eitaa logo
مشاور خانواده| خانم فرجام‌پور
4.5هزار دنبال‌کننده
15.2هزار عکس
4.4هزار ویدیو
131 فایل
💞کمک‌تون می‌کنم از زندگی لذت بیشتری ببرید💞 🌷#کبری فرجام‌پور هستم، نویسنده و مشاور تخصصی 👇 💞همسرداری و زناشویی 👼تربیت فرزند 🥰اصلاح مزاج ارتباط با ما و تبلیغات👇 @asheqemola #فوروارد_وکپی_ممنوع⛔ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆💠🔅💠﷽💠🔅 💠🔅💠🔅 🔅💠🔅 💠🔅 🔅 🔴 چقدر آب بنوشیم؟ ✍درباره میزان آشامیدن آب بین مردم باور های غلطی رایج است. دادن یک توصیه واحد به همه افراد، مثلاً نوشیدن روزانه 8 لیوان‌ آب منطقی نیست و هر منع و تجویزی باید طبق مزاج فرد، فصل، عوامل محیطی، حالات روحی وموقعیت شغلی فرد صورت بگیرد. تا تشنگی غالب نشود نوشیدن آب زیان‌بخش است. نوشیدن بیش از حد آب، با افزایش سطح بلغم و افزایش رطوبت‌عارضی بدن باعث بروز بسیاری از بیماری‌ها بخصوص در افراد سرد مزاج می‌‌شود. چنانچه امام صادق(ع):« زياد آب ننوشيد كه ماده هر بيماری است و هر دردی را به سوی تو می‌کشد» ونیز فرمودند :«تا به آب اشتها پیدا نکردید از آن نخورید» 📚کافی ج6ص382 علت ایجاد و تشدید بیماریهای بسیاری از جمله سرماخوردگی‌ها و کرونا وجود رطوبت‌های عارضی در بدن است. تصرف حرارت بدن بر رطوبات عارضی باعث تبخیر و بالارفتن آنها به سمت سر می‌شود و با هوای سرد یا آب سرد یا غذای سرد این بخارات منعقد و در سر و سینه و ریه ایجاد درگیری می‌کند. تشنگی راستین زمانی است که بدن به خاطر از دست دادن رطوبت، از بین بردن یبوست و رقیق کردن غذا نیاز به آب داشته باشد. گاه بدلیل وجود خلط بلغم‌شور در معده و یا سودای‌سوخته در آن، تشنگی‌کاذب ایجاد می‌شود. این تشنگی بعد از غذا هنگام اشتغال بدن به هضم پدید می‌آید و باید با کمی صبر، خوردن کمی عسل‌آب و یا خوردن کمی آب گرم آن را برطرف کرد. @asraredarun 🔅 💠🔅 🔅💠🔅 💠🔅💠🔅 🔆💠🔅💠🔅💠🔅
✅خواص عجیب کشمش ✍خانم‌هایی که موهایشان را بسیار رنگ می‌کنند از خوردن کشمش غافل نشوند. کشمش ریشه مو را قوی می‌کند، از سفید شدن مو پیشگیری می‌کند و عوارض رنگ‌های شیمیایی را کاهش می‌دهد؛ جالب است بدانید کشمش از پوسیدگی و سیاه شدن دندان پیشگیری می‌کند، از این رو توصیه می‌شود خانم ها این خشکبار را دربرنامه غذایی خود بگنجانند. 👌نکته: منظور کشمش طبیعی است کشمش شیمیایی و تیزاب ملاک نیست @asraredarun
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👤 انسان شناسی ۶۸ @Ostad_Shojae
👤 انسان شناسی ۶۸ @Ostad_Shojae
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
انسان شناسی ۶۸.mp3
11.75M
۶۸ ➖ اینکه هیچ پیامبری، حرفی بالاتر از لااله‌الا الله نیاورده، یعنی چه؟ ➖ چگونه ثابت می‌کنید انسان، ذاتاً عاشق خداوند است؟ و جز او اله دیگری وجود ندارد؟ @Ostad_Shojae
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از علیرضا پناهیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 بزرگ شو! بزرگ شدن، جوهره اصلی همه خوبی هاست بزرگ شدن، نیاز اصلی انسان هاست بزرگ شدن، آرزوی ماست، اصل هدف ماست. @Panahian_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 ✖️ همسرم دیگه برام جذاب نیست! ✖️‌ این، اونی نیست که من عاشقش بودم💔 تبدیل شده به یه اژدها ✖️ زن / شوهر خوبیه ولی... کو اون همه احساس و علاقه‌ای که قبلا بهش داشتم؟! 💥 جملات بالا رو، زیاد می‌شنویم... چرا؟! ‌ @asraredarun ┄┅─✵💞✵─┅┄
🌸🍃 ❤️ویژگے همسر خوبــ 💚 پیامبر اڪرم(ص) فرمودند: بهترین ، زنے ڪه دارای این ویژگی ها باشد... ❶آمادگی (ذاتی و ارادی) برای بارداری بسیار داشته باشد ❷با محبت باشد ❸با عفت و پاکدامن باشد ❹در میان بستگانش سربلند و در نزد شوهرش باشد ❺خود را در نزد شوهر بیاراید ❻در نزد دیگران، حجاب و وقار و شرم خود را حفظ کند ❼سخن شوهر را بشنود و از او اطاعت کند ❽وقتی با شوهر کرد، آنچه او خواست دریغ نکند ❾همانند مرد و بذله گو نباشد 🗒اصول کافی ج۲ ص۳۲۴ @asraredarun ┄┅─✵💞✵─┅┄
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🍂🍃 🌸 "چرا باید به زنها گفت «دوستت دارم؟!»" 🔹 خیلی از مردان عادت ندارند احساساتشان را بیان کنند و از بیان جمله‌ی «دوستت دارم» یعنی چیزی که زن مایل است صدها بار بشنود، دریغ می‌کنند. 🔸 چه بسا زنی از شوهرش بپرسد: «آیا من را دوست داری؟» و شوهر فقط به گفتنِ «می‌دانی که دارم!» کفایت بکند. ✅ موضوع این نیست که زن نمی‌داند. بلکه دوست دارد که بارها این جمله را بشنود. @asraredarun ┄┅─✵💞✵─┅┄
💑 همسرتان را عاشق کنید تا به شما خیانت نکند! 🔸اگــر از خیـانت همسر خود می‌ترسید، باید دنبال ایجــاد رابطــه‌ی عاطفیِ محکــم‌تر و عاشقانه‌تری با همــسرتان باشید، نه این که خود را لاغرتر کنید و یا سعی در زیباتر کردن چهره‌ی خود داشته باشید! @asraredarun ┄┅─✵💞✵─┅┄
❣️با چشمان خودبه همسرتان نشان دهید او رادوست دارید و به او عشق می ورزید 👁 ارتباط چشمی نیرومندترین و موثرترین ارتباطی است که باعث فعال شدن چرخه های دیگر بدن میشود @asraredarun ┄┅─✵💞✵─┅┄
I ♥️ U 💖😍 دوستت دارم ...❣ و همین جمله ی خبری کوتاه ❣ خلاصه ی تمام عاشقانه های ❣ جهان است ...😘😍💕❣💕 @asraredarun ┄┅─✵💞✵─┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹 ... ۸۲ وقتی برای تلف کردن نداشتم. ممکن بود جایی بره که گمش کنم! سریع برگشتم سمت ماشین و رفتم دنبالش! مغزم پر از علامت سوال و علامت تعجب شده بود! پس پدرش شهید شده بود...! مادرش کجا بود؟ چرا اونجوری گریه میکرد؟! دستش چی شده که هنوز تو بانده؟! هرچی بیشتر پیش میرفت،بیشتر تفاوت بینمون رو احساس میکردم!! یک ساعت بعد،در حالیکه یه نفر رو که بنظرم دوستش بود سوار کرده بود و من هنوز دنبالش بودم، جلوی یه سالن ورزشی نگه داشت! و بعد دو ساعت با قیافه ای که خستگی ازش میبارید برگشت خونه! از شنبه تصمیم گرفتم وقتی که دارم میرم دنبالش، کتاب و جزوه هام رو هم ببرم تا حداقل این ترم رو خراب نکنم! شنبه همه اتفاقات،مثل روز پنجشنبه بود. یکشنبه هم همینطور،با این فرق که بعد از کار نرفت خونه! رفت همون بیمارستانی که من رو ازش فراری داده بود! با خودم فکر کردم حتما الان میره بالاسر یه بدبخت مثل من که یه فضول نذاشته راحت بشه!! دوشنبه هم همه چیز عادی بود! حوصلم داشت سر میرفت... سه شنبه بعد از مسجد، رفت یه جای جدید! یه خونه بود. چند دقیقه یه بار یکی دو نفر دیگه هم میرفتن تو! خیلی دوست داشتم بدونم اونجا چه خبره اما داشت دیرم میشد و باید برمیگشتم! بعد از چندروز تقریبا همه چی اومد دستم. هرروز صبح میرفت حوزه،بعد سر ساختمون،بعد مسجد و بعد خونه. بجز سه شنبه ها و پنج شنبه ها که بعد از مسجد میرفت تو یه خونه. و جمعه ها هم همون برنامه ای که دیده بودم! تنها جایی که نمیدونستم دقیقا چه خبره ،اون خونه بود! دلم میخواست بدونم اون تو چه خبره اما هرزنی که میرفت داخل،چادر سرش بود!!😒 باید میرفتم! با خودم فکرمیکردم تا الان هیچ چیز عجیبی تو زندگیش نبوده، شاید هرچی که هست داخل همون خونه باشه!! نمیتونستم خودمو راضی کنم به این کار... اما من باید پیدا میکردم اون چیزی رو که اون پیدا کرده بود! من باید آروم میشدم چون اون آروم بود! ولی اگر منو میدید...؟! اصلا اگر یه مهمونی دوستانه بود و کسی ازم میپرسید تو کی هستی چی باید میگفتم!؟ سعی کردم خیلی به این احتمالات فکر نکنم! یه نفس عمیق کشیدم و کمی شالم رو جلو آوردم! از ماشین پیاده شدم و رفتم تو! یه خونه ی دو طبقه بود که مردها از پله میرفتن بالا و زن ها میرفتن تو طبقه ی همکف! بوی خوبی میومد! یکم این پا و اون پا کردم، نمیدونستم دارم چیکارمیکنم!! کفشام رو درآوردم و موهایی که رو صورتم بود رو دادم پشت گوشام و شالم رو باز جلوتر آوردم. استرس گرفته بودم! صدای حرف زدن میومد! یه بار دیگه نفس عمیق کشیدم و رفتم داخل! یه اتاق هفتاد،هشتاد متری بود! چشمم رو دور اتاق گردوندم و یه جای خالی رو هدف گرفتم! بیخیال همه ی نگاه هایی که با تعجب دنبالم میکردن،سریع رفتم همونجا نشستم و سرم رو انداختم پایین! با پاهایی که جلوم جفت شدن ،ترسیدم! سرم رو بلند کردم! دوتا چشم مهربون با لبخند نگاهم میکردن! -بفرمایید عزیزم.🙂 چایی رو برداشتم و به زور لبخند زدم! -ممنونم. پشت سرش یکی دیگه جلوم خم شد و با دوتا دستش کاسه ی پر از قند رو بهم تعارف کرد، معمولا چایی رو بدون قند میخوردم، اما دلم نیومد دستش رو رد کنم. فضای آرومی بود، هرچند سر و صدا بود ولی آروم بود!! سرم رو انداخته بودم پایین و با انگشتام بازی میکردم و احساس میکردم چندین جفت چشم بهم خیره شدن! و از این فکر از تو داغ میشدم!! ساعتمو نگاه کردم،نهایتا نیم ساعت دیگه میتونستم اینجا باشم و باید بعدش میرفتم که دیرم نشه. از طرفی هم حوصلم داشت سر میرفت، بعد چنددقیقه صلوات فرستادن و همگی ساکت شدن! و بلافاصله صدای یه آقایی تو اتاق پیچید. چنددقیقه قرآن خوند و بعد شروع کرد به حرف زدن! چشمامو با تأسف بستم "حتما باز یه آخوندی رفته بالا منبر!" میخواستم پاشم برم،اما... " مگه من نیومده بودم ببینم اینجا چه خبره!؟ بعدم بیست دقیقه بیشتر وقت ندارم. بیست دقیقه میشینم ببینم چی میگن که اون هفته ای دو شب میاد اینجا، بعدشم میرم!" با این فکر،خودم رو قانع کردم و بی میل گوشم رو دادم به صدایی که میومد!😒 "پس گفتیم اگر این رو قبول کنی، دیگه الکی جزع فزع نمیکنی!! دیگه ناامید نمیشی، افسرده نمیشی، اصلا مگه بچه شیعه باید افسرده بشه؟؟ جمع کن خودتو!! این لوس بازیا چیه؟! آقا خدا بدش میاد تو رو این شکلی له و لورده و داغون ببینه!" گوشم تیز شد!! یعنی چی؟؟😳 چیو باید قبول کنی که افسرده نشی؟! اه... چرا اوایل حرفشو گوش ندادم؟؟!!😣 "تو اگر شاد نبودی، اگر سرحال نبودی، اگر لذت نمیبردی از دینداریت، لطف کن خودت رو دیندار معرفی نکن! آبروی دین رو نبر!!" با تعجب به اسپیکری که گوشه ی اتاق بود نگاه کردم!! دین و شادی؟!! دینداری و سرحالی!؟؟؟ پوزخند زدم و دوباره سرم رو انداختم پایین. "راجع به این مسئله شب های قبل زیاد حرف زدیم، دیگه تکرار نمیکنیم. بحث امشب اینه که یکی دیگه از فواید قبول واقعیت های دنیا، اینه که بهتر به هدف خلقتت میرسی!"
🔹 ... 83 دوباره به اسپیکر نگاه کردم! خلقت؟هدف؟ همون چیزی که دنبالش بودم...!! از اینکه قسمت اول حرفشو نشنیده بودم دوباره حرصم گرفت و لبمو گاز گرفتم! "اونوقت دیگه وقتت رو تلف نمیکنی! حالا بگو ببینم هدف خلقت چی بود؟ تو که خودت،خودتو خلق نکردی! پس کسی تو رو خلق کرده! تو خلق شدی که به چی برسی؟! مگه نمیتونست تو رو به شکل یه حیوون خلقت کنه؟ چرا انسان خلقت کرد؟! به من بگو چرا؟؟" تو دلم گفتم چرا!؟خب اگر میدونستم اینجا چیکار میکردم!😒 بگو دیگه!! "برو از سازندت بپرس برای چی تو رو خلق کرده؟ میدونی بپرسی چی میگه؟ میگه من زمین و آسمون رو خلق کردم برای تو! اما تو رو خلق کردم برای خودم!!! خودش!! تورو برای خودش خلق کرده!! بفهم اینو! بِکَن از این دغدغه هایی که برای خودت درست کردی!من که گفتم اینا برای چیه! بیا برو... تو کار مهم تری داری! تو خلق شدی برای رسیدن به اون!!" گیج و مات نشسته بودم و هرچی بیشتر سعی میکردم، کمتر میفهمیدم! حرفاش رو نمیتونستم تو ذهنم بالا پایین کنم! هرچی میشکافتم ،به چیزی نمیرسیدم!! نیم ساعت رو گذشته بود، دلم نمیخواست برم... اما حسابی دیرم شده بود! یه نگاه دیگه به اسپیکر انداختم و بلند شدم! "محدثه افشاری" @asraredarun اسرار درون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┅─✵💝✵─┅┄ خدایا شروع سـخن نامِ توست وجودم به هر لحظه آرامِ توست دل از نام و یادت بگـیرد قـرار خوشم چون که باشی مرا در کنار سلاااام الهی به امیدتو صبحتون بخیر💖 @asraredarun ┄┅─✵💝✵─┅┄
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨امام صادق علیه‌السلام فرمودند: چون خدا خير بنده ای را خواهد او را نسبت به دنيا بی رغبت و نسبت به دين دانشمند كند و به دنيا بينايش سازد و به هر كه اين خصلتها داده شود خير دنيا و آخرت داده شده.✨ @asraredarun ‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦✺💠✺✦۞✦┄