9.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ
#همسرداری
خوش اخلاقی در خانه
💑رفاقت زن و شوهر
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
┄┅─✵💞✵─┅┄
سلام علیکم عاقبتتون بخیر
گلم باید بررسی بشه و طبع پایه و مزاج تون دقیق مشخص بشه
و بعد بنا بر انها اصلاح مزاج داده بشه
لطفا با منشی مون هماهنگ کنید و فرم های مربوطه را پر کنید
تلفنی در موردش صحبت کنیم
ای دی منشی👇
@asheqemola
هدایت شده از مشاور خانواده| خانم فرجامپور
سلام علیکم وقت بخیر
چشم حتما در اینباره صحبت خواهیم کرد
ولی در کل بدانید همه ما ممکنه خدای ناکرده دچار وسوسه شیطان یا هوای نفس بشیم
پس حتما صبور باشید و اهل بخشیدن👌
مشاور خانواده| خانم فرجامپور
سلام علیکم وقت بخیر چشم حتما در اینباره صحبت خواهیم کرد ولی در کل بدانید همه ما ممکنه خدای ناکرده
عزیزانی که مایلید در اینباره
صحبت کنیم و راهکار بدیم
لطفا
عدد 1⃣
را برای ادمین مون بفرستید👇
@asheqemola
#سالها_در_انتظار_یار
#قسمت_275
صدای دلنشین جواد توی دشت پیچید.
همه از خود بی خود شده و زار می زدند.
امید اما خیره به رو به رو، فقط اشک می ریخت. خاک های دشت را چنگ زد. نفس نفس می زد و بیقرارِ رفتن بود.
محسن به ساعتش نگاه کرد و از جا بلند شد. با آب قمقمه وضو گرفت.
و شروع کرد به اذان دادن.
همه برای نماز ظهر آماده شدند.
اما امید همان جا نشست.
بعد از نماز، جواد و دوستانش، ظرف های غذا را توزیع کردند.
ولی امید توجه نکرد و از جایش تکان نخورد. زهرا وآقای سرابی کنارش نشستند و اصرار کردند که چیزی بخورد. ولی انگار دهانش قفل شده بود. دیگر حرف هم نمی زد.
ساعتی گذشت تا نیروهای بسیج و تفخص رسیدند.
همه به استقبالشان رفتند. نزدیک حصار شدند.
یکی از آن ها گفت:"این منطقه خطرناکه. احتمال مین گذاری هست. درست پاکسازی نشده. ناچار شدیم که فعلا دورش حصار بکشیم. نباید می اومدید اینجا.
فکر نمی کنم که شهیدی اینجا باشه."
رو به یکی دیگر از نیروها کرد وپرسید:"اینجا تفحص شده؟"
او گفت:"خیر. گذاشتیم بعد از پاکسازی از مین."
سری تکان داد و رو به امید گفت:"شما روی چه حسابی می گی اینجا شهیدی هست؟"
امید با صدای بلند گفت:"هست.... محمد اونجاست..خودم دیدمش.
اگه می ترسید برید، خودم می رم..." از جا بلند شد و به طرف حصار رفت. دستش را روی سیم های خاردار زد.
محسن محکم بغلش کرد و گفت:"صبر کن امید جان. کسی نگفت که نمی رن. فقط صبر کن."
بعد اورا به عقب کشید. خون از کف دست امید می چکید.
زهرا فوری وسایل پانسمان را از کوله اش بیرون آورد و آقای سرابی دست امید را توی دستش گرفت و با دقت مشغول باند پیچی شد.
یکی از نیروهای تفحص رو به بقیه گفت:"توکل به خدا، بریم."
🖋نویسنده (فرجام پور)
⛔️کپی و فروارد حرام❌
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
#سالها_در_انتظار_یار
#قسمت_276
تلاش ها برای آرام کردنِ امید فایده ای نداشت. همچنان اصرار داشت که پشت حصار برود.
وقتی اصرار امید را دیدند، چاره ای جز تسلیم ندیدند.
چند تن از نیروها برای آوردنِ تجهیزات و کسبِ تکلیف به مقر برگشتند.
جواد نوحه ای را سر داد زهرا و زینب و امید، خیره به روبرو بودند و در آرزوی یافتنِ جسمِ بی جانِ محمد.
بچه ها امید را دوره کرده بودند.
اشکشان خاکِ خشکِ دشت را نمناک کرد.
صدای دلنشین جواد با نوحه زیبایی که می خواند چنان به دل ها نفوذ کرده بود، که هر شنونده ای خود را در میان رزمندگان می دید.
صحنه های رزم و رشادتِ دلیران؛ رو در رویشان نقش بست. امید بدون پلک زدن اشک می ریخت.
در دلش غوغا یی به پا بود.
"چطور امکان دارد، همه این ها اتفاقی باشد؟ محمد، من، خوابم، این دشت، این تپه، این نوای دلنشین، این جوانانِ پاک؟
همه این ها، چه معنایی دارد؟ چرا باید بعد از عمری انتظار و آرزوی داشتنِ شغلی مناسب، اینجا باشم؟ جنوب، مناطقِ جنگی؟ این جا چه خبره؟ محمد با من چه کار دارد؟ "
کلافه دست لای موهایش فرو برد و سرش را خم کرد.
با کدامین حساب و کتابِ دنیایش و قوانین طبیعیش، این مسائل را حل و فصل کند؟ اگر همه چیز در دنیا، طبیعی است و ساخته طبیعت، چرا چیزهایی که می دید؛ با طبیعتش جور در نمی آمد؟
زهرا به سمتش برگشت. نگران نگاهش کرد و گفت:" امید خوبی؟ می خوای برات غذا بیارم؟ از صبح چیزی نخوردی؟"
سرش را بلند کرد و گفت:"چیزهای مهم تری ذهنم رو در گیر کرده. اصلا میل به غذا ندارم. زهرا باید کمکم کنی. دنیایی که می شناختم تغییر رنگ داده. دیگه نمی دونم چی درسته چی غلط."
زهرا به روبرو نگاه کرد و گفت:"فعلا که همه چیز درسته:"
🖋نویسنده (فرجام پور)
⛔️کپی و فروارد حرام❌
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
هدایت شده از مشاور خانواده| خانم فرجامپور
#دوره_های_آموزشی_اسرار_درون👇👇
💞#دوره_اسرار_زناشویی💞
یا
سواد جنسی
👈ناگفتنی های زناشویی بی پرده،
به همراه پی دی اف تصویری،
آموزش هر آنچه نیاز است یک خانم متاهل بداند،
آناتومی اندام جنسی زن و مرد.
اموزش رابطه صحیح.
صفر تا صد یک رابطه درست و اصولی،
پوزیشن های مناسب
و کلی مطلب مهم ...💞
💔#دوره_اسرار_ارتباط_موفق
یا
سواد عاطفی💞
👈نحوه صحیح ارتباط گیری با دیگران.
خودشناسی.
انتخاب صحیح.
نحوه انتخاب همسر
رفتار صحیح با همسر
نحوه رفتار صحیح با خود و دیگران و...💕
👼#دوره_تربیت_جنسی کودک و نوجوان
👈شروع تربیت جنسی
آموزش صحیح به کودک و نوجوان
مشکلات دوران بلوغ
اصلاح مزاج دوران بلوغ و ...
هر کدام از دوره ها با ۷۰/۰ تخفیف عیدانه عرضه می شود✅
ادمین ثبت نام👇
@asheqemola
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
خانم های عزیز از تخفیف جا نمونید👏👏👏🎁🎁🎁
فقط تا پایان امسال✅✅✅
مشاور خانواده| خانم فرجامپور
#دوره_های_آموزشی_اسرار_درون👇👇 💞#دوره_اسرار_زناشویی💞 یا سواد جنسی 👈ناگفتنی های زناشویی بی پرده، ب
بهترین عیدی 😍👏
دوره های ما را به عنوان عیدی به خودتان و دیگران هدیه بدهید👏👏
از اخرین فرصت استفاده کنید👏👏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میشه برگردی مرهم دلها
ای تو درمون تمام دردها
#جمعه_های_دلتنگی💔
#ماه_رمضان 🌙
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌷
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
18.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⏯ #نماهنگ #امام_زمان(عج)
🍃آقای خودم...
🍃دل نگرانم...
🎙 #محمدحسین_پویانفر
👌بسیار دلنشین
💔 #جمعه_های_دلتنگی
🌙 #ماه_رمضان
🌷 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490