عصر زنان
#یادداشت | #اختصاصی
♦️ گزارههای دینی، حجاب و جنگ روایتها
#پرونده_عفاف_حجاب
✍🏼| امیرحسن اوصالی
🔸 یکی از مسائل خرد مذهبی که رفتهرفته بهیک کلانِ سیاسی-فرهنگی تبدیل شده، مسئلهی حجاب در جامعهی کنونی ایران است. یقینا برکسی پوشیده نیست که با طلوع اسلام در عصر جاهلیت و زنده بهگوری دختران، این پیامبر رحمت (ص) بود که پیام الهی جایگاه دختر را به رسمیت شناخت و خود با بوسهزدن بهدستان دخترش حضرتزهرا (س) او را امّابیها خواند و در ادامه با به ارمغان آوردن عفاف و حجاب، رنگ مشروعیت به فعالیت و جایگاه اجتماعی زنان بخشید و آن را در فضای امنی تبیین نمود.
🔹اما با مطالعهی تاریخ و سیر و تطور مسائل دینی و غیردینی مشاهده میکنیم که ادیان ابراهیمی در طول حیات اجتماعی خود دچار تحریفات لفظی و معنایی شدهاند و دین اسلام نیز از این مسئله مستثنی نبوده است. وقتی دشمن نتوانست قرآن را دچار تحریف لفظی بکند، سراغ تحریف معنا رفته و تفسیرهای من درآوردی ار مفاهیم و گزارههایی دینی ارائه داد. برای مثال ارزش روز عاشورا که از آن بهعنوان "یومالاحیاء" یاد میشود جایگاه رفیعی در کلام معصومین (ع) داشته است که «حسین میشود از نبی و نبی میشود از حسین» اما کار اینجا تمام نمیشود؛
🔸عاشورا از همان بدو وقوع حادثه دچار تحریفات لفظی و معنایی میشود. دشمن با روایتهای ناصواب امام را خارجی و قیام او را خروج علیه حاکم قلمداد میکند و اینطرف محبان حضرت او را امام و حاکم بهحق کلام و حکومت الهی میدانند. این خاصیت باطل است که با دگرگونی روایتها توسط رسانههای کفمیدانیِ بهخدمت گرفته شده، همیشه مسیر حق را گلآلود میکند و برای جبههی حق هرینه میتراشد.
🔹مسئلهی عاشورا در عصر حاضر نیز توسط تشیع انگلیسی و دعوا درستکن به حاشیه رفته و برای تشیع هزینهساز شده است ولی ما در رسانهی عاشورا موفق عمل کردهایم که هنوز بعد از هزار و اندی سال این روز عظیم به فراموشی سپرده نشده و هرسال پر شورتر از سالهای قبل مراسمات و مجالساتش برگزار میشود.
🔸ما همانقدر در رسانهی عاشورا قوی بودیم که در رسانهی رمضان ضعیف. جامعهای که بیش از ۸۰درصد مردم آن دیندار و اهل روزه هستند از گفتن روزهداری خود خجالت میکشند! این است قدرت روایت دشمن که با فریاد آزادی و عیسی بهدین خود و موسی بهدین خود فضای شهر دینی را برای حزباللهیها تنگ میکند.
🔹وقتی میبینیم که مقام معظم رهبری سخن از افطاری ساده و عمومی میگویند بدین معناست که روزهداری را بهیک روایت جذاب و زیبای دینی تبدیل کرده و با رسانهی قوی در راستای جهاد تبیین تبلیغش کرده و بهجامعه تزریق بکنید که یقینا شخص روزهخوار نیز افطاری رایگان را دوست میدارد.
🔸و همچنین ما همانقدر در رسانهی رمضان ضعیف بودهایم که در رسانهی حجاب! متأسفانه هنوز بعد از گذشت ۴۳سال از انقلاب اسلامی اگر شخصی از ما کتابی درباب مسئلهی حجاب بخواهد، ما "مسئله حجاب" شهید مطهری ره را معرفی خواهیم کرد! آیا این برای حوزههای علمیه و دانشگاهیان عیب تلقی نمیشود که هنوز نتوانستهاند مصرفگرایی را کنار گذاشته و در مسئلهی حجاب بهتولید تفکر جدید متناسب با عصر حاضر برسند؟!
🔹متأسفانه از چگونگی نجاست آب چاه و فروش روغن متنجس در حوزه بحث میشود اما جای مسئلهی حجاب همیشه خالی بوده است. البته نه اینکه محتوایی شکل نگرفته است نه، مقالات و آثاری چاپ شدهاند اما در روند روایتسازی صواب توسط رسانه در جامعه بسیار ضعیف بودهاند. متأسفانه هنوز وقتی میخواهیم برای دختر جوانی استدلال درباب حجاب بیاوریم سریعا تن او را بهیک شکلات خوشمزه تشبیه میکنیم که رهگذر شکلاتی خواهد خورد که جلدش از تنش کنده شده باشد!
🔸رسانههای غربی با دگرگونی روایتها اولویت و ضرورت حجاب را تنزل داده و با تبلیغ اینکه خدا انسان را با ۲-۳ تار مو به جهنم حواله نمیدهد جامعهی دینی را بهیک سهلانگاری دچار کرده است و در مقابل ما نیز هنوز درگیر مثالها و تشبیههای شکلاتی و میوهای ماندهایم.
وقتی مسئله بهیک روایت تبدیل نشود و این روایتها در کرسیهای مناظره و گفتوگو به چالش کشیده نشوند، یقینا ما شاهد دعواهای دیگری بر سر مسئلهی حجاب خواهیم بود. وقتی حدود و ثغور این مسئله مشخص نشده است، با کدام معیار گشتارشاد یکی را میگیرد و از کنار دیگری رد میشود؟ معیار چیست؟ میزان کدام است؟ مراکز دینی، حوزههای علمیه، دانشگاهها و ارگانها چگونه این چالش را حلوفصل خواهند کرد؟
♦️ ادامه یادداشت 👇
🔻پایگاه تحلیلی تخصصی عصر زنان
🌐|@asrezanan_ir|
عصر زنان
#یادداشت | #اختصاصی
#پرونده_عفاف_حجاب
♦️ منطق حجاب و مدیریت تمایل
✍🏼 | دکتر یاسر طاهررحیمی
🔸 انسان موجودی چند بعدی است و به لحاظ هویتی دارای لایه های مختلف فکری، روانی و معنوی است. دین اگر برنامه جامع تربیت و رشد انسان است که هست قطعا به این لایههای چندگانه نظر دارد. از این منظر اهمیت تربیت عواطف، تمایلات و احساسات بشر (تربیت گرایشات) از تربیت عقلی و فکری او ( تربیت بینشی) کمتر نیست. به عبارت دیگر دین به دنبال این نیست که انسانها فقط چیزهایی را بفهمند و بدانند بلکه میخواهد انسانها برخی چیزها را عمیقاً بخواهند. در این میان «عمل» نیز با ایجاد اتصال میان فکر و قلب، هم گرایشات و بینشها را به منصه ظهور خارجی میرساند و هم آن دو را در وجود انسان تثبیت و تعمیق میکند. ارزش دانستهها و بینشها در هماهنگی با واقعیت و حقیقت است و ارزش تمایلات و خواسته در هماهنگی با فطرت و غایات واقعی زندگی بشر.
🔹 در واقع دین میخواهد در یک «فرایند تربیتی» تمامی ساحات وجود انسان را با «حقیقت» و «فطرت» همراه کند و موانعی که موجب «غفلت»، «جهل» یا «ضعف» او در این مسیر است را با انتخاب خود او مرتفع کند. مدیریت و تربیت «بینشها»، «گرایشها» و «رفتارها» کاملا در هم تنیده و به هم پیوسته است و همان طور که تغییر اندیشهها به تغییر رفتار و تمایل منتهی میشود، تغییر تمایل و گرایش هم میتواند به تغییر اندیشهها و بینشها ختم شود. چه بسیارند اندیشههای معوجی که برای توجیه یک تمایل نابجا تولید شدهاند و « ثم کان عاقبه الذین اساءوا السوای ان کذّبوا بایات الله».
🔸 به طور کلی هر اندیشه یا گرایش یا رفتاری که در انسان متولد و تثبیت میشود زمینه شکلگیری طیفی از اندیشهها و رفتارها و تمایلات همسنخ خود را نیز ایجاد میکند؛ «اِن لَم تکن حلیما فتحلّم». عدم توجه به پیوستگی عمیق این سه ساحت، بسیاری از کارهای فرهنگی ما را تک بعدی و کم ثمر میکند. ما در عصر دستکاری تمایلات و بازتولید ذائقهها زندگی میکنیم، ما در جنگ تولّی و تبرّی به سر می بریم، دوران ما دوران استعمار احساس و تمایل است، زمانه فتح قلب هاست، عصر تئوریزه کردن «رهایی» است. گویی تنها قاعده زندگی بشر پستمدرن این است که قاعدهای وجود ندارد. همه چیز سیال، برساخت بشر و سلیقهای است، همه چیز همه چیز! هم اندیشهها هم تمایلات هم رفتارها. واقعیت مهلک نیز همینجاست که این رهایی افراطی (لیبرالیسم) در حوزه اندیشه، تمایل و رفتار به جایی رسیده که انسان امروز هویت جنسیتی و حتی جنسی خود را هم در گردباد یک سیالیت موهوم و احمقانه گم کرده و می پندارد می تواند به راحتی سلیقههای موقت فانتزی و آرزوهای مجازی خود را بر قواعد طبیعت، غریزه و فطرت که او آنها را موهوم میپندارد غلبه دهد و شاد و رها در عالم ماده بچرد!
🔹این فاجعه هویتی و جنسیتی و جنسی شاید بیش از آنکه محصول نسبیت در اندیشه باشد محصول رهایی و هرزگی احساس و تمایل است.
اسلام در تنظیم و مدیریت تمایلات و احساسات طبیعی، غریزی و فطری انسان یک منطق روشن و متناسب با آن یک نظام رفتاری منسجم دارد. کارکرد بسیاری از احکام دین را دقیقا میتوان از همین منظر یعنی مدیریت تمایل در انسان تحلیل کرد. برای تنظیم تمایل باید مرز گذاشت و حجاب به معنای عام آن همان مرزبندی است. شاید بتوان مدعی شد دال مرکزی حجاب به مثابه یک منطق کلی، نه صرفا یک پوشش(جلباب یا...) «مدیریت تمایل و احساس در زن و مرد نسبت به هم و حتی به لحاظ فردی است». روشن است که در یک مدیریت صحیح، هیچ تمایل طبیعی یا غریزی یا فطری نباید نادیده گرفته شده یا حتی ناقص به جوابش برسد اما هنر این است که تمایلات و گرایشات به گونهای تنظیم شوند که نتیجهاش حداکثر «رشد» شخصیتی، جنسیتی و معنوی بشر باشد چه در زیست جمعی، چه خانوادگی و چه فردی.
♦️ ادامه یادداشت👇
🔻پایگاه تحلیلی تخصصی عصر زنان
🌐|@asrezanan_ir|