هوالحکیم 💐
❇️ بعثت نبی مکرم اسلام (ص) بر تمامی مدرسین،معلمین ومومنین انقلابی عزیز تبریک و تهنیت باد. 🍃🌹🍃🌼🍃🌸🍃🌻🍃🌺🍃
◀️ کسی که میخواهد مردم را برانگیزد و به ابعاث و انبعاث برساند، خود باید به بعثت و برانگیختگی رسیده باشد. این بعثت برای رسول همان تادیب نفس او بوده است.
#استراتژیست_مومن که برای جامعهی خود تصمیمسازی میکند تا مردم را برانگیزد و به ابعاث برساند نیز خود باید برانگیخته و مبعوث شده باشد. او هم باید #ادب شود.
✅ تادیب نفس برای بعثت و برانگیختگی مومن انقلابی بابصیرت از کودکی ریشه میگیرد.
#کودکان "مجاهدان بصیر"، مودبترین کودکان عصر خود هستند تا در آینده به بعثت برسند.
———————
@asserajolmonir
#تشرفات 💥
(قسمت اول)
در کتاب برکات حضرت ولیعصر علیه السلام قضایایی از کسانی که به حضور خادمان یا ملازمان رکاب حضرت ولی عصر رسیده اند نقل شده که قضیه یکی از آن قضایا می باشد. باید توجه داشت که آن شخصی که مرحوم ملاقاسم رشتی به محضر او مشرف شده حضرت ولیعصر نبودهاند بلکه یکی از بندگان خاص خدا بودهاند و اصل قضیه این است:
✨💫✨
مرحوم آخوند ملاقاسم رشتی می فرمود: در زمان فتحعلیشاه قاجار برای اصلاح بین حاجی محمد ابراهیم کلباسی و آقا میرمحمدمهدی بر سر مسجد حکیم، به مناسبت رفاقت قدیمی من با مرحوم حاجی کلباسی مأمور شدم به اصفهان بروم و اصلاح ذاتالبین کنم. در وسط هفته تفرج کنان از شهر رو به قبرستان تخت فولاد که زمین متبرکی است بیرون رفتم و چون در آن دیار غریب بودم نمی دانستم جز شب جمعه که مردم به زیارت اهل قبور می روند و شلوغ می شود در سایر ایام خلوت است و جز زارع یا مسافر آن هم بطور اتفاقی کس دیگری عبور نمی کند و چیزی یافت نمی شود.
✨💫✨
به آنجا که رسیدیم من به سمت تکیه ای که قبر مرحوم میرمحمد باقر داماد است رفتم، مقبره ایشان همان دم در است، وارد شدم و فاتحه ای خواندم. ضمنا یک نفر را دیدم که در گوشه حیاط تکیه، نشسته است. او مرا خطاب کرد و گفت: ملاقاسم چرا وقتی وارد اینجا شدی به سنت پیغمبر ارواح العالمین له الفداء سلام نکردی؟! از این حرف خجل شدم و عذر آوردم و گفتم: چون دور بودم خواستم نزدیک شوم آن وقت سلام کنم. فرمود: «نه! شماها #ادب ندارید!» من از آن شخص هیبتی عظیم بر دلم نشست لذا پیش رفتم و سلام کردم.
ادامه دارد...
🚺 آقای آشنا! هیچ #آشنا نیستی با حد خود!
حسین قدیانی: طبق قانون #سپاه_پاسداران_انقلاب_اسلامی زیرمجموعهی فرماندهی معظم کل قواست؛ لذا برای انتقام خون مظلومترین فرزندان ملت، حتی از حسن روحانی هم کسب تکلیف نخواهد کرد، چه رسد به حسامالدین آشنا! آری! آنکه به آقاعزیز، خط میدهد، همان ابرمرد چفیه بر دوشی است که با زیرکی و ذکاوت، خط مقدم جبهه و جنگ را از کربلای ۵ برد به خود کربلا و دیر نیست مشاهدهی سپاه مقدس ما در خط مقدم قدس شریف! صدالبته آقای آشنا میتواند با حضور سپاه در قبةالصخره هم مشکل داشته باشد؛ باشد! به جهنم! قدرمسلم، طبق قانون، آشنا مشاور روحانی است، نه مافوق سپاه! اینکه سپاه، چه باید بکند و چه نباید بکند، دخلی به مشاوران دولت #تقریبا_هیچ ندارد! مشاوران دولت موسوم به اعتدال، جوری به روحانی مشورت ندهند که احسنالوزرایش یعنی قاضیزادهی هاشمی با تلخترین لحن ممکن، از کابینه استعفاء بدهد؛ تعیین برد برای نگاه برقآسای حاجقاسم، پیشکش! والله سپاه اگر وزارتخانهای از وزارتخانههای این دولت بود، بیم از آن میرفت که ما عوض موشکهایی به نام #خرمشهر و #دزفول باز هم لنگ سیمخاردار میشدیم؛ «آقای آمریکا! آقای اروپا! بده در راه خدا، یک مقدار سیمخاردار!» آقای آشنا! هیچ #آشنا نیستی با حد خود! بترس از بلای #توهم که #مجاهدین را توهمشان تبدیل به #منافقین کرد! تو باید سخن از زه پراید و صف گوشت با ما بگویی! و همهی امور ذیل قوهی مجریه! لذا دست به معاملههای بزرگ نزن! اصلا نزن! برایت خوب نیست! و «معاملهی بزرگ» یعنی #طهرانی_مقدم و بهتر بگویم؛ جگر هر شهیدی! کی و کجا شهیدان از تو در امری اجازه گرفتند؛ که حالا شاهدان آدم حسابت کنند؟! جوری #توئیت میزنی، کأنه #مختار_ثقفی از اجداد تو اجازه گرفت که انتقام علیاصغر علیهالسلام را از #حرمله بگیرد! و به یقین، با امثال تو، زیاد باید حرف زد و الا اگر در تربیت تو کوتاهی کنیم و خوب ادبت نکنیم، چه استبعادی دارد که از پیلهی کرم نومتوهمین شاهد رشد نومنافقین نباشیم که در آن واحد، هم دستبوس جنتی بزرگ باشند، هم دستبوس روحانی کوچک؟! بله که تو خیلی کار داری برای #آدم شدن! و #ادب شدن! تو باید بفهمی که زیر آرم دولتی، نه بالای آرم سپاه! چشم #همت همچنان خواهد درخشید! و اگر تو نمیپسندی؛ به جهنم! لب #خرازی همچنان خواهد خندید! و اگر تو نمیپسندی؛ به جهنم! رهبر ما، سردار حاجیزاده را و سردار سلامی را و سردار جعفری را اصلا به خاطر گرفتن انتقام خون مظلومین از ظالمین اهل ترور میخواهد! و اگر تو نمیپسندی؛ باز هم به جهنم! علی برکتالله!
🖌#حسین_قدیانی
🔴 @asserajolmonir ✌
✅روش تبیین و تبلیغ حجاب
☢️ ببینید این مدل لباس پوشیدن در واقع یه نوع #ادب هست.
ادب هم یه کاریه که ممکنه آدم براش "سخت" باشه ولی خب "لازمه که انجام بده."
📌 ضمن اینکه بله رعایت حجاب و چادر کار مشکلیه اما اینطور نیست که فقط به نفع مردها باشه. اتفاقا 90 درصد سود حجاب به خود خانم ها بر میگرده.
✔️ تو داری "برای منافع خودت" چادر سر میکنی، اینو دقت کن. مواظب باش یه موقع طلبکار نشی از خدا و جامعه. عقده ای نشی بعد از یه مدت چادر سر کردن!😒
✅ اگه چادر سر میکنی داری به "میل بالاترت" پاسخ میدی. میل به داشتن جامعه ای بهتر، میل به داشتن شوهر و برادری موفق تر، از همه مهم تر میل به رسیدن به پروردگار...
#تشرفات
💥 💥 (قسمت دوم)
به سمت چپ برگشتم، آقایی را دیدم با لباس روحانی، عبای سیاه پشمی، عمامه سفید شبیه شیعیان لبنان، قدی بلند، چهره ای گندمگون. سرو روان بود، سرو روانی که شعرا وصفش می کنند، آنچه می دیدم معمولی نبود، چه چشمهای قشنگی، چقدر این نگاه معصوم است، چقدر این نگاه منتظر است. شرم داشتم که به او خیره شوم، گاه جلو را نگاه می کردم، گاه سمت چپم را. این پا و آن پا می کردم، به بهانه های مختلف برمی گشتم، آنچه می دیدم دریای معصومیت بود، دریای انتظار، چه نگاه عمیق و پر معنایی، چه نفوذی نگاهش داشت.
✨💫✨
وقتی به چشمهایش می اندیشم، احساس می کنم منتظر واقعی تنها خود اوست، آقایی که می بیند و سکوت کرده است. زیر چشمهایش گود رفته و گونه های آفتاب سوخته اش خبر از آوارگی بیابانها می داد. دقایقی چند اینگونه گذشت. آقا با وقار و هیبت خاصی ایستاده و تنها مقابلشان را نگاه می کردند. من روبروی درب خروجی ایستاده بودم و نوبت من بود که خارج شوم. درب را که زدند حضرت فرمودند: بفرمایید. این صدا در تمام وجودم طنین افکند. به خود لرزیدم، تنها توانستم بگویم: متشکرم! با آنکه تمام وجودم میل به برگشتن داشت و آرزو می کردم یکبار دیگر شاهد آن نگاه معصوم باشم، اما #ادب حکم می کرد که چشم ببندم و بروم.
✨💫✨
با آنکه مطمئن بودم اما دوست داشتم به یقین برسم که حضرت را زیارت کرده ام، یک شب معلم قرآنم را در خواب دیدم که مرا بوسیدند و گفتند: زیارت قبول! پنجشنبه بعد همینکه پیچ رادیو را باز کردم، کارشناس برنامه معارف گفت: بعضیها آقا امام زمان ارواحنا فداه را ملاقات می کنند و تا یک هفته بعد هنوز باور ندارند که حضرت را زیارت کرده اند. مدتی بعد باز بی تاب شدم که یکبار دیگر آن مکانی که امام زمانم را ملاقات کرده بودم، ببینم با اینکه امکان پذیر نبود،، ولی با توسل به حضرت بهر ترتیب بود موفق شدم به آن جایگاه بروم و آنجا را زیارت کنم و آن جای پای مبارک را سرمه چشم نمایم.
📗مجله منتظران شماره ١٨/نقل از خانم ق. راوندی
💚تعجیل در فرج 5 صلوات بفرست 🌹
🌹اللهم ارنا الطلعة الرشیدة
4.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعرخوانی صابر خراسانی در ثنای حضرت عباس علیه السلام
لذتش رو ببر😊
🌺 میلاد خجسته قمر بنی هاشم، ابالفضل العباس(ع) و روز جانباز گرامیباد.
#ادب
#وفا
#مهربانی
@resanesharif
سراج منیر
❇️ حضرت ام البنین چه نیت هایی کرده بود که خدا چنین فرزندانی بهش داد...؟ 🔻ما هم ...... استاد پنا
🔘 شام رحلت حضرت ام البنین علیها سلام هست. مادری که فرزندش رو به ادب مقابل مولا میشناسن...
❤️ و چه خوب روز تکریم مادران شهدا نام گذاری کردند 😃 ❤ 😓
واقعا اون مادر چه نیتی کرد؟
🔹 بالاخره این همه مادر توی دنیا. چرا فقط یکی باید بشه ام البنین؟
✔️ شما مادرانی که الان توی کانال هستید. خواهش میکنم حتما برای فرزندانتون #دعا کنید...
توی دعا کردناتون هم کم نذارید تو رو خدا... خیلی دعاشون کنید..
حتی دختران عزیزی که در کانال مطالب رو میخونن.
❇️ از همین الان نیت کنید برای فرزندانتون... بگو خدایا من ازت میخوام ازدواجم که جور شد بهم فرزندانی بدی که به بالاترین درجات دنیا و آخرت برسن...
لایق باشن که از یاران خاص حضرت ولی عصر ارواحنا فداه بشن...
❎ ❇️ یکی از شاخص های بسیار خوب برای اینکه ببینیم چقدر دین تونسته در وجود ما جاری بشه اینه که ببینیم چقدر نسبت به خودتون و دیگران و خداوند متعال #ادب داریم.
🍃مرحوم #دولابی:
🔰در سیر الی الله عجله کردن و تقلاّ و فشار آوردن نه تنها نتیجه اي ندارد، بلکه راه را مسدود می کند.🚫
✅آنچه راه را باز و نزدیک می کند #ادب و #تواضع است. از خدا و اولیاي خدا با زور نمی توان چیزي گرفت. به خانه خدا و اهل بیت علیهم السلام با ادب و افتادگی می توان راه پیدا کرد، همچنان که سلمان راه یافت.👌
👈در محضر اولیاي خدا هم #ادب و #انتظار را پیشه کنید تا بتوانید از آنها بهره ببرید..
#تشرفات (قسمت دوم)
به سمت چپ برگشتم، آقایی را دیدم با لباس روحانی، عبای سیاه پشمی، عمامه سفید شبیه شیعیان لبنان، قدی بلند، چهره ای گندمگون. سرو روان بود، سرو روانی که شعرا وصفش می کنند، آنچه می دیدم معمولی نبود، چه چشمهای قشنگی، چقدر این نگاه معصوم است، چقدر این نگاه منتظر است. شرم داشتم که به او خیره شوم، گاه جلو را نگاه می کردم، گاه سمت چپم را. این پا و آن پا می کردم، به بهانه های مختلف برمی گشتم، آنچه می دیدم دریای معصومیت بود، دریای انتظار، چه نگاه عمیق و پر معنایی، چه نفوذی نگاهش داشت.
✨💫✨
وقتی به چشمهایش می اندیشم، احساس می کنم منتظر واقعی تنها خود اوست، آقایی که می بیند و سکوت کرده است. زیر چشمهایش گود رفته و گونه های آفتاب سوخته اش خبر از آوارگی بیابانها می داد. دقایقی چند اینگونه گذشت. آقا با وقار و هیبت خاصی ایستاده و تنها مقابلشان را نگاه می کردند. من روبروی درب خروجی ایستاده بودم و نوبت من بود که خارج شوم. درب را که زدند حضرت فرمودند: بفرمایید. این صدا در تمام وجودم طنین افکند. به خود لرزیدم، تنها توانستم بگویم: متشکرم! با آنکه تمام وجودم میل به برگشتن داشت و آرزو می کردم یکبار دیگر شاهد آن نگاه معصوم باشم، اما #ادب حکم می کرد که چشم ببندم و بروم.
✨💫✨
با آنکه مطمئن بودم اما دوست داشتم به یقین برسم که حضرت را زیارت کرده ام، یک شب معلم قرآنم را در خواب دیدم که مرا بوسیدند و گفتند: زیارت قبول! پنجشنبه بعد همینکه پیچ رادیو را باز کردم، کارشناس برنامه معارف گفت: بعضیها آقا امام زمان ارواحنا فداه را ملاقات می کنند و تا یک هفته بعد هنوز باور ندارند که حضرت را زیارت کرده اند. مدتی بعد باز بی تاب شدم که یکبار دیگر آن مکانی که امام زمانم را ملاقات کرده بودم، ببینم با اینکه امکان پذیر نبود،، ولی با توسل به حضرت بهر ترتیب بود موفق شدم به آن جایگاه بروم و آنجا را زیارت کنم و آن جای پای مبارک را سرمه چشم نمایم.
📗مجله منتظران شماره ١٨/نقل از خانم ق. راوندی
🌹اللهم ارنا الطلعة الرشیدة