۱۳۳)
#تینا
#قسمت_۱۳۳
سعی کردم زودتر به مدرسه برسم.
آنقدر ذهنم درگیر بود که اصلا به اطراف توجه نداشتم. حتی دخترِ اسفند دود کن سر چهار راه
را هم ندیدم. استرس و دلهره داشتم. با عجله به کلاس رفتم. هنوز زنگ نخورده بود. برای اولین بار از ریخانه زودتر رسیده بودم.
کوله ام را روی میز گذاشتم و نفس عمیقی کشیدم. نشستم و سرم را میان دستانم گرفتم.
بچه ها با سر و صدای زیاد وارد می شدند و من حتی سرم را بلند نمی کردم تا چشمان نگرانم را کسی نبیند. با نشستن دست ریحانه روی دستم، سرم را بلند کردم و با چشمان مضطربم نگاهش کردم.
-سلام.
-سلام تینا خانم، چه عجب، چی شده زرنگ شدی؟
لبخند روی لبانش و لحن کلامش همیشه آرامش بخش بود.
لبخند زدم:
-کارت دارم. امروز باید باهات صحبت کنم.
-طوری شده؟
-نه، ولی باید کمکم کنی، یه تصمیم مهمه.
-وای، من عاشق تصمیم های مهم هستم.
چی شده؟
تا خواستم حرفی بزنم، صدای در آمد و پشت بندش، خانم محمدی وارد کلاس شد.
متعجب به ریحانه نگاه کردم. شانه ای بالا انداخت:
-خب امروز با ایشون کلاس داریم.
و من ماندم که آیا دیدن ایشان در این حالتی که دارم، اتفاقی است؟ یا نه؟
🖋نویسنده (فرجام پور)
⛔️کپی و فروارد حرام❌
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
۱۳۴)
#تینا
#قسمت_۱۳۴
با لبخند همیشگی، احوال همه را پرسید، به من که رسید، مهربانانه تر احوالپرسی کرد.
لبخند زدم و از گرمی کلامش آرامش گرفتم.
جذابیت بحث کلاسش و احترامی که برایش قایل بودم، باعث شد، بدون کلامی اضافه، غرق در کلامش شوم.
هنوز بحث آرامش داشتن بود.
نتوانستم در بحث شرکت کنم؛ ولی نظرات بچه ها برایم جالب بود. از همه عجیب تر مهتاب بود که سکوتش برایم غیر طبیعی می نمود.
بالاخره زنگ خورد و با بیرون رفتنِ خانم محمدی از جا بلند شدم، که ریحانه آستینم را کشید:
-بشین کارت دارم.
نشستن و رفتن بچه ها را نگاه کردم. کلاس که خلوت شد، رو به من کرد:
-خب؟!
-چی!؟
-وای تینا، می خواستی حرف بزنی، تصمیمِ مهم چی شد؟
-آها، یادم اومد. ببین ریحانه، فکر کنم کسی که به سینا داروی تقلبی فروخته پرهامه.
-چی؟ راست می گی؟ از کجا فهمیدی؟
-مطمین نیستم. ولی اون هنوز داره از این کارها می کنه. وای ریحانه اگر بلایی سر سینا می اومد. باید یه کاری کنم. یعنی می تونم لوش بدم؟
خیلی نگرانم.
-خب، باید یه فکر درست و حسابی کنیم. همین طوری نمی شه.
-یعنی چی؟ ببین دست هام داره می لرزه. خیلی می ترسم.
-نباید بترسی. به جای ترسیدن پا شو با من بیا.
دستم را گرفت و جلوی در اتاق خانم محمدی برد.
خودم را کنار کشیدم:
-نه، ریحانه، نمی تونم بهش بگم. آبروی خودم هم می ره.
دستم را کشیدم و با سرعت به حیاط رفتم.
🖋نویسنده (فرجام پور)
⛔️کپی و فروارد حرام❌
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
هدایت شده از مشاور خانواده| خانم فرجامپور
#نظر_شما
#مشاوره_تلفنی
سلام وقت بخیر
می خواستم از استاد برای مشاوره تشکر کنم
من سر دوراهی برای انتخاب بودم
و نمی دونستم باید چی کار کنم
با راهنمایی استاد فهمیدم اول باید به خودم برسم و اروم باشم تا بتونم وظایف دیگه ام رو درست انجام بدم و الویت بندی ها رو فهمیدم
واقعا ازشون تشکر می کنم .
بار بزرگی از رو دوشم برداشتند
البته باز هم وقت می گیرم باز هم لازم دارم بیشتر به جزییات بپردازیم
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
خدا را شکر🌺
هر چه هست لطف خداست🌺
آی دی جهت هماهنگی مشاوره 👇
@asheqemola
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
خدایا🌻🍃
سرآغازصبحمان را
با یاد و نام و امید تو
میگشاییم🌻🍃
پنجره های قلبمان را
عاشقانه بسویت بازمیکنیم
تانسیم رحمتت به آن بوزد🌻🍃
الهی به امید تو 💚
سلامامام زمانم ❤️
سلام صبحتون پر نور🌺
━═━⊰🍃✺﷽✺🍃⊱━═━
#حدیث_نور
💚 حضرت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمودند:💚
خداوند زيباست و زيبايى را دوست دارد، بخشنده است و بخشش را دوست دارد، پاكيزه است و پاكيزگى را دوست دارد.
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
┄┅─✵💝✵─┅┄
6.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍁امـروز بـرایتان
🌸اینگونـه آرزو می کنم
🍁ان شـاءالله
🌸خدا در خونه تک تک تون بزنه
🍁سبدی از خیر و برکت
🌸شـوق زنـدگی
🍁حـس خوشبختی
🌸عـمر بـا عـزت و
🍁عاقبت بخیری هدیه بیاره
┏━✨🌼🌹🌼✨━┓
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
#انگیزشی💪
هدف از زندگی رشد روحی توست،
تا وقتي آنچه كه بايد را از دردهايت ياد نگرفتي،
آنها تو را ترك نخواهند كرد
به ازاى نادانیهايت درد خواهى كشيد.
و به ازاى ضعفهايت شكست خواهى خورد!
الهی به امید خودت❤️
الهی شکر، الحمدلله رب العالمین🌺
┏━✨🌼🌹🌼✨━┓
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
عوامل عدم استجابت دعا (2).mp3
9.86M
🚫 چند عامل درونی که اجازه نمیدهند دعاهای ما، در دایرهی اجابت و قبولی قرار بگیرند!
#پادکست_روز
#استاد_شجاعی | #استاد_رفیعی
منبع : جلسه ۱۶ از مبحث این که گناه نیست
@ostad_shojae | montazer.ir
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
سلام علیکم و رحمت الله
دوستان عزیز نماز لیلة الدفن فراموش نشه شهید نیلفروشان عزیز گردن تک تک ما حق دارند
آقای عباس نیلفروشان فرزند حاج مصطفی
🔹طریقه نماز شب اول قبر :👇
دو رکعت است
رکعت اول : بعد از سوره حمد ، آیة الکرسی
رکعت دوم : بعد از سوره حمد ، ده مرتبه سوره قدر
در آخر بعد از پایان نماز می گوییم :
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمدٍ وَ آلِ مُحمدٍ وَ ابْعَثْ ثَوابَها اِلی قَبرِ عباس نیلفروشان فرزند مصطفی
♦️نماز لیلة الدفن را در هر زمان از شب اول قبر (از اول شب تا صبح) میتوان خواند؛ اما بهترین وقت آن بعد از نماز عشا است.💔
شهید عزیز🥀
نزد آقا امام حسین علیهالسلام
و حضرت زهرا سلام الله علیها یاد ما هم باش🥀
🙏 #لطفامنتشرکنید
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
.
🤲الهی که به زودی ریشه ظلم و ستم
از روی زمان چیده بشه🪴
با فرج منتقم خون خدا
🌺اللهم عجل لولیک الفرج🌺
.
باز آمد بوی ماه مهر🌙🌧
شروع مدرسه، شروع زندگی است💫
تدریس اخلاق و زندگی بهتر
در ادبستان نور کوثر
ویژه دانش آموزان پایه اول تا ششم🌟
توسط
خانم فرجام پور، مشاور خانواده، مدرس قرآن و سبک زندگی دینی و نویسنده داستانهای کودکانه و رمان
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490