eitaa logo
مشاور خانواده| خانم فرجام‌پور
4.5هزار دنبال‌کننده
15.4هزار عکس
4.5هزار ویدیو
133 فایل
💞کمک‌تون می‌کنم از زندگی لذت بیشتری ببرید💞 🌷#کبری فرجام‌پور هستم، نویسنده و مشاور تخصصی 👇 💞همسرداری و زناشویی 👼تربیت فرزند 🥰اصلاح مزاج ارتباط با ما و تبلیغات👇 @asheqemola #فوروارد_وکپی_ممنوع⛔ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
مشاهده در ایتا
دانلود
دیگر درنگ جایز نبود. باید حرفش را می زد. کمی تعلل کرد و گفت:" راستش من از قراری که بین پدرهامون گذاشته شده، بی خبر بودم. یعنی بدون اینکه نظر من رو بپرسند این قرار رو گذاشتند." نیکی با تعجب به امید نگاه کرد و گفت:"یعنی چی؟" امید سرش را بلند کرد و به نیکی نگاه کرد. آب دهانش را به زحمت قورت داد و گفت:" یعنی من اصلا خبر نداشتم." نیکی گفت:" یعنی شما از بودن من اینجا راضی نیستی؟" امید که دلش نمی خواست، دلِ این دختر بی گناه را بی دلیل بشکند، گفت:" راستش، من اصلا آمادگی برای ازدواج ندارم. متأسفم اینو می گم، ولی پدرِ من هرکاری خودش بخواد انجام می ده." و سرش را پایین انداخت. نیکی از جا بلند شد و لیوان را روی میز گذاشت. خواست برود که امید گفت:"خواهش می کنم شما کمکم کنید." نیکی با تعجب نگاهش کرد وگفت:"من؟" امید گفت:" بله شما. خواهش می کنم بنشینید." نیکی دوباره روبرویش نشست. امید کلافه دست لای موهایش کشید و نفسش را با حرص بیرون داد و گفت:" می دونم توقع زیادیه. ولی ازتون خواهش می کنم منو از این وضعیت نجات بدید. من نمی تونم روی حرف پدرم حرف بزنم. ولی حرف شما را قبول می کنه." 🖋نویسنده (فرجام پور) ⛔️کپی و فروارد حرام❌ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490