست هایش را در جیبِ کتش کرد. منتظر نشست.
صدای زنگ که آمد با خوشحالی از جا پرید. مادر در را باز کرد.
چادرش را مرتب کرد و گفت"
_علی جان، سلام یادت نره.
علی لبخندی زد و جلوی در منتظر ایستاد.
دایی حسین به همراه مهمان ها وارد شد
علی با صدای بلند سلام کرد.
دایی حسین و دوستانش با خوشرویی جوابش را دادند.
اما، دوستِ پدرش جلو آمد و او را بغل کرد و بوسید. علی با تعجب به او نگاه کرد. بوی بابا را می داد.
دایی خندید و گفت:
_چقدر زود با سردار دوست شدی؟
علی به صورت خندانِ سردار نگاه کرد.
چقدر شبیه بابا بود.
مادر تعارف کرد. همه روی مبل نشستند.
سردار به اسباب بازی های علی نگاه کرد و گفت:
_ماشین بازی می کردی؟
علی خندید و گفت:
_بله. همیشه این قرمزه برای بابا بود. با هم مسابقه می دادیم.
سردار روی زمین کنارش نشست و گفت:
_منم ماشین بازی بلدم. من رو بازی می دی؟
علی باخوشحالی ماشین قرمز را به سردار داد.
دایی حسین گفت:
_آقا بفرمایید، بالا بنشینید.
سردار با لبخند نگاهش کرد و گفت:
_هر وقت فرمانده اجازه بده.
و به علی نگاه کرد.
علی خندید و گفت:
_نخیر تازه شروع کردیم.
مادر اشک گوشه چشمش را پاک کرد و به آشپزخانه رفت.
ساعتی گذشت و هنوز علی اجازه نمی داد که سردار برود.
بالاخره مادر گفت:
_علی جان، آقا کار دارند باید جاهای دیگه هم برن.
علی به صورت خندانِ سردار نگاه کرد و گفت:"
_باشه. به شرطی که دوباره بیای با هم بازی کنیم.
سردار صورتِ او را بوسید گفت:
_قول می دم.
دایی حسین از آن دو عکس گرفت.
دوباره جمعه آمد. علی صبح زودتر از خواب بیدار شد. زود به آشپزخانه رفت.
مادر گوشه ای نشسته بود وگریه می کرد.
با ناراحتی به مادر نگاه کرد و گفت:
_امروز دوستم نمیاد؟
مادر او را بغل کرد و گفت:
_نه. دیگه نمیاد. دیشب رفت پیش بابا.
(فرجام پور)
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
#داستان_کودکانه
دوست مهربان🌹
با صدای قوقولی قوی خروسِ ها از خواب بیدار شد. هنوز در فکرِ خواب دیشبش بود. پدربه خوابش آمد. او را در آغوش گرفت؛ بوسید و قول داد که به زودی می آید.
از آشپزخانه سرو صدا می آمد.
ازجا بلند شد و به آنجا رفت. مادر مشغولِ مرتب کردن کارد وِ بشقاب ها بود. سلام داد و نزدیک رفت.
مادر با لبخند جوابش را داد. نشست واو را بغل کرد. گونه اش را بوسید. موهایش را مرتب کرد و گفت:
_ علی جان، زود صبحانه ات را بخور. امروز خیلی کار داریم. باید حمام کنی و لباسِ نو بپوشی.
با خوشحالی پرسید:
_ بابا میاد؟
مادر گفت:
_نه. دوستِ بابا میاد.
بعد از صبحانه حمام کرد و لباسِ نو پوشید. دست هایش را در جیبِ کتش کرد. منتظر نشست.
صدای زنگ که آمد با خوشحالی از جا پرید. مادر در را باز کرد.
چادرش را مرتب کرد و گفت"
_علی جان، سلام یادت نره.
علی لبخندی زد و جلوی در منتظر ایستاد.
دایی حسین به همراه مهمان ها وارد شد
علی با صدای بلند سلام کرد.
دایی حسین و دوستانش با خوشرویی جوابش را دادند.
اما، دوستِ پدرش جلو آمد و او را بغل کرد و بوسید. علی با تعجب به او نگاه کرد. بوی بابا را می داد.
دایی خندید و گفت:
_چقدر زود با سردار دوست شدی؟
علی به صورت خندانِ سردار نگاه کرد.
چقدر شبیه بابا بود.
مادر تعارف کرد. همه روی مبل نشستند.
سردار به اسباب بازی های علی نگاه کرد و گفت:
_ماشین بازی می کردی؟
علی خندید و گفت:
_بله. همیشه این قرمزه برای بابا بود. با هم مسابقه می دادیم.
سردار روی زمین کنارش نشست و گفت:
_منم ماشین بازی بلدم. من رو بازی می دی؟
علی باخوشحالی ماشین قرمز را به سردار داد.
دایی حسین گفت:
_آقا بفرمایید، بالا بنشینید.
سردار با لبخند نگاهش کرد و گفت:
_هر وقت فرمانده اجازه بده.
و به علی نگاه کرد.
علی خندید و گفت:
_نخیر تازه شروع کردیم.
مادر اشک گوشه چشمش را پاک کرد و به آشپزخانه رفت.
ساعتی گذشت و هنوز علی اجازه نمی داد که سردار برود.
بالاخره مادر گفت:
_علی جان، آقا کار دارند باید جاهای دیگه هم برن.
علی به صورت خندانِ سردار نگاه کرد و گفت:"
_باشه. به شرطی که دوباره بیای با هم بازی کنیم.
سردار صورتِ او را بوسید گفت:
_قول می دم.
دایی حسین از آن دو عکس گرفت.
دوباره جمعه آمد. علی صبح زودتر از خواب بیدار شد. زود به آشپزخانه رفت.
مادر گوشه ای نشسته بود وگریه می کرد.
با ناراحتی به مادر نگاه کرد و گفت:
_امروز دوستم نمیاد؟
مادر او را بغل کرد و گفت:
_نه. دیگه نمیاد. دیشب رفت پیش بابا.
(فرجام پور)
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
هدایت شده از مشاور خانواده| خانم فرجامپور
ریپلی به قسمت اول رمان شبهای بدون او👆👆🌹
هدیه نگاه مهربانتان 🌹
دوستان جدیدالورود خوش آمدید🌹
منتطر نظرات سازنده تون هستم✅
⛔️کپی و فروارد رمان و داستان های کودکانه و دلنوشته ممنوع و حرام است⛔️
بقیه پست های کانال، کپی و فروارد بلا مانع است ✅
هدایت شده از طبیبِ جان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ویژه
💥برگزاری دوره جامع تربیت فرزند توسط موسسه تربیتی #تنهامسیرآرامش
✍🏻 منطبق با مبانی استاد پناهیان و تربیت عمیق دینی و براساس تکنیکهای طبع، مزاج و شخصیت شناسی
❀←شامل 7 کلاس تربیتی:
کلاس اول: فرزند آوری
کلاس دوم: ایام بارداری
کلاس سوم: تولد تا دوسالگی
کلاس چهارم: از ابتدای 3 تا پایان 7 سالگی
کلاس پنجم: ابتدای 8 تا پایان 14 سالگی
کلاس ششم: ابتدای 15 تا پایان 21سالگی
کلاس هفتم: دوران بعد از 21 سالگی
هر کلاس شامل 15 جلسه با تدریس
← سید روح الله حسینی→
✍️ جهت ثبت نام در دوره، کلمه " تربیت فرزند" رو به آی دی زیر ارسال بفرمایید:🔰
⇨ @Admin_sabtnam ⇦
💳هزینه ثبت نام در هر کلاس: 40 هزار تومان
🦋ویژه ی والدین، مربیان تربیتی و عموم مردم...
᪥ @IslamLifeStyles